پرواز والفجر هشت
بعد از عمليات والفجر هشت، از هر لشکر تعدادي را به عنوان نماينده، براي ديدار با حضرت امام و تعدادي از مسئولان مملکتي انتخاب کردند که من هم جزء...
Saturday, September 18, 2010
سردار شهيد مصطفي يوسفي : دشمن را خوشحال نكنيد !
قبل از عمليات « خيبر » بود كه با شهيد يوسفي آشنا شدم. ايشان هم مسئول محور واحد بود و هم معاون واحد. در آن روزها ايشان بسيار تلاش مي كردند تا...
Sunday, August 22, 2010
ياران شتاب کنيد
و اين چنين بود که آن هجرت عظيم در راه حق آغاز شد و قافله ي عشق روي به راه نهاد. آري آن قافله، قافله عشق است و اين راه، راهي فراخور هر مهاجر،...
Wednesday, July 7, 2010
خونم بيشتر به درد مملكت مي خورد (2)
خانه اش قطعه 26 ، رديف28 ، شماره 21 است ؛ سيد محمد شكري . دانشجوي پزشكي دانشگاه تهران بود. دست نوشته هايش از جبهه شد كتاب « خط فكه ». نوشته هايش...
Monday, June 21, 2010
خونم بيشتر به درد مملكت مي خورد (1)
خانه اش قطعه 26 ، رديف28 ، شماره 21 است ؛ سيد محمد شكري . دانشجوي پزشكي دانشگاه تهران بود. دست نوشته هايش از جبهه شد كتاب « خط فكه ». نوشته هايش...
Sunday, June 20, 2010
مي ترسم اين کتاب ها به دست شما نرسد !
اشاره : يک وقت به يک نويسنده ي خوبي گفتم که شما به يکي از آسايشگاه هاي بنياد شهيد که مربوط به جانبازان است ، برو ومثل پرستارها لباس سفيد بپوش...
Wednesday, June 16, 2010
تركش بي‌سواد
شهيد حمزه بابايي همراه عده‌اي از رزمندگان به منطقه عملياتي بدر رفته بودند، نمي‌دانستند منطقه خودي است يا تحت تصرف دشمن، پس از مدتي جست‌وجو به...
Wednesday, April 28, 2010
تمام سال هاي دلتنگي ام
ناباورانه نه سال اسارت به پايان رسيد ومن بار ديگر توانستم برخاک لاله گون ميهنم سجده کنم و در کنج اسارتگاه روزها را به سوق ديدارحضرت امام (ره...
Sunday, April 18, 2010
ريکا
امروز مي خوام يه خاطره با مزه براتون بگم . به کساني که ناراحتي قلبي دارن خوندن اون رو توصيه مي کنم ، ولي اگه قلبتون وايساد پاي خودتون . 18...
Sunday, April 18, 2010
وعده ي ديدار
مدت كوتاهي ازآزادي خرمشهر گذشته بود و هنوز شهردرتيررس خمپاره عراقي ها قرارداشت .فرماندهي سپاه همدان پيغام داده بود كه من و چند تا ازبچه هاي ملاير...
Thursday, April 15, 2010
مردار بُود هرآنكه او را نكشند
روزگاري قلم‌ها به مسلسل تبديل شدند و خبرنگاران، خون‌نگاراني شدند كه عرصه ي جهاد را برگزيدند و قدم در وادي ايمن گذاشتند. مناسب ديدم كه يادي از...
Thursday, April 15, 2010
دور نشي كارت دارم
تو اوج درگيري با دشمن در ارتفاعات قلاويزان، جايي كه تا سه مرحله عراقي‌ها را عقب زده بوديم، در اوج گرما، با انفجار خمپاره‌ها و شليك گلوله‌ها،...
Thursday, April 15, 2010
خواب ديدم منافقين را نفرين مي‌كنم
آقاميرزا از خدا خواسته بود كه پسرهايش عالمِ دين بشوند و مردم را از اين سرگرداني و بيماري‌هاي روحي كه به آن مبتلايند، نجات دهند. خدا شش پسر به...
Thursday, April 15, 2010
همه ي شهدا تهراني نبودند
در خلال گفت‌وگو، گزارشي هم پخش شد و گزارشگر با جوانان كشور مصاحبه كرد كه ببيند چهره‌هايي مثل چمران و آويني و همّت را مي‌شناسند كه اغلب‌شان جز...
Thursday, April 15, 2010
كنار نامش نوشت «شهيد» و رفت
خداحافظي نكرد. فكر مي‌كرد نقشه‌اش را عملي كرده و كسي متوجه رفتنش به جبهه نشده است، ولي بيچاره مادر كه شب گذشته خواب شهادت پسرش را ديده بود. آن...
Thursday, April 15, 2010
فقط يک دم نگاهم کن
دگر بنما فراموشم مکش هرگز به آغوشم بگو باتونمي جوشم به توآبي نمي نوشم کفن برتو نمي پوشم به منکر بي گواهم کن فقط يک دم نگاهم کن بگير ازمن...
Sunday, April 11, 2010
راز لبخند علي
تابستان سال 1364 بود.ازآمدنم به تيپ امام حسن (ع) بيش از هشت ماه مي گذشت . بواسطه حشر و نشري که با نيروهاي اطلاعات عمليات داشتم شديداً به آنان...
Saturday, April 10, 2010
دكتر تخريب چي
برادر دلاور بسيجي شهيد دكتر حسين پور فرمانده گروه تخريب تيپ 15 امام حسن مجتبي(ع) مهرماه امسال وقتي تو بيمارستان خاتم الانبيا (ص) تهران، خسرو...
Wednesday, April 7, 2010
مثنوي عشق
هاي همت ياران كجاست؟ راه ما اينك به سوي كربلاست اي جوانان، همدل و همسو شويد با هجوم خصم، رويا رو شويد در بسيج عاشقي همت خوش است گاه عشق و وادي...
Wednesday, April 7, 2010
آزمون كربلا
بغضي سخت گلويمان را مي فشرد و غمي سنگين بر دل و جانمان چنگ مي انداخت. آري چه سخت است در جوار حرم بودن و داشتن عقده زيارت در دل. چه جانكاه است...
Wednesday, April 7, 2010