ناشناس
باسلام.راه درمان یک وسواس که امکان رفت به روانپزشک...
باسلام.راه درمان یک وسواس که امکان رفت به روانپزشک یاروانشناس رابنابردلایلی نداردچیست؟چگونه میتوانم باکمک خالقم وبعدراهنمایی های شمابهترشوم؟ممنونم
مشاور: سیدحبیب اله احمدی
باسلام. در درجه ی اول، توصیه ی اکید دارم که اگر شدت وسواس شما زیاد است به طوریکه زندگی روزمره ی شما را مختل کرده است، هرطور که ممکن است سعی کنید راهی برای مراجعه ی حضوری به یک روانشناس بالینی یا روانپزشک پیدا کنید زیرا درمان وسواس، بدون مداخله ی حرفه ای یک متخصص، بسیار دشوار است. با این حال، من فرض را بر این می گذارم که حداقل فعلاً شما واقعاً هیچ امکانی برای مراجعه ی حضوری به روانشناس یا روانپزشک را ندارید. اگر بخواهم به زبان خیلی ساده توضیح دهم، بهترین راه درمان وسواس، پذیرش افکار محرک وسواس و عدم حساسیت نسبت به آن ها است. معمولاً وسواس ها به دو شکل وسواس فکری یا وسواس فکری- عملی بروز می یابند. در وسواس های فکری، فرد وسواسی کار خاصی که برای دیگران قابل مشاهده باشد انجام نمی دهد ولی دائماً خودش را مجبور می بیند که افکار خاصی را در ذهنش به جریان بیندازد. مثلاً یک شکل رایج وسواس فکری، حول مفاهیم و مقدسات مذهبی می چرخد. بدین صورت که فرد، ناگهان در ذهنش با افکاری مبنی بر توهین به مقدسات مواجه می شود. این موضوع باعث می شود که فرد، به شدت به هم بریزد و خودش را مجبور بداند که برای خنثی کردن اثر زشت و پلید این افکار، افکار دیگری را در ذهنش به جریان بیندازد. مثلاً ممکن است خودش را مجبور بداند که هروقت که یک فکر مبتنی بر توهین به مقدسات در ذهنش آمد، سه بار به طور ذهنی استغفار کند. همین جواب دادن به این فکرهای مزاحم، باعث می شود که فرد، به طور موقت، احساس آرامش کند. و به همین دلیل، این پاسخ دادن فکری، تشویق می شود و در نتیجه به یک عادت ذهنی که همان وسواس فکری نامیده می شود، تبدیل می شود. وسواس های عملی هم معمولاً همراه با وسواس های فکری هستند. مثلاً کسی که وسواس شستشو دارد، اول این فکر در ذهنش جریان می یابد که مثلاً باید دستم را سه بار بشویم وگرنه اتفاق بدی می افتد. یا مثلاً باید دستم را سه بار بشویم وگرنه ذهنم آرام نمی گیرد و ... . و این فکر با عمل سه بار شستن پاسخ می گیرد. همین پاسخگویی به این افکار و عمل کردن مطابق با آن ها به طور اولیه با کاهش برانگیختگی و اضطراب همراه است که این امر، خود موجب تثبیت این الگوی پاسخدهی به افکار وسواسی می شود. برای درمان وسواس، شما باید روند پاسخگویی به افکار مزاحمتان را متوقف کنید. چه این پاسخگویی فکری باشد (مثل همان سه بار استغفار کردن ذهنی) و چه عملی (مثل سه بار شستن دست ها). در ابتدا عمل نکردن به یک فکر وسواسی و پاسخ ندادن به آن، با اضطراب بسیار شدیدی همراه است اما اگر بتوانید این اضطراب را تحمل کنید، به تدریج از میزان آن کاسته خواهد شد و کم کم شما می توانید به راحتی، افکار مزاحم را در ذهنتان ببینید و بدون پاسخدهی وسواسی به آن ها احساس اضطراب نکنید. اگر وسواس های فکری و عملی شما حول مسائل دینی می چرخد، این را بدانید که خوشبختانه مبانی و احکام فقهی هم خیلی به درمان وسواس کمک کرده اند و تبصره هایی را در نظر گرفته اند که یک فرد وسواسی می تواند به کمک آن ها به درمان وسواس خود بپردازد و به افکار وسواسی خود پاسخ ندهد. مثلاً در زمینه ی وسواس فکری، مبانی دینی ما این را بیان می کند که برای یک فرد دچار وسواس، ورود افکار مبتنی بر توهین به مقدسات در ذهن، به هیچ وجه استغفار را واجب نمی کند و عدم پاسخدهی به این افکار، گناه محسوب نمی شود. همچنین در مورد شک در پاکی و نجاست و ... هم احکام خوبی در جهت درمان چنین وسواس هایی وجود دارد مثل این حکم که فقط زمانی می توانید حکم به نجاست چیزی کنید که به آن یقین (نه شک) داشته باشید. یا مثلاً کثیرالشک (که افراد وسواسی هم معمولاً به سبب شک های زیاد در نماز، تحت این عنوان قرار میگرند) نباید به شک خود در نماز اعتنا کند و... . اما بازهم تاکید می کنم که به محض اینکه امکان مراجعه به روانشناس بالینی یا روانپزشک برای شما فراهم شد حتماً به صورت حضوری و تخصصی به درمان وسواس خود، بپردازید.