المسیر الجاریه :
چهاردیواری ولایت (امنیت) از منظر حضرت زهرا (س)
روش و آداب ختم یا لطیف
روش و آداب ختم یا ذوالجلال و الاکرام + متن و صوت
بهترین زمان برای پرواز به شیراز؛ راهنمای سفر
میثاق نامه حضرت زهرا (س) و امتحان قبل از خلفت
بررسی دکوراسیون اتاقهای هتل پارسیان استقلال
بصیرت و تبیین به روایت حضرت زهرا (س)
پارچه بافت چیست و چه ویژگی هایی دارد؟
چشم انداز جذاب پایتخت از هتل ارم تهران
پیـدایش خط اوسـتایی
محل ولادت امام علی علیه السلام کجاست؟
داستان انار خواستن حضرت زهرا(س) از امام علی(ع)
نحوه خواندن نماز والدین
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
چهار زن برگزیده عالم
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
یاد مادر از زبان فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها)
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
فطرت غیرعقلانی انسان از نظر دیوگنس
پانایتیوس، شاگرد دیوگنس که اندیشههای استادش را دنبال میکرد، به وجود تجربه بی واسطه زیبایی در انسان معتقد بود.
عدم استقلال در هنر
از همان آغاز فلسفه اپیکوری بر دو نظریه صحه گذاشته بود، نظریهای که هر چیزی را صرفا از نقطه نظر تمایلات فایده باور مینگریست و برای زیباشناسی مضر بود.
زیبایی جهان از نظر رواقیون
رواقیون مدعی بودند که «طبیعت بزرگترین هنرمند است» و به گفته سیسرو «هیچ چیز بهتر و زیباتر از جهان نیست».
زیباشناسی در نوشتههای شکگرایان (قسمت اول)
شکاکان معتقد بودند که شعر نفع اندکی دارد و حتی زیانبار است، زیرا داستانهایش ذهن را آشفته میسازد.
زیباشناسی در نوشتههای شکگرایان (قسمت دوم)
سکستوس میگفت اگر اصوات موجود نباشند، موسیقی نیز وجود نخواهد داشت و در واقع، هیچ صوتی وجود ندارد.
دیدگاه رواقیون درباره شعر
در تفسیر رواقیون، وظیفه شعر از وظیفه دانش اصلا متفاوت نیست، چنین نگرشی را یونانیان باستان نیز اتخاذ کرده بودند.
آثار رواقیون درباره زیباشناسی
آگاهی و دانش ما از مطالب زیباشناختی پانایتیوس و پوسیدونیوس رهبران مکتب رواقی میانه، جسته و گریخته است، اما این مسئله نشان میدهد که علاقه آنها به زیباشناسی گستردهتر از علاقه فلاسفه رواقی بوده است.
هدف هنر در تاریخ یونان باستان چیست؟
به عقیده ارسطو، هنر به حصول متعالیترین هدف انسان که خوشبختی است یاری میرساند.
مفهوم زیبایی از نظر یونان باستان
شاید بتوان اندیشه ارسطو را بدین صورت بیان کرد: هر زیبایی یک خیر است، اما هر خیری زیبایی نیست!
گسترش نظریه هنر توسط ارسطو
تقلید به عنوان کارکرد هنر، تطهیر عواطف به عنوان تاثیر هنر، و نسبت متناسب به عنوان خاستگاه زیبایی است.