|
|
شیخ مرتضی انصاری |
اندیشمند نامور شیعه شیخ مرتضی انصاری در روز عید غدیر سال 1214 ق در شهر دزفول در خانواده علم و ادب چشم به جهان گشود. پدرش شیخ محمدامین از علمای بنام و در علوم اسلامی از سرآمدان روزگار خود به شمار میرفت. مادرش دختر شیخ یعقوب فرزند |
|
 |
|
|
|
|
خانه ی فقاهت و پرهیزکاری |
شیخ مرتضی انصاری چون آفتابی درخشان در آسمان فقاهت طلوع کرد و کثیری از دانشوران و عالمان از پرتو انوارش کسب فیض کردند و با مطالعه آثارش مدارج فضل و کمال را طی نمودند. آیتاللّه میرزا حسن شیرازی که سی سال تمام ریاست امور شیعیان به او اختصاص یافت و در مبارزه با استبداد و |
|
 |
|
|
|
|
ولادت شیخ مرتضی انصاری (رحمتالله علیه) |
در آسمان علم و ادب ایران اسلامی، هماره چهرههای پرفروغ و فرزانگان روشن ضمیر، همچون ستارههای درخشان، جلوه بخش این مرز و بوم بودهاند. هر کدام از این بزرگان، در برههای از زمان، نورافشانی کردهاند و روشنایی برخی از این بزرگان تاکنون از فراسوی زمان فروغ بخش این آسمان بوده است. |
|
 |
|
|
|
|
جلوههایی از زهد و تقوای شیخ انصاری |
صد و سی و پنجسال از وفات شیخ اعظم استاد المتاخرین شیخ مرتضی انصاری (م 1281 ق) میگذرد . «در طول این مدت تمام افکاری که در مجامع علمی و حوزههای شیعه مطرح و مدار بحثبوده، یا سخنان شیخ بوده و یا از سخنان ایشان الهام گرفته است» . |
|
 |
|
|
|
|
خاطرههای ماندگار (1) |
نامش مرتضی بود و بزرگترین فرزند شیخ محمد امین . روز عید غدیر سال 1214، در شهر دزفول، در خاندان فضل و ادب تولد یافت . پیش از تولد وی، مادرش شبی حضرت امام صادق ( علیهالسلام) را به خواب دید و آن حضرت قرآنی طلاکاری شده عطایش فرمود . |
|
 |
|
|
|
|
خاطرههای ماندگار (2) |
در شماره گذشته، درباره زندگی نامه شیخ مرتضی انصاری، مقام علمی وی، سفرهای حق جویانهاش، فقاهتش، زعامتش و... (به نقل از کتب معتبر) باب سخن راندیم. در این شماره، برآنیم که نمونههایی از کرامات این شیخ جلیل القدر را بازگو نماییم، تا تلألؤیی از شخصیت معنوی ایشان را به تصویر بکشانیم. |
|
 |
|
|
|
|
شیخ انصاری |
مادر شیخ قبل از تولد وی ، شبی حضرت امام صادق علیه السلام را در عالم رویا می بیند که قرآنی طلاکاری شده به او داد. معبرین خوابش را و عطای امام را به فرزندی صالح و بلندمرتبه تعبیر کردند و چنین شد که جهان تشیع مفتخر به وجود این شخصیت گردید که از نسل جابر بن عبدالله |
|
 |
|
|
|
|
تشرف جناب شیخ انصاری (رحمت الله علیه) |
« روزی با عده ای از طلاب در خدمت شیخ انصاری(ره) به حرم حضرت امیرالمومنین علیه السلام مشرف شدیم. بعد از دخول به حرم مطهر، شخصی به ما برخورد و به شیخ انصاری سلام کرد و برای مصافحه و بوسیدن دست ایشان جلو آمد. بعضی از همراهان برای معرفی آن شخص به شیخ عرض کردند: |
|
 |
|
|
|