جراحي كه بر رگ‌هاي بريده بوسه زد
اين روايت صددرصد واقعي، گوشه‌ي كوچكي از زندگي سخت و دشوار مردي است كه من با اين‌كه براي چندمين بار متن پياده‌شده‌ي مصاحبه‌هايش را مي‌خوانم، صورت...
Sunday, July 8, 2012
تاريخ شهادتش را خودش انتخاب كرده بود
حاجي حواسش به همه چيز بود؛ از محتواي سخنراني و مداحي‌ها و نماز جماعت‌هاي ظهر عاشورا و تاسوعا گرفته، تا گذاشتن چند نفر مأمور جهت جفت کردن کفش‌هاي...
Sunday, July 8, 2012
آن صحنه‌هاي تلخ هرگز از يادم نمي‌رود
مي‌‌گويند «كوه به كوه نمي‌رسد، آدم به آدم مي‌رسد». خدمت يكي از دوستان رزمنده بودم كه دانستم اهل منطقه سرپل ذهاب است. شماره‌اي از امتداد را كه...
Sunday, July 8, 2012
او گازيد و رفت و من پايم هنوز روي ترمز است
آن روزها دستمان خالي بود. سلاح‌هاي موجود در منطقه، مثل خمپاره‌انداز 106 م.م امانت ارتش بود و هرچند وقت يك‌بار ستواني از ارتش مي‌آمد و مي‌خواست...
Sunday, July 8, 2012
نُه منهاي دو مساوي با عددي بهشتي
اواخر سال ۵۸ يا اوايل سال ۵۹ مسألة کردستان به‌طور جدي پيش آمد. آن‌موقع «علي‌اکبر محمدحسيني» و سي‌چهل نفر، رسماً عضو سپاه نبودند، ولي همه در رفتن...
Tuesday, July 3, 2012
مادر، جوان شهيدش را شناخت!
شيميايي بود. از شش سال سختي جراحي‌هايش در خارج مي‌گفت. 67 سانت از روده‌‌اش نبود. مي‌گفت، با همين دست‌هايش 250 شهيد را از زير خاك بيرون آورده...
Tuesday, July 3, 2012
كبوترها مرثيه‌ مي‌خواندند!
کلاس دوم راهنمايي، در مدرسة شهيد «مدرس» الوکلاته درس مي‌خواند. هر صبح، در گرگ ميش هوا، چهار کيلومتر پياده مي‌رفت و در تاريکي غروب برمي‌گشت. چهل...
Tuesday, July 3, 2012
صداي چهل شهيد به هم بسته!
اسفند سال 60 بود؛ يعني درست يک سال پس از شهادت عمويم، من در پادگان «المهدي(عج)» چالوس، يک لحظه از اتوبوس چشم برنمي‌داشتم. نيروها يکي‌يکي سوار...
Tuesday, July 3, 2012
شهدا با خود بركت آوردند!
در زندگي ما کم نيستند لحظه هايي که عادي يا غير عادي، ما را پَر مي دهند به يک جاي دور؛ جايي که انگار با همة دور بودنش، همين نزديکي‌هاست، جايي...
Tuesday, July 3, 2012
دوازده روز پوتين‌ها پايمان بود!
اشاره: از لرهاي دلاور و اهل شهر دهدشت استان كهكلويه و بويراحمد است. در بسياري از عمليات‌هاي جنگ حضور داشته و اينك بازنشستة سپاه است. از سوم دبيرستان...
Tuesday, July 3, 2012
يك سبد لالة سرخ در كنار ما بود
ادبيات پايداري، ترجمان باورهاي سياسي، آيين‌هاي مذهبي و تفکرات اجتماعي ملّتي است که در برابر استبداد داخلي يا تجاوز بيگانگان ايستادگي مي‌کند....
Monday, July 2, 2012
نامزد سیاه‌سوخته
یکی از پرستارهای بخش با بقیه خیلی فرق داشت. حدوداً هفده سال سن داشت و آن‌طور که خودش می‌گفت، از خانواده‌ای پولدار و بالاشهری بود. آرایش غلیظی...
Monday, July 2, 2012
آن‌که فهمید، آن‌که نفهمید
پانزده ‌شانزده سال بیش‌تر نداشت. پدر هم نداشت؛ خودش بود و مادرش و یک برادر عقب افتاده. هرچه مادر خسته‌اش توی گوشش خواند: - آخر بچه جان! تو هنوز...
Monday, July 2, 2012
مسافر آسمان، آدرس نداشت
در سال 1360 در ناحية سه از منطقه دو بسيج، در پايگاه مسجد «اعظم» سهپلة اصفهان، مسئول عمليات ناحيه بودم. تازه عمليات «فتحالمبين» پايان يافته بود...
Monday, July 2, 2012
كلاشينكف كار دستش داد
ظهر بود. توي ارودگاه «تکريت 2»، هنوز نيم ساعت نگذشته بود که کار بازجويي براي دهمين بار شروع شد. هربار که از نقطه‌اي به نقطة ديگر برده مي‌شديم،...
Monday, July 2, 2012
آيينه‌هاي جنگ براي كودك امروز
«قيصر امين‌پور» در دوم ارديبهشت ماه 1338 در «گتوند»، از توابع شهرستان دزفول متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش گذارند و براي ادامة تحصيل...
Sunday, July 1, 2012
اين قبر با سَرَم نمي‌سازد
دكتر محمدعلي ابوترابي متخصص جراحي عمومي از دانشگاه علوم‌ پزشكي اصفهان در سال 1310 در شهر نجف‌آباد در خانواده‌اي فقير متولد شد. محمدعلي هم كار...
Sunday, July 1, 2012
3 كيلومتر خاكريز، سهم 13 نفر
عمليات آزادسازي خرمشهر، تبعات اقتصادي، سياسي و فرهنگي بسياري در داخل و در سطح جهان داشت و محبوبيت رزمنده‌ها را در ميان مردم افزايش داد. پس از...
Sunday, July 1, 2012
اين جنگ براي كودكان، شكوفه است
در اين زمينه تعاريفِ بسياري از نگاهها و زاويههاي مختلف ارائه شده كه همة آن‌ها در بيتوجهي به يک مؤلفه، مشترك هستند. پيش از پرداختن به اين مؤلفه،...
Saturday, June 23, 2012
خاطراتي سبز از ياد شهيدان
از سردار شهيد علي چيت سازيان – که در قله ي بلندي از تقوا و معنويت زندگي مي کرد – خاطراتي جالب و ارزنده اي نقل شده است. برخي از آن ها از کرامت...
Sunday, June 17, 2012