المسیر الجاریه :
تن دادن به یک مخاطره را در نوشتن تمرین کنید
هر وقت که ما در زندگی با مرگ رو به رو میشویم با یک اژدها رو به رو میشویم و هر وقت که حیات را در مقابل ممات انتخاب میکنیم و در این کشف فزایندهی در حال پیشرفت که ما که هستیم. بیشتر تعمق میکنیم، اژدها...
ما که هستیم؟
اجداد ما شهروندان زمیناند. آنها توانایی و راهنمایی، خرد و درک را به کسانی هدیه میکنند که آنها را فرا میخوانند. آنها برایمان پیام میفرستند و دلداریمان میدهند. آنها حافظ همه خرد و دانشی هستند که به...
در روزهای سخت هم بنویسید
هیچ چیز به اندازهی تعارضی، امکانی گشودنی راهی به سوی ذوقی و نبوغ هنری را برایمان فراهم نمیکند. دقیقاً این درک و توانایی ما در بهره بردن از تعارضی است که ما را قادر میکند به هر چه آرزو داریم برسیم و...
برای رؤیاهای خود ارزش قائل شوید
واقعیت متفاوتی را که اشتیاق آن را دارید، تنها درون خود شما وجود دارد. من، چیزی را که پیش از این در وجود شما حضور نداشته نمیتوانم به شما بدهم. من هیچ گالری نقاشی را جز درون خودتان نمیتوانم به روی شما...
قدرت فضای شاعرانه
در دههی بیست و سی حول و حوش کوهستان مجاورمان خانههایی به عنوان استراحتگاه والدین ساکنان شهر دنور ساخته شد. این خانهها در ابتدا به صورت کلبههای چوبی کوچک- اغلب با یک اجاق سنگی بزرگ پوشیده از خزه درست...
بعضی اوقات، بد خوب است
آرامش عبارت از پذیرا شدن آنچه خیلی وحشتناک است؛ آرامش بازکردن آنچه بسته بوده، منعطف کردن آنچه به صورت مانع سخت شده: آرامش فراگیری اعتماد به زندگی است.
نقاط آرامبخش را با نوشتن پیدا کنید
بله، عاشق زمین شدن یکی از ماجراهای بزرگ زندگی است. امری مربوط به دل است که شبیه هیچ چیز دیگر نیست؛ تجربه سکرآوری است که به صورت پایانناپذیر در سراسر زندگی تکرار شدنی است.
دربارهی تناقض
هرچه بیشتر در فن نگارش کار میکنم، بیشتر پی میبرم که، هیچ چیز جالبتر از صداقت نیست. آنچه مردم انجام میدهند- و آنچه مردم میگویند- همچنان شگفت آوریاش، یا تقارن عجیباش، یا شور و هیجانش، گوارایی یا درد...
اهمیت خاطره
تنها زندگی که ما آن را خوب میشناسیم، همان است که اختیار دار نهایی آن هستیم، تنها تجربهای که ما میتوانیم به آن استناد کنیم، همانی است که ما شخصاً آن را تحمل یا مشاهده کردهایم.
دریافتهای بلاعوض با نوشتن دربارهی آنها
دخترم هلن در حالیکه مشغول شانه کردن موهایش و نگاه به آینه بزرگ حمّام است، میگوید: «آلوپچیا آریتا. چه اسم زیبایی»! سپس موهایش را در طرف راست سرش بلند کرده به نقاط تاس زیر آن به دقت نگاه میکند، «شبیه...