المسیر الجاریه :
صیانت حواس و حقیقت بندگی؛ راز روزه حقیقی در نگاه حضرت فاطمه علیها السلام
چگونه شکرگزار واقعی باشیم؟ (پاسخ قرآن و ائمه علیهم السلام)
شاه جهان امپراتور خوشنویس گورکانی
جلال الدین شاه شجاع خوشنویس و شاعر
محمدقاسم شادیشاه خوشنویس صاحبنام ایرانی
چگونه خار پاشنه را قبل از مزمن شدن درمان کنیم؟ توصیههای یک متخصص ارتوپدی فنی
الگویی فاطمی برای جهاد تبیین: واکاوی استدلالهای حضرت زهرا (س) و پاسخهای روایی به شبههافکنان معاصر
آیا واقعا تخم مرغ در بلند قد شدن کودک تاثیری دارد؟
چه زمانی بالا آوردن شیر نوزاد نگران کننده است؟
علائم دیابت در نوجوانان
خلاصه ای از زندگی مولانا
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چهار زن برگزیده عالم
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نحوه خواندن نماز والدین
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
ادبیات دفاع مقدس
امام (ره) و ولایت فقیه درخاطرات شهدا (1)
حاج سید محمد فولادی از برادران اهل سنّت بود و ارتباط تنگاتنگی با مولویها داشت. به روحانیت عشق می ورزید و هرجا روحانی شیعه ای را می دید با او انس می گرفت. او اولین کسی بود که با روحانیون و علمایی که به...
ادبیات دفاع مقدس
شهدا و ولایت فقیه (3)
راننده ها خسته بودند. در مسیر تصمیم به استراحت گرفتند. توقّفمان طولانی شد زمانی که به جماران رسیدیم، همه از بازدید بر می گشتند. لحظه ی بسیار دلگیری بود.
ادبیات دفاع مقدس
شهدا و ولایت فقیه (2)
شهید مقیّد بود که هرموقع به مسافرت می رفت، دست خالی به منزل برنگردد. برای مأموریتی به شیراز رفته بود و در مراجعت با یک جعبه شیرین و یک سوغاتی مخصوص دیگر به منزل آمد.
ادبیات دفاع مقدس
شهدا و ولایت فقیه (1)
آخرین خاطره ای که از ایشان دارم، مربوط به شب شهادتش می شود. آن شب، حال عجیبی داشت؛ چون از مسافرت آمده بود؛ زیارت حرم مطهر امام رضا علیه السلام و عیادت مادر گران قدرش در مشهد، زیارت مشهد شهیدان شلمچه همه
ادبیات دفاع مقدس
در آرزوی شهادت (3)
در پایگاه مقداد، سید را می بینم، سید موسوی، همان یاور و همکار قدیمی که در اعزام سال گذشته همسفر بودیم. دوباره مجروح شد و به تهران آمد و مجددا برگشت. هنوز دفتر خاطراتش در کشوی میز کارم خاک می خورد. برای...
ادبیات دفاع مقدس
در آرزوی شهادت (2)
جهت شناسایی منطقه عملیاتی والفجر4، درغرب مستقر بودیم. شب بعد از اقامه ی نماز، به اتفاق شهید زینلی و شهید صنعتکار، جلو رفتیم. زینلی چون مسئول اطلاعات لشکر بود، این محور را انتخاب کرده بود. ولی بنده جهت...
ادبیات دفاع مقدس
در آرزوی شهادت (1)
« حسن صادق آبادی» با تجربه ای که در تخریب داشت، علاوه بر پاکسازی، در شناسایی میادین هم به علی کمک می کرد. وی خاطرات جالبی از آن ایام دارد:
ادبیات دفاع مقدس
تا شهید نشوم بر نمی گردم!
یکی از بچّه ها که دستش ترکش خورده بود، به بیمارستان آمد. بعد از پانسمان دستش، به اتاق آمد تا عیادتی بکند. علی از او پرسید: « کجا دارین می رین؟»
ادبیات دفاع مقدس
غواص دریا دل
شهید پاسبان در عملیّات والفجر 8، مسئول تیم و آرپی جی زن بود که هر تیم آر پی جی، دو کمکی و یک تیربارچی و سه- چهار نفر تک تیرانداز داشت. وقتی تیربار عراقی ها شروع به تیراندازی کرد، به شدت سطح آب و نیزارهای
ادبیات دفاع مقدس
جلوه های شهادت طلبی (2)
آخرین بار که او خود را آماده ی شرکت در عملیات کربلای 5 می کرد، بر خلاف دفعات گذشته، همسر و فرزندش را به منزل ما آورد و به ما سپرد و بعد برای ما از ارزش شهادت سخن گفت و ما را دلداری داد. در آخرین جمله اش