در ضمن عقد زوجه شرط مى‌کند که زوج حق ندارد بدون اجازه‌اش او را به شهر دیگر ببرد، آیا رفتن به روستا اسقاط سکنى است؟ و اگر با رفتن قصد اسقاط حق داشته آیا حقش ساقط شده است؟

اگر زن به عقد راضى بوده و تا کنون وکالت را باطل نکرده باشد، آیا عمو یا سایر بستگان مى‌توانند او را به جدایى مجبور کنند؟ آیا مى‌شود بدون طلاق به شخص دیگرى شوهر کند؟

در ضمن عقد نکاح مرد شرط کرده ازدواج دوم نکند، ولى به دلیل مشکلى که همسر نخست داشته مرد ناچار مى‌شود همسرى موقت اختیار کند، آیا از نظر شرع ازدواج دوم سبب فراهم شدن طلاق از سوى همسر دائم مى‌گردد؟

آیا مى‌شود در عقد دائم شرط کرد دخول و وطى نباشد؟ اگر بعدها با رضایت طرفین وطى صورت گیرد و داراى بچه شوند، آیا عقد قبلى کافى است؟

نوزادى هنگام تولّد مُرد، لکن زن ادعا مى‌کند فرزندش توسط ماما به قتل رسیده است، شوهر این زن پیش از این ماجرا فوت نموده بود، نیز ماما خواهر شوهر این زن است. حال چه باید کرد؟

پدرى دو دختر را به عقد منقطع پسرش پیش از بلوغ درآورده، پسر پیش از بلوغ، یکى از آن دو را رخصت داد، اما هنگام بلوغ پسر خواست با دومى از آنان ازدواج کند، خانواده دختر گفتند: تو باید دختر نخست را رخصت دهى،...

براى نگهدارى از به گناه افتادن، بدون اذن پدر و جدّ دختر باکره عقد غیر دائمى براى او جایز است؟ در حالى که به خاطر ناآگاهى از مسائل مذهب، اجازه از آنها محال است.

یکى از مقلّدان حضرتعالى براى مدتى دختر باکره را بدون اذن پدر و جدّ او عقد غیر دائمى کرده، عقدى که دخول نشده، لذّتهاى دیگر بدون اذن پدر چه حکمى دارد؟

آیا در عقد، رضایت دو طرف کافى است و مى‌توانند خود صیغه را بخوانند؟ و داشتن گواه لازم است یا نه؟

براى تجدید عقد موقت، رضایت مرد و زن کافى است یا بار دیگر عقد منقطع بخوانند؟ و آیا لازم است زن عدّه نگاه دارد؟