المسیر الجاریه :
انگشتر در آیینه فقه و فرهنگ تشیع: بررسی احکام، تاریخ و نمادها
کودک از چه سنی آمادگی تنها ماندن در خانه را دارد؟
شغل های که با آمدن هوش مصنوعی خلق شده یا خواهند شد
حکومت نامرئی بر ذهن، احساس و اقتصاد انسان
مهارت های ضروری برای والدین کلاس اولی ها
برای راه اندازی مرکز لیزر در تهران چه باید کرد؟
راهکارهای سرمایهگذاری مطمئن و حلال برای آینده خانوادهها
هنر دودآلود؛ آسیبشناسی ترویج سیگار در فیلمها و سریالهای ایرانی
سازگاری در زندگی مشترک: الگوگیری از سیره پیامبر(ص) در مدارای خانوادگی
تهدید خاموش در دل ارتباطات بیمرز
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چهار زن برگزیده عالم
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
گناهان حضرت یوسف در قرآن
پیش شماره شهر های استان گیلان
نحوه خواندن نماز والدین
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
پیش شماره شهر های استان تهران
مهاجرت حیوانات
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟

حماسه کاوه (4)
عمليات آزاد سازي جاده بانه ـ سردشت كه تمام شد، محمود را راضي كردم كه چند روزي با هم مرخصي برويم.وقتي به مشهد رسيديم. روز بعد خبرم كرد كه فردا پادگان آموزش، اردوي پايان دوره دارد. من هم كه از نيروهاي پادگان...

حماسه کاوه (3)
عمليات آزاد سازي جاده بانه ـ سردشت كه تمام شد، محمود را راضي كردم كه چند روزي با هم مرخصي برويم.وقتي به مشهد رسيديم. روز بعد خبرم كرد كه فردا پادگان آموزش، اردوي پايان دوره دارد. من هم كه از نيروهاي پادگان...

حماسه کاوه (2)
عمليات كه تمام شد، بيشتر نيروها به پيرانشهر برگشتند. نزديك غروب، يكي از بچههاي مهندسي خبر آورد كه بولدزر مهندسي، نزديك روستاي «بوستان بيك» گير كرده است. خواستم چند نفر همراهش بفرستم كه گفت «فايدهاي...

حماسه کاوه (1)
محمود كاوه، نوجواني بود كه وقتي شيپور جنگ نواخته شد، بدون لحظهاي درنگ، راهي دياري شد كه بعدها از او انساني ساخت متفاوت با آدمهاي ديگر. گرچه مانند بسياري از هم سن و سالهايش جواني ميكرد، جست و خيز داشت،...

ارغوانی بر خاکريز (4)
حادثهها مهارت، تدبير، رشادت و بالاخره شراكت ما را در تشكل يك واقعه پذيرفتهاند ولي قبل از اينها به مشيتالهي نيز تن دادهاند. مشيت هميشه لياقتهاي ما را در نظر نميگيرد و حتي به آمادگي اسباب براي وقوع...

ارغوانی بر خاکريز (3)
خانة مهربان امام علي بنموسيالرضا (علیه السّلام) مأمن انديشههاي تنهايي او بود. در اين برهوت ضد و نقيض و ننگين و فاسد، او دلش را به اين خانة ايمان و عشق و رحمت خوش ميداشت. هر روز روح شيدائيش را برميداشت...

ارغوانی بر خاکريز (2)
مردي در لبة مرز آخرت، ايستاده بر برندگي شمشير مرگ، پا نهاده بر گلوي خويش، چاك گريبان جان دريده، مست نيستي، هوشيار بيخودي، سرخوش از حلاوت بندگي، سر و دستار به قمار عشق باخته، شادمان بيهويتي در مرز عدم...

ارغوانی بر خاکريز (1)
در دامنة كرانههاي قلههاي سرافراز زاگرس، بر بستري از چمنهاي خودرو كه جاي جاي بر لبة جويبارهاي خرد ميتوان سراغشان را يافت، دراز كشيده بود و چشمبند ستارگان شب بود.
سير سيركها سمفوني شب را اجرا ميكردند....

به نام پدر
سه ساعتی بود که روی چمن دانشگاه منتظرش نشسته بودم.
از آن دوست های بدقول نبود.وقتی موبایلم زنگ خورد فهمیدم آمدنی نیست.
سه روز بعد در دانشگاه دیدمش ، دستش توی گچ بود.وقتی بغلش کردم ناله کرد، به نظرم مشکل...

نبرد آلواتان (3)
كاوه در محل قرارگاه بي صبرانه منتظر خبري بود كه از جانب نيروهاي شناسايي به او برسد ولي بعد از آخرين تماس ديگر از آنها خبري نداشت ، مدتي را خوشبينانه منتظر بود ولي وقتي فجر دميد و آنها تماس نگرفتند نگران...