المسیر الجاریه :

فرش کاموايي
مادر زهره بافنده است. او لباس مي بافد. او اتاق کار خود را مرتب کرد. مقداري کامواي رنگي را به زهره داد. زهره با کامواهاي رنگي فرش کاموايي براي خود درست کرد.

مهمان کوچولوهاي ناز
خِرت، خِرت، خِرت! صداي ريز ريز شدن خيار و گوجه بود. قاشق خودش را تکان داد. سرش را بالا گرفت. دسته ي قرمز چاقو هي بالا و پايين مي رفت. بوي خيار بيني اش را قلقلک داد. قندان چيني که کلاهش را يک وري گذاشته...

مداد رنگي
فاطمه مي خواست ماه نقاشي اش را رنگ کند؛ اما مداد رنگي اش نبود. او همه جا را گشت؛ توي کيفش نبود. داخل اسباب بازي هايش هم نبود. از مادرش پرسيد: مادرش آن را نديده بود. او خيلي ناراحت بود.

خانم فرشته
اتل متل زنگوله پا رفته بازم تا لونه ي گرگ سياه هموني که بزغاله هاشو برده بود هر دو تا شونو خورده بود زنگوله پا شيکم شو پاره کرد گرگه رو بيچاره کرد گرگه حالا پيرشده و بي دندون

دنياي قشنگ من
هديه ي بابا جونمه دوستش دارم خيلي زياد وقتي که راه ميره باهاش جيک و جيک و جيک صداش مياد

گردو
بچه ها پيامبر(ص) را توي کوچه ديدند. بچه ها از او خواستند که با آن ها بازي کند. پيامبر بچه اي را روي دوش خود سوار کرد. پيامبر (ص) بچه ها را خيلي دوست داشت. آن ها هم پيامبر(ص) را دوست داشتند.

چقدر مهم است IQ فرزند شما بالا باشد؟
سال ها پیش وقتی از هوش و بچه باهوش صحبت می کردیم. منظورمان از هوش، کاملا ملموس بود و احتمالا فقط شامل بچه های درس خوان می شد و بس. اما امروز در روزگاری به سر می بریم که هر روز تعریف جدیدی از هوش های مختلف...

قار قاري
اميد کنار باغچه نشسته بود، دستش را روي دلش گذاشته بود و ناله مي کرد خاله کلاغه از راه رسيد. دور سراميد چرخيد و چرخيد و آهسته کنار اميد روي زمين نشست. با چشم هايي که از زغال سياه تر بود، به اميد خيره شد...

چشم، چشم، دو ابرو
در سالهاي اخير، تلاش خلاقانه و پيگيرانه هنرمندان و پژوهشگران ايراني در زمينه تصويرگري کتاب هاي کودکان و به طور کلي نقاشي براي کودکان مشهود و ستودني بوده است؛ چنان که فضاي تصويرگري کتاب هاي جدي حوزه کودک...

سفر به دنياي افسانه ها و رشد کودکان ما
بسياري تصور مي کنند که چون کودک به سرگرمي نياز دارد و لازم است به هر شکل وقت او پر شود مهم نيست که چه تحليلي در مورد قصه به او ارائه شود. شايد حتي خود ما نيز وقتي به ياد کودکيمان مي افتيم و به ياد قصه...