المسیر الجاریه :

وزیر مکار و قوم نصاریان
... در روزگاران گذشته، بعد از ظهور حضرت عیسی علیه السلام با آنکه آن حضرت کتاب و شریعت آورد و همگان را به سوی دین عیسوی دعوت کرد و تمامی مردم دنیا از هر طبقه و صنفی که بودند به دین وی گرویدند، اما او

خواب گنج دیدن
... در روزگاران دور در شهر بغداد مردی زندگی میکرد که از پدرش به او ارث و میراث زیادی رسیده بود. او مردی خوشگذران بود و زیاد ولخرجی میکرد و همیشه مهمانی میداد و از میراثی که پدرش برای او گذاشته بود،...

قضات حضرت داود (علیه السلام)
... در زمان حضرت داود علیه السلام روزی دو نفر با هم مشغول مشاجره بودند. پس آنها نزد حضرت داود آمدند و از آن حضرت تقاضای قضاوت میان خودشان را کردند.

زاهد بی باک و مسجد دلهره آور
... در زمانهای نه چندان دور در نزدیکی شهر ری که اکنون نزدیک تهران بزرگ است و در آن مرقد مطهر شاه عبدالعظیم میباشد، مسجدی بود که بسیار قدیمی بود و همه جا شایع شده بود که هر کس در آن مسجد یک شب را بخوابد،...

گوسفند و گاو و شتر
... روزی از روزها، گوسفندی و شتری و گاوی با هم در حال رفتن به خانه شان بودند، که در بین راه تکه علف تازه ای که غذای لذیذی برای چارپایان است یافتند و هر یک میخواستند که آن را برای خود بردارند، چونکه مقدار...

موسی (ع) و مرد زیاده طلب
... در زمان حضرت موسی علیه السلام شخصی بود که بسیار زیاده خواه بود و دوست داشت هر آنچه که ندارد را بدست آورد و آنچه را که نمیداند، بداند و آنچه را که نمیتواند انجام دهد.

دوستان نادان
... در روزگاران گذشته مرد دهقانی بود که تمام اوقات روز را با کار کردن به شب میرساند و هر کاری را در وقت خود انجام میداد، به طور مثال در فصل پاییز و اوایل فصل بهار پیش از ظهرها با گاوها و گاو آهن به مزرعه...

شیر و روباه و گرگ
... در یک روز از روزهای خدا، شیر سلطان جنگل به همراه گرگ و روباه که خدمتگزارانش بودند برای شکار به کوه و دشت رفتند و با یکدیگر تمام کوهها و دشتها را زیر پا گذاشتند.

مرد فقیر و گنج پنهان
در روزگاران بسیار دور و در یکی از شهرهای دور، فقیری زاهد و بسیار درمانده زندگی میکرد که هیچ چیزی در این دنیا برای خود نداشت. او نه جایی برای استراحت و خوابیدن داشت و نه غذایی برای خوردن و نه پوشاک مناسبی...

زشت و زیبا
... در روزگاران گذشته پادشاهی بود که علاقه بسیار زیادی به شکار داشت و هر وقت فراغتی بدست میآورد با همراهی بعضی از نزدیکان و دوستان خود برای شکار و سیر و سیاحت به صحرا میرفت و به گردش و شکار میپرداخت.