المسیر الجاریه :
مسیرهای نورانی بهشت: واکاوی عوامل رستگاری در قرآن و سنت
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 11 – مستندات فنی
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده ۱۰ – داده و حاکمیت داده
طرز تهیه چند دسر خوشمزه با به
طریقه درست کردن دمنوش به
تقدم واجبات بر مستحبات: از نگاه معصوم تا تطبیق در زندگی
آیا به برای درمان اسهال مناسب است؟ + طریقه مصرف
پایتخت همه کشورهای جهان به تفکیک قاره ها
داستان کوه گنبد باز نطنز چیست؟
آشنایی با تنها کوهی در جهان که قله ندارد
مزار حضرت یعقوب (علیه السلام)
حمامی که تنها با یک شمع گرم می شد
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
مهاجرت حیوانات
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
مخترعین معروف و اختراعات آنان
چهار زن برگزیده عالم
گناهان حضرت یوسف در قرآن
نصوح کیست؟ و توبه نصوح چیست؟

شرمندهام، آنشب نام خود را ننوشتم
فاصله پنجكيلومتري روستايمان تا مدرسه را هر روز بايد ميرفتيم و برميگشتيم. نه با ماشين، نه با دوچرخه كه با پاي پياده. اين، ما را در سن كم و نوجواني، آبديده و پرتحمل كرده بود؛ ميان برف و باران، هواي گرم...

غذا هم نتيجه جنگ را رقم ميزند!
مسجد محل، نذري ميداد. يك بار گرفته بود، ديدم دوباره صف ايستاد و گرفت. كسي كه غذا ميداد گفت: مگر غذا نگرفتي؟ اگر گرفتي برو بذار بقيه بگيرن. گفت: اي بابا، حاجي من كجا غذا گرفتم؟ نوكرتم، غذا رو بده برم....

پنج نظم پايداري
علي داوودي را پيش از كتاب «مردگان بسيارند» بيشتر با غزلهاي شورانگيزش ميشناختيم. اما گويا ناگفتههايي در غزل دارد كه بايد سپيد و بيتكلّف بيان كند. سرودههاي داوودي سرشار از مضمونهاي بديعاند و بيشتر...

يادماندههايي از روزهاي تلخ آوارگي
كسي نميدانست پرواز هواپيما و صداي ضدهوايي به خاطر چيست. نيروها و تجهيزات، شبانه به آبادان آمدند تا مردم دچار وحشت نشوند. پچپچ كردن درباره جنگ ايران و عراق در ميان مردم، رونق گرفته بود. ماه رمضان بود...

سجده کن بر خاک پاک شلمچه
در اولين روز اسفند ماه سال 74، توفيق نصيبمان شد تا به همراه عده اي از خواهران بسيحي و مادران شهدا به زيات شهيدان در مناطق جنگي جنوب نائل شويم.
شب بود. به خرمشهر رسيديم و در يکي از پايگاه هاي بسيج ساکن...

يک قدم تا مرگ
ساعت 30/12 دقيقه روز پنج شنبه داخل آسايشگاه مشغول خوردن غذا بوديم . لقمه اول نه لقمه ي دوم تو دهانم بود که فرمانده وارد شد و گفت:
-کليه نيروها سريعا آماده و در بيرون آسايشگاه به خط بايستند.
به محض شنيدن...

ستارگان آسمان
هر چيزي که يک دختر به سن و سال من دلش مي خواست داشته باشد، من داشتم. پدرم هميشه هواي مرا داشت. پدرم مي گفت: «هرکاري مي خواهي بکن فقط سالم زندگي کن.»
14- 15ساله بودم که شروع به کتاب خواندن کردم. همان سال...

باخاطرات دفاع مقدس
سپيده دمان وقتي آتش عمليات فرو نشسته بود، نخستين آمبولانس، در حياط بيمارستان دزفول توقف کرد.
پيرمرد ازساعت ها قبل خودش را آماده کرده بود. به طرف آمبولانس دويد.
رزمنده هاي جوان هم دويدند. پيرمرد گفت:...

8سال ظلم ستيزي
به کجا مي رويم؟ انتخاب راه موکول است به پاسخ اين سؤال که «به کجا مي رويم؟» به آنجا که غرب مي خواهد يا آنجا که حضرت امام (ره) مي فرمايد؟ به آنجا که هواهاي نفساني مي کشاند يا آنجا که فطرت الهي مان که امانت...

اثبات حقانيت نظام مقادس در برابر تجاوزگري
اين ها و صدها پرسش ديگري از اين نوع، پرسش آناني است که دفاع مقدس را از زوايه پنجره خاکي جزئي نگر مي نگرند و با دست گرفتن چرتکه عقل دکارتي، پيروزي ها و شکست ها را تفسيير مي کنند؛ آناني که مرز شعورشان، محدود...