با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، شاید علت عدم رفت و امد ایشان با خانواده شما تضادهای فرهنگی زیاد دو خانواده باشد که البته این توجیه مناسبی نیست ولی به هر حال هر کسی نقاط ضعف و مثبتی در شخصیت خود دارد که نمیتوان از یک فرد توقع داشت تمام رفتارهایش روی اصول باشد ، این توقع بی جایی است . البته برای هر کس در ازدواج برخی ازمعیارها و رفتارها از اهمیت زیادی برخودار است ، شما در این مدتی که به قول خودتان دوست بوده اید بایستی به یکسری رفتارها و اخلاقیات طرف مقابلتان پی برده باشید و بعد اقدام به ازدواج کرده باشید. شاید هم دلیل رفتارهای خانواده ایشان عدم رضایت از ازدواج شما باشد. لذا بایستی بدانید که ازدواج با رابطه دوستی متفاوت است. در ازدواج علاوه بر تعهد و چیزهایی دیگری که بر دوطرف تکلیف می شود. برخی اداب و رسوم و رفتارهای اجتماعی نیز لازم است که تا حدودی رعایت و درنظر گرفته شود. که خب البته برخی افراد اصلا اعتقادی به رسوم اجتماعی ندارند و از زندگی در اجتماعی فقط حقوق خود را می خواهند و نه تکلیفی برای خود. به هرحال شما باید این قضیه را برای خودتان روشن کنید که اولا آیا این شخص به شما علاقه مندی توأم با تعهد برای تشکیل و ادامه یک زندگی مشترک را دارد و یا صرفا علاقه او به جهت دوستی و ارتباط در یک فضای بی تعهد بوده و اکنون که برای خود تعهد احساس می کند دلسرد و خسته شده . ثانیا ایشان فردی قابل اعتماد است که بتواند زندگی مشترک شما را در آینده به مخاطره نیاندازد؟ لذا شما باید اول خودتان بببینید که این مسائل اجتماعی چقدر برایتان اهمیت دارد؟ درست است که زندگی مشترک افراد مستقل است و اطرافیان خیلی نباید تأثیری در یک زندگی داشته باشند ولی فرهنگ اجتماعی جامعه ما اقتضا می کند که رفت و آمد و ارتباطات خانوادگی وجود داشته باشد. اگر این مشکل خیلی حاد باشد برای دو خانواده و نخواهد برطرف شود بعد از یک مدتی شما نیز از این زندگی خسته می شوید و با فرصت زیادی که از دست داده اید ادامه زندگی مشترک برایتان غیر ممکن می شود. پس بهتر است از همین ابتدا خواسته های خود را به صورت منطقی و شفاف با همسرتان بیان کنید و پاسخ شفاف او را بشنوید و برای زندگی تان تصمیم بگیرید. با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما