سحر

فووووووووری سلام خسته نباشید 25 سالمه .... دانشجوام سره کار هم میرم .... احساس افسردگی میکنم ... خسته...

فووووووووری سلام خسته نباشید 25 سالمه .... دانشجوام سره کار هم میرم .... احساس افسردگی میکنم ... خسته ام .... همیشه سر درد دارم، اززندگی بیزارم ، حال درس خوندن و دانشگاه رفتن و سره کار رفتن ندارم به خاطر کاری که راه انداختم بدهکارم قسط دارم باید سخت کار کنم، شهریه دانشگاه یه تومنی هم دارم، چند ماهی هست با یه پسری رابطه دارم که هم سن خودمه!!!ولی به دلیل مشکلاتی که داره از قبیل نداشتن کار میگه نمیتونم به خواستگاری بیام خیلی دوستش دارم نمیتونم فراموشش کنم ، ولی میدونم دور یا زود باید به رابطمون خاتمه بدم چون وابستگیمون روز به روز بیشتر میشه!! از دستش بدم می میرم!! به خواستگار هفته پیشم به خاطرش جواب رد دادم پدر و مادرم اذیت می کنن ،اگه یه روز تو خونه بمونیم دیونمون می کنن! پیرن و قدیمی !از زندگی خسته ام! این جوری بگم داغونم داغونه داغون
Tuesday, April 19, 2011
الوقت المقدر للدراسة:
موارد بیشتر برای شما

سحر

فووووووووری سلام خسته نباشید 25 سالمه .... دانشجوام سره کار هم میرم .... احساس افسردگی میکنم ... خسته...

سحر ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

فووووووووری
سلام خسته نباشید
25 سالمه .... دانشجوام سره کار هم میرم .... احساس افسردگی میکنم ... خسته ام .... همیشه سر درد دارم، اززندگی بیزارم ، حال درس خوندن و دانشگاه رفتن و سره کار رفتن ندارم
به خاطر کاری که راه انداختم بدهکارم قسط دارم باید سخت کار کنم، شهریه دانشگاه یه تومنی هم دارم، چند ماهی هست با یه پسری رابطه دارم که هم سن خودمه!!!ولی به دلیل مشکلاتی که داره از قبیل نداشتن کار میگه نمیتونم به خواستگاری بیام خیلی دوستش دارم نمیتونم فراموشش کنم ، ولی میدونم دور یا زود باید به رابطمون خاتمه بدم چون وابستگیمون روز به روز بیشتر میشه!! از دستش بدم می میرم!!
به خواستگار هفته پیشم به خاطرش جواب رد دادم
پدر و مادرم اذیت می کنن ،اگه یه روز تو خونه بمونیم دیونمون می کنن! پیرن و قدیمی !از زندگی خسته ام!

این جوری بگم داغونم
داغونه داغون


مشاور: hassan najafi

خواهر گرامی من شرایط شما را درک میکنم اما باید در نظر بگیری که نباید کاری کنی که بر شدت این سختی افزوده شود . خود شما می دانی که ارتباط با این پسر الان به صلاح شما نیست و وابستگی مساوی است با بی تابی و این بی تابی لذت زندگی را از شما میگیرد و این عدم لذت از زندگی مساوی است با همینی که الان می گویی یعنی داغون داغون . ببین شما از لحاظ سنی آماده ازدواج هستید باید ببینی این خواستگار شما آیا واقعا در پی فراهم کردن امکانات ازوداج هست و آیا بر خواستگاری از شما مصر است یا نه . شما نمی توانید زندگی خودتو به خاطر تنها دوست داشتن از بین ببری . اگر او واقعا شما را میخواهد باید هر چه زودتر خواستگاری کند حتی اگر امکانات او هم آماده نباشد . آیا می دانی که اگر مثلا او به خواستگاری نیاید و یا به هر دلیلی این قضیه منتفی شود شما هم موقعیت های مطلوب را از دست داده اید و هم آسیب روحی خواهید دید . پس فکر خود را آزاد کنید و بدون قید و احساسات تصمیم بگیرید تا ضرر نکنید . ببین خواهرم خب کارهای بزرگ و مهم هزینه های بالا را می طلبد خب شما هم همینطور سختی که الان متحمل میشوی ان شاء الله در آینده نزدیک به ثمر خواهد نشست و شما لذت و شیرینی آن را درک میکنید . پس نگران سختی ها نباید که تجربه زندگی شما خواهد بود . ارتباط خودت را با آن پسر اصلاح کن نگذار احساسات و عواطف جای عقل را بگیرد شما الان بیشتر به تفوق عقل بر احساس نیاز داری نه بر عکس . از مشورت افراد معتمد در خانواده و دوستان کمک بگیر و بهترین تصمیم را بگیر . موفق و پیروز باشید .



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.