المسیر الجاریه :
گدای عاشق کودکان

گدای عاشق

... در روزگاران گذشته، حاکم یکی از شهرها دختر زیبایی داشت که از همه دختران شهر زیباتر بود و بیشتر جوانان شهر خواستار و عاشق او بودند. در مثل عاشق به کسی گفته می‌شود که چیزی را و یا کسی را بسیار زیاد دوست...
کودک وظیفه شناس کودکان

کودک وظیفه شناس

... در روزگاران گذشته کودک سیاه پوستی بود که از نظر مالی خیلی بی چیز و فقیر بود. او برادران و خواهران کوچکتر از خود هم داشت و چون پدرش فوت کرده بود او نان آور خانواده بود. اما مادر او به غیر از خانه داری...
قضاوت حضرت سلیمان کودکان

قضاوت حضرت سلیمان

... زمانی که حضرت داود علیه السلام بر مملکتی حکومت می‌کرد و پیامبر و پادشاه آن سرزمین بود و قوم بنی اسرائیل را رهبری و هدایت می‌نمود، در جنگهای بسیار نیز شرکت کرده بود و می‌کرد و در تمامی آنها پیروز و...
وزیر برهمنان کودکان

وزیر برهمنان

... در کتابهای مردمان هندوستان آمده است که در زمانهای دور وقتی که «فور هندی» به پادشاهی هندوستان رسید و ولایتهای هندوستان را تماما زیر فرمان خود برد و تمام هندوستان جزو قلمرو پادشاهی او شد. وزیری برای...
رفوگر و نایب قاضی کودکان

رفوگر و نایب قاضی

می‌گویند در عهد «المعتضد بالله» شخصی به دارالخلافه آمد و به نزد خلیفه مسلمین داستانی را بازگو کرد. به این مضمون که من چند ماه قبل قصد رفتن به زیارت حج و خانه خدا را داشتم و پولی نیز پس انداز داشتم تا پس...
تجارت و سخاوت کودکان

تجارت و سخاوت

... در روزی از روزگاران گذشته مرد بازرگانی در بازار با بقالی حساب و کتابی داشت. او گاهی اجناسی به بقال می‌فروخت و قیمت آنها را از او می‌گرفت و هر وقت که به چیزهای کوچک احتیاج داشت به بقال پیام می‌فرستاد...
حکایت عیار جوانمرد کودکان

حکایت عیار جوانمرد

چنین حکایت کرده اند که روزی در شهری بزرگ که در آن طراران و عیاران بسیار زندگی می‌کردند مردی روزگار سپری می‌کرد که بسیار ساده و بخشنده بود. یک روز این مرد برای رفتن به حمام، سحرگاهان از خانه خارج شد. در...
متوکل و پسر خوانده اش کودکان

متوکل و پسر خوانده اش

... روایت است که در زمان متوکل عباسی، غلامی بود بسیار زیبا، با وقار و هوشمند که این غلام در خدمت متوکل بود. پس چون متوکل این غلام را بسیار دوست می‌داشت، او را فرزند خوانده خود کرد و بعد از اینکه او را...
شهادت درخت کودکان

شهادت درخت

... در زمانهای گذشته، درشهر طبرستان یک قاضی عادل به نام ابوالعباس رویانی زندگی می‌کرد، که بسیار هوشیار و با درایت بود. و به همین خاطر حکمهای عادلانه‌ای نیز می‌کرد و می‌دانست که چطور حق مظلوم را از ظالم...
امتحان عیّاران کودکان

امتحان عیّاران

روایت کرده‌اند که در زمانی نه چندان دور و در شهری کوچک عده ای از عیاران جوانمرد نشسته بودند و مشغول صحبت با یکدیگر بودند که مردی را دیدند که وارد آن مکانی که انها بودند شد و سلام کرد و بعد از احوالپرسی...