المسیر الجاریه :

رسالهاي در معناي حديث( ما ترددت في شيء كترددي في قبض روح عبدي المومن)
حديث شريف قدسي «ما ترددت في شيء كترددي في قبض روح عبدي المومن»، در مصادر حديثي شيعه و اهل سنت، به سندهاي متعدد و واژههاي گوناگون، نقل شده است. فراواني طرق حديث و تسالم محدثان شيعي و

شرح حديث حقيقت
يكي از آرمانهاي متعالي آدمي در همهي دورهها، حقيقت جويي و حقيقت يابي وي بوده است. هر آدمي، به گونهاي در طلب دستيابي به حقيقت است؛ اما حقيقتي كه خود بدان رسيده و از آن، تصور و برداشتي دارد. چه بسيار...

شرح حديث « من عرف نفسه فقد عرف ربه»
كليد تمامي معارف الهي، «معرفت نفس» است. كسي كه در پي سير و سلوك معنوي است، ميبايد از شناخت خويشتن آغاز كند تا به ديگر معارف دست يابد. از اين رو، در مصادر حديثي و روايي، روايتهاي بسياري در

ميراث بانان حديث در اروميه
در طول تاريخ اسلام، شهرهاي بزرگي در نگهداري، انتشار و ترويج ميراث اسلامي سهيم بودهاند كه ميتوان به شهرهايي چون: مكه، مدينه، بغداد، سمرقند، نيشابور، حلقه،قم، ري و بصره اشاره كرد.

خاندان خوانساري و ترجمهي حديث
عصر صفويه در تاريخ ايران، از يك نگاه، دوران رشد و بالندگي دانشهاي حديثي به شمار ميرود؛ چرا كه در اين عصر، چهار حركت بزرگ حديثي، در دنياي تشيع پا گرفت:

چيستي ايمان
جهانبيني، نوع نگرش و بينش انسان درباره خدا، جهان و انسان است. بينش آدمي درباره اين سه مقوله، ميتواند در تصميمها و تفسيرهاي او درباره جهان درون و بيرون تأثيرگذار باشد. آخرين نامه الهي، نگرشهايي در

فعاليتهاي حديثي علّامه مجلسي
عصر صفويه، در تاريخ تشيّع، دورهاي برجسته و ممتاز به شمار ميرود و از زاويههاي گوناگون، در خور درنگ و تامل است. يكي از اين زوايا، اثرگذاري آن بر علوم اسلامي و معارف شيعي است. اگر از اين نگاه به

اجاره نامهها
اجازه نامهها، بخشي از ميراث حديثي مسلمانان به شمار ميروند كه در سدههاي نخست هجري، نقش مهمي در انتقال نسل به نسل احاديث ايفا مينمودند. بعدها با تدوين و نشر مجامع حديثي، اجازه، بيشتر جنبهي تشريفي...

مراكز حديثي شيعه، فعاليتها و بايستهها
يكم. ترديدي نيست كه امروزه، تاريخ، بستر تمامي مطالعات و پژوهشهاست. اگر پيش تر، تاريخ را رشتهاي در كنار ساير رشتهها تلقي مينمودند و تنها از آن، تبيين رخدادها و شرح احوال، آن هم در دايرهاي محدود،...

مصادر رجالي
همان طور كه ميدانيم، عمدهي آثار برجاي ماندهي رجال شيعه، از قرن پنجم به بعد نگاشته شدهاند و از قرن اول تا پنجم، بجز نوشتههايي اندك، چون رجال البرقي و رجال ابن عقده (در ضمن رجال الطوسي) چيز ديگري...