المسیر الجاریه :
به اشک چشم حسین و حسن قبولم کن
به اشک چشم حسین و حسن قبولم کن <br />
مرا بـه این دو بـرادر ببخش یا الله<br />
بـه درگـه تــو گنـاه مکـرر آوردم <br />
مرا به عفـو مکـرر ببخش یا الله
الهی به کویت پناهم بده
الهی به کویت پناهم بده<br />
فروغی بـه شام سیاهم بده<br />
منم بنده عاصی منفعل<br />
که هستم ز کردار زشتم خجل
آمدم، آمدم به سوى تو باز
آمدم، آمدم به سوى تو باز<br />
اى خداى کریم بنده نواز<br />
پاى تا سر همه نیازم من<br />
از کرم سایه بر سرم انداز
از بس که توبه کردم و توبه شکستم
از بس که توبه کردم و توبه شکستم<br />
دارم خجالت تا که باز العفو گویم <br />
این اشک خجلت را که میریزد ز چشمم<br />
کردم بهانه تا رضایت را بجویم
عمری گنه کردم، نیاوردی به رویم
عمری گنه کردم، نیاوردی به رویم <br />
نگذاشتی حتی بریزد آبرویم <br />
چشمی بده کز خجلت عفوت بگریم<br />
اشکی بده تا نامۀ خود را بشویم
بدم، مرا بـه پیمبـر ببخش یا الله
بدم، مرا بـه پیمبـر ببخش یا الله <br />
به اشک دیـدۀ حیدر ببخش یا الله<br />
تمام دار و نـدارم محبت زهراست<br />
مرا بـه سـورۀ کوثـر ببخش یا الله
پیش تو از هر حرکتم شرمنده ام
پیش تو از هر حرکتم شرمنده ام<br />
از خُلق و خوی و خصلتم شرمنده ام<br />
تو باز راهم دادی و بدتر شدم<br />
از اینکه دادی فرصتم شرمنده ام
گرچه پرم وا میشود با ذکر استغفارها
گرچه پرم وا میشود با ذکر استغفارها<br />
پرواز دشوار است با سنگینی این بارها<br />
گرچه تو خوبی من بدم هربار گفتی آمدم<br />
توفیق پیدا کردم از فیض نگاه یارها
امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی
امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی<br />
در شب قدر، خدایا همه را می بخشی<br />
ای کریمی که همه ریزه خورخوان توأند<br />
سفره ات هست مهیا همه را می بخشی
در این شب احیا فقط وردم همین است
در این شب احیا فقط وردم همین است<br />
ذکر امیرالمومنین حصن حصین است<br />
دیگر نمی آید ز کوفه آن اذانش<br />
امشب عزای مرتضی مولای دین است