المسیر الجاریه :
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
آخرين درجه فساد به کار بردن قوانين براي ظلم است. «ولتر»
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان...
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
ای گلستان علی رنگ خزان داری چرا؟
ای گلستان علی رنگ خزان داری چرا؟<br />
یار هجده ساله ام قد کمان داری چرا؟<br />
ای بهشتی یاس من بوی بنفشه می دهی<br />
چهرۀ یاسی به رنگ ارغوان داری چرا؟<br />
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
دخت رسول و، این همه خونین جگر چرا؟!
دخت رسول و، این همه خونین جگر چرا؟!<br />
فلک نجات و، غرقه به موج خطر چرا؟!<br />
نه سال خانه داری و صد سال رنج و غم<br />
یک مادر جوان و خمیده کمر چرا؟!<br />
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
غم تو باز کرده مشت من را
غم تو باز کرده مشت من را<br />
فراق تو شکسته پشت من را<br />
پس از تو گریه های زینب تو<br />
شبانه، مخفیانه، کشته من را <br />
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
مدینه بود گلشن تا تو بودی
مدینه بود گلشن تا تو بودی<br />
شب و روزم چه روشن! تا تو بودی<br />
غمی بر سینه سنگینی نمیکرد<br />
صفای خانهی من! تا تو بودی<br />
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
یادم نرفته صاعقه زد آسمان شهر
یادم نرفته صاعقه زد آسمان شهر<br />
تاریک شد مقابل چشمان مجتبی<br />
دستی گرفت قوت بینائی تو را<br />
تا که شود عصای تو دستان مجتبی<br />
با ضربه ای که زد به تو دیوار خون گریست<br />
هم بر تو هم به...
ای کاش دفن می شدم اینجا که هیچ وقت
ای کاش دفن می شدم اینجا که هیچ وقت<br />
افشا نگردد آن غم پنهان مجتبی<br />
خود را میان خانه اگر حبس کرده ام<br />
بدتر ز کوچه نیست که زندان مجتبی<br />
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
مادر بلند شو؛ و سراغی ز من بگیر
مادر بلند شو؛ و سراغی ز من بگیر<br />
حالی بپرس از تن لرزان مجتبی<br />
حیف از تو زیر خاک چرا آرمیده ای<br />
باید که می شد این لحد از آنِ مجتبی<br />
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
بر سنگ تربتی که نداری به جای آب
بر سنگ تربتی که نداری به جای آب<br />
می ریزد اشکِ دیدۀ گریان مجتبی<br />
گفتم مرا زیارت مادر ببر پدر<br />
دق می کند وگرنه در این خانه مجتبی<br />
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
ای تربت تو کلبۀ احزان مجتبی
ای تربت تو کلبۀ احزان مجتبی<br />
شمع مزار تو دل سوزان مجتبی<br />
خیز و ببین چه بر سرم آمد ز رفتنت<br />
آتش فتاده بعد تو بر جان مجتبی<br />
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
چشمم به غم هماره ات افتاده
چشمم به غم هماره ات افتاده<br />
بر چشم پر از ستاره ات افتاده<br />
وقتی که رسید دست من فهمیدم<br />
در کوچه دو گوشواره ات افتاده<br />
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد