هو ظهیر ، وقیل ظهیر بن مراد بن علی خان التفریشی .أدیب ایرانی ، شاعر ، کاتب ، فاضل ، متبحر فی المعما ، ومن أعیان أواخر القرن الحادی عشر الهجری .کان حیاً بعد سنة 1111 هـ .
له (دیوان شعر) ، ومن شعره :
آن کس که زفهم وهوش نامى دارد***نه ما حضرى ونه طعامى دارد
امروز زروشنان که بتوانم گفت***روز است که چاشتى وشامى دارد
وله أیضاً :
امشب که رخ تو شمع بزم آرا بود***وز حیرت دیدار توام صهبا بود
در آینه خویش نظر مى کردم***جز من همه چیز اندرو پیدا بود
وله أیضاً :
در نزد طریق دین منم در بدرى***در ششدر حیرانیم از بیخبرى
نقشى که دو شش نشسته در اینست***کز جان ودلم شیعه اثنى عشرى
المراجع :
الذریعة ج9 قسم 2 ص658 . تذکره نصر آبادى (فارسی) ص170 وص171 وص533 . ریحانة الأدب (فارسی) ج4 ص73 . فرهنگ سخنوران (فارسی) ص363 .