اگر برای من آب نداره برای تو كه نون داره
یكی بود یكی نبود، ‌سال‌ها پیش كه آب به راحتی امروز در دسترس همه قرار نداشت. مردم مجبور بودند برای به دست آوردن آب در ایران چاه یا قنات حفر كنند....
Monday, November 23, 2015
از میان همه پیامبران جرجیس نصیب ما شد
روزی روباهی گرسنه از كنار پرچین‌های یك خانه می‌گذشت كه چشمش به مرغ چاق و چله‌ای افتاد كه آرام آرام در حیاط قدم می‌زد و به طرف مرغدانی می‌رفت،...
Sunday, November 22, 2015
از ماست كه بر ماست
در گذشته‌های دور پادشاهی ظالم در شهری حكومت می‌كرد كه مردم از دست ظلم و ستم او به تنگ آمده بودند. چندی بعد پادشاه مُرد و مردم از خوشحالی اینكه...
Sunday, November 22, 2015
از كیسه خلیفه می‌بخشد
عبدالملك بن صالح از بزرگان خاندان بنی‌عباس بود كه در شهر بغداد زندگی می‌كرد و ایمان، تقوا و پرهیزكاری او زبانزد خاص و عام بود و خلیفه عباسی هارون...
Sunday, November 22, 2015
از دماغ فیل افتاده
حضرت نوح (علیه السلام) یكی از پیامبران بزرگ الهی است، كه در طی عمر طولانیشان تمام وقت خود را صرف تشویق مردم قوم خود به خداپرستی، انسانیت و دوستی...
Sunday, November 22, 2015
از این ستون تا آن ستون فرج است
در شهری دور، قاضی شهر در دادگاه جوانی را برحسب شواهد و مدارك گناهكار تشخیص داد و حكم قصاص را صادر كرد. روز اجرای حكم كه فرا رسید، او را بر بالای...
Sunday, November 22, 2015
از آتشی كه افروختم خودم سوختم
در جنگلی سرسبز، روباهی در كنار شغالی زندگی می‌كرد. روباه لاغر و ضعیف بود و زور بازویی نداشت ولی به جای آن خیلی باهوش و زیرك بود. برعكس او شغالی...
Saturday, November 21, 2015
آواز خر در چمن
در دوره‌ای كه خانه‌ها مثل امروز حمام نداشتند، هر محله یا شهری تنها یك حمام عمومی داشت كه تمام مردم شهر از آن حمام عمومی استفاده می‌كردند. این...
Saturday, November 21, 2015
آن قدر شور بود كه خان هم فهمید
روزی روزگاری، حاكم كم عقلی بر شهری حكومت می‌كرد. پدر او قبلاً حاكم آن شهر بود و هنگامی كه از دنیا رفت یك خانه بزرگ، چند زمین و باغ و كلّی ثروت...
Saturday, November 21, 2015
آنچه تو از رو می‌خوانی من از بَرم
روزی روزگاری، فروشنده دوره گردی كه كارش خرید و فروش كالا و اجناس در شهرهای مختلف بود، به روستای كوچكی رسید. مرد فروشنده كه بسیار خسته و گرسنه...
Saturday, November 21, 2015
آنچه گذشته افسوس مخور
روزی، صیادی به قصد شكار پرنده، دامی پهن كرد. گوشه‌ای كمین كرد و به انتظار نشست. كمی كه گذشت بالاخره پرنده‌ی گرسنه‌ای با دیدن دانه‌هایی كه روی...
Saturday, November 21, 2015
آستین نو، بخور پلو
روزی روزگاری بهلول به میهمانی دعوت شد. بهلول سر زمین كشاورزی‌اش بود تا كارش به پایان رسید دیر شد. دید اگر به منزل بازگردد و لباس عوض كند به میهمانی...
Saturday, November 21, 2015
آش نخورده و دهان سوخته
در شهری بزرگ، مرد ثروتمندی زندگی می‌كرد. روزی مرد ثروتمند یكی از دوستانش را به خانه خود دعوت كرد. هدف این مرد از دعوت دوستش نشان دادن وسایل جدیدی...
Saturday, November 21, 2015
آدم گرسنه سنگ را هم می‌خورد
روزی روزگاری لقمان حكیم با پسرش از كوچه‌ای عبور می‌كردند كه ناگهان صدای اذان شنیدند. پسرش گفت: پدر برای نماز به مسجد برویم و بعد از نماز برای...
Saturday, November 21, 2015
آخرش نفهمیدم رفیق منی یا رفیق گرگ
در روزگاری دور، دو دوست به قصد شكار كبك به كوهستان رفتند. این دو سال‌ها بود با هم به شكار می‌رفتند. هر دوی آنها فقط یك تفنگ داشتند. هر كدام با...
Saturday, November 21, 2015
آب اینجا و نان اینجا، كجا بروم بهتر از اینجا؟
در روزگاران قدیم، مرد جوانی بود كه به دنبال كار می‌گشت و چند روزی را در كارگاه آهنگری كار كرد. سپس با خود گفت: من نمی‌توانم روزانه این همه وقت...
Saturday, November 21, 2015
نگاهي به ضرب المثل هاي لري
ضرب المثل ها بخشي از فرهنگ يک ملت است که ريشه در اعتقادات، آداب و رسوم و تاريخ آن ملت دارد و مي توان آن ها را يکي از خالص ترين نمادهاي فرهنگي...
Sunday, April 26, 2015
ضرب المثل هاي آذري
مثل جمله اي مختصر و مشتمل بر تشبيه، با مضمون حکيمانه که به سبب رواني لفظ و روشني و لطف ترکيب، شهرت عام يافته باشد و همگان آن را بدون تغيير يا...
Sunday, April 26, 2015
ضرب المثل هاي خوزستاني
ضرب المثل ها در کنار ساير عناصر فرهنگ عامه، مانند چيستان، کنايه ها و... بخشي از زبان گفتار را شکل مي دهند که عميقاً ريشه در سنت هاي شفاهي مردم...
Sunday, April 26, 2015
ضرب المثل هاي كُردي
ضرب المثل ها يكي از مؤلفه هاي ادبيات شفاهي هستند كه بخشي از زبان روزمره مي باشند و با ساختاري محكم و روان، معنايي كنايي و كاربردي عام، در برگيرنده...
Sunday, March 8, 2015