ناشناس
دوری از همسرم
باسلام
23 ساله که ازدواج کردم با مردی که نمونه کاملی از انسانیت ومحبت است الان 3 سالی است که به خاطر شرایط بچه ها ودرسشان به ناچار در شهری دیگر دور از همسرم هستم و شرایط شغلیم نیز در شهر جدید نسبت به...
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، اگر امکان دارد که همسر شما به شهری که شما درآن ساکن هستید بیایند که بسیار عالی میشود . اگر همسر شما به زودی بازنشسته میشود و یا برایش این امکان وجود دارد که شغل دیگری را در کنار شما و فرزندانتان داشته باشد بسیار بهتر میشود ،چراکه حتی اگر شما برگردید ،دو فرزند شما از شما دور میشوند و باز خانواده به طور کامل در کنار هم نیستند ،پس الویت اول شما باید در راضی کردن همسر خود برای پیوستن به شما باشد .اگر امکانش نبود تحت هیچ شرایطی آن موقع شما باید تصمیم بگیرید که واقعا نیاز به کار شما را اشباع خواهد کرد یا نیاز به در کنار همسر بودن .و اینکه آیا رها کردن دو فرزند در شهر غریب ،مخصوصا اگر دختر باشند کمی بستگی به روحیات فرزندان شما هم دارد و باید احتیاط کنید که ضربه ای به فرزندان وارد نشود .اگر شرایط برای بودن چهار نفر شما در کنار هم مهیا نبود ، الویت اول شما باید خانواده و همسر شما باشد و در غیر این صورت شما به مرور آرامش زندگیتان را ازدست میدهید . اگر امکان آن باشد شما شرایط کاری نسبتا خوبی و نه صرفا ایده آل ، را در شهرستانی که همسرتان در آن ساکن هستند ،پیدا کنید و آنجا در کنار همسر و زندگی خود باشید . واز زیاده خواهی در مادیات و مال اندوزی ،پرهیز کنید . تا به وظایف همسری خود راحت تر رسیدگی کنید . ولی اگر با توافق با همسرتان فکر میکنید این جدایی ضرر و زیان ،عاطفی و زناشویی قابل توجهی به شما وارد نمیکند( که قطعا کمی وارد میکند ولی بستگی به خلقیات همسر شما نیز دارد ) و درآینده نزدیک همسرتان به شما ملحق میشود کمی صبوری کنید و اقدامی نکنید .تا بتوانید هر چهار نفر اعضا خانواده در کنار هم باشید . در غیر اینصورت صلاح دنیا و آخرت شما و پایداری کیان خانواده شما به بودن در کنار همسر میباشد ،چرا که اگر حتی او راضی باشد شما وظایفی در قبال شوهر دارید که درآن دنیا از شما بازخواست خواهد شد . یک مرد از زنش احترام، مهربانی، عشق و محبت می خواهد.مرد می خواهد در نظر زنش مهمترین شخص مورد علاقه ی او باشد.مرد به این نیاز دارد که زنش نشان دهد به قدرت او برای رسیدن به خواسته هایش در زندگی احتیاج دارد.مرد باید نان آور اصلی خانواده باشد. هر مرد باید در نبرد و در جبهه ای پیروز شود تا به این باور برسد که می تواند اژدها را بکشد. مراقبت از خانواده و تامین افراد خانواده اش در حکم جبهه های نبرد مرد هستند.مرد به این احتیاج دارد که تایید شود، مورد قدردانی واقع گردد، زنش به او احترام بگذارد، آن هم به این دلیل که او مردی واجد شرایط است، شوهر و پدر واجد شرایط است.مرد به این احتیاج دارد که زن به علائق او علاقه نشان بدهد.مرد به این احتیاج دارد که وقتی از سر کار به خانه می آید، زنش با روی خوش از او استقبال کند.مرد به این احتیاج دارد که زنش به روزی که او پشت سر گذاشته علاقه نشان دهد.مرد به تشویق های زنش احتیاج دارد تا یک مرد باشد. پس مرد خود را سیراب کنید ،همان گونه که در این سال ها به وظایف خود رسیدگی کردید .هر چقدر شما برای همسر خود وقت بگذارید دو برابر حقوقی که با کارکردن به دست می آورید ،انرژی و شادی میگیرید .گاهی بسیار زود دیر میشود و این حسرت با هم بودن ، تبدیل به یک دغدغه بزرگ میشود .پس بهتر است در جهت رفع این دوری باشید ، شما در سنی هستید که بیشتر از هر زمانی به همزبانی با همسر خود نیاز دارید . کار کردن زن خوب است برای افزایش روحیه و خدمت رسانی به مردم ولی اگر منافات با آرامش بخشی او در خانواده داشته باشد باید تعدیل شود و یا جابه جایی صورت بگیرد . با آرزوی زندگی پر از آرامش در کنار همسر و فرزندانتان .