المسیر الجاریه :
زندگی نزدیک به جدایی و طلاق،چطور زندگی مان را از نو بسازیم؟
چطور به دوست که افسرده هست، کمک کنم؟
چرا بعضی بچه ها با خودشان بلند بلند حرف می زنند؟
اگر طلا را تعویض کنیم سود کردیم یا ضرر؟
فاطمه زهرا(س) از دیدگاه مقام معظم رهبری؛ معجزه اسلام در عصر رسالت
ترفندهایی برای ترغیب مردان به بچه دار شدن
چطور از همسرم عذرخواهی کنم تاثیر بیشتری دارد؟
بچهها در چه سنی از چه چیزی میترسند؟
تاثیر میکروپلاستیک ها بر سلامت انسان
آموزش نکات طلایی برای بررسی صحت و سقم خبرها
مزار حضرت یعقوب (علیه السلام)
گناهان حضرت یوسف در قرآن
مزار حضرت موسی (علیه السلام)
چهار زن برگزیده عالم
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
حافظ شیرازی
درآ که در دل خسته توان درآيد باز
بيا که در تن مرده روان درآيد باز درآ که در دل خسته توان درآيد باز
که فتح باب وصالت مگر گشايد باز بيا که فرقت تو چشم من چنان در بست
ز خيل شادي روم رخت زدايد باز غمي که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت
حافظ شیرازی
خدا چو صورت ابروي دلگشاي تو بست
خدا چو صورت ابروي دلگشاي تو بست گشاد کار من اندر کرشمههاي تو بست
مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند زمانه تا قصب نرگس قباي تو بست
حافظ شیرازی
اي سرو ناز حسن که خوش ميروي به ناز
عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نياز اي سرو ناز حسن که خوش ميروي به ناز
ببريدهاند بر قد سروت قباي ناز فرخنده باد طلعت خوبت که در ازل
چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز آن را که بوي عنبر زلف تو آرزوست...
حافظ شیرازی
منم که ديده به ديدار دوست کردم باز
که کيمياي مراد است خاک کوي نياز نيازمند بلا گو رخ از غبار مشوي
که مرد راه نينديشد از نشيب و فراز ز مشکلات طريقت عنان متاب اي دل
حافظ شیرازی
آن شب قدري که گويند اهل خلوت امشب است
آن شب قدري که گويند اهل خلوت امشب است يا رب اين تاثير دولت در کدامين کوکب است
تا به گيسوي تو دست ناسزايان کم رسد هر دلي از حلقهاي در ذکر يارب يارب است
حافظ شیرازی
زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست
زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست راه هزار چاره گر از چار سو ببست
تا عاشقان به بوي نسيمش دهند جان بگشود نافهاي و در آرزو ببست
حافظ شیرازی
ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است
ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است خم گو سر خود گير که خمخانه خراب است
گر خمر بهشت است بريزيد که بي دوست هر شربت عذبم که دهي عين عذاب است
حافظ شیرازی
گرت چو شمع جفايي رسد بسوز و بساز
غرض کرشمه حسن است ور نه حاجت نيست گرت چو شمع جفايي رسد بسوز و بساز
غزل سرايي ناهيد صرفهاي نبرد جمال دولت محمود را به زلف اياز
حافظ شیرازی
روي بنما و مرا گو که ز جان دل برگير
بر سر کشته خويش آي و ز خاکش برگير در لب تشنه ما بين و مدار آب دريغ
در غمت سيم شمار اشک و رخش را زر گير ترک درويش مگير ار نبود سيم و زرش
حافظ شیرازی
به جان خواجه و حق قديم و عهد درست
به جان خواجه و حق قديم و عهد درست که مونس دم صبحم دعاي دولت توست
سرشک من که ز طوفان نوح دست برد ز لوح سينه نيارست نقش مهر تو شست