المسیر الجاریه :
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 181 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 181

الهی ای گشایندهٔ زبان مناجات گویان و انس افزای خلوتهای ذاکران و حاضر نفسهای راز داران. خداوندا در حاجت کسی نظر کن که او تو را یک حاجت بیش نیست
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 180 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 180

الهی کریما دل من کان حسرت است و تن من مایهٔ درد و غم نیارم گفت که اینهمه چرا بهمره من نه دست رسد مرا چاره من.<br /> مرا تا باشد این درد نهانی<br /> تو را جویم که درمانم تو دانی
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 179 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 179

الهی این چه بد تر روزی است ترسم که مرا از تو جُز حسرت نه روزی است، خداوندا از بخت خود چون بپرهیزم و از بودنی کُجا گریزم ؟ و ناچاره را چه آمیزم ؟ و در هامون کجا گریزم
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 178 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 178

الهی از وجود تو هر مفلسی را نصیبی از کَرَم تو هر دردمندی را طبیبی است از سعت رحمت تتو هر کسی را بهره ای و از بسیاری بخشش تو هر نیازمندی را قطره ایست بر سر هر مومن از تو تاجی است و در دل هر محب از تو سراجی...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 177 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 177

الهی تو جانها اسیر پیغام تو، عارف افتاده بدام تو مشتاقان مست مهر از از جام تو خوشا بحال کسی که از این جام شربتی چشید یا در این راه منزلی بُرید، دل وی بنور حق افروخته و بروح انس زنده و بفروصال فرخنده، گهی...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 176 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 176

الهی بنام تو زبانها گویا شده، بنام تو جانها شیدا شده، بیگانه آشنا شده، زشت ها زیبا شده، کار ها هویدا شده، راهها پیدا شده، بنام تو چشم مشتاقان گریان، دلهای عارفان سوزان، سر های واله های خرو شان تنهای عاشقان...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 175 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 175

<div style="text-align: justify;">الهی آب عنایت تو به سنگ رسید، سنگ بار گرفت، سنگ درخت رویانید درخت میوه بار گرفت چه درختی ؟ درختی که بارش همه شادی، مزه اش همه انس و بویش همه آزادی درختی که ریشهٔ آن در...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 174 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 174

الهی مران کسی را که تو خود خواندی ف آشکار مکن گناهی را که تو خود پوشیدی، کریما خود بر گرفتی و کس نگفت که بردار، اکنون که بر گرفتی مگذار و در سایهٔ لطف خود میدار و جُز به فضل و رحمت خود مسپار.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 173 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 173

الهی آن روز کجا باز یابم که تو مرا بودی و من نبودم تا بآ روز نرسم میان آتش و دودم اگر به دو گیتی آن روز را باز یابم بر سُودم و اگر بود تو خود را در یابم به نبود خود خشنودم. خدایا من کُجا بودم که تو مرا...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 172 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 172

الهی جلال عزت تو جای اشارت نگذاشت و محو اثبات تو راه اضافت برداشت تا گم گشت آنچه بنده در دست داشت. خداوندا از آن تو می فزود و از آن بنده می کاست تا آخر همان ماند که اول بود راست.<br /> محنت همه در نهاد...