ه

تنهایی

سلام ووقت بخیر،من 26سالمه وهمسرم30ساله هستن الان هفت ساله که بتهم ازدواج کردیم اوایل ازدواج یک سال اول همسرم خیلی بهم محبت میکرد خیلی منو میفهمید درکم میکرد ولی کم کم خیلی آدم سرد وبی احساسی شد،ناگفته نماند مابعدازسه سال فهمیدیم که به صورت طبیعی نمیتونیم بچه داربشیم ومشکل هم از شوهرم هستش ولی من بخاطر علاقه ی زیادی که به شوهرم دارم اصلا حتی یکبار مشکلش رو به روش نیاوردم نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی من زن خوبی برای ایشون هستم ولی شوهرم هیچ وقت خوبی منو نمیبینه هیچ وقت حتی یک بارم نشده از چهره یا تیپ وکارهای من تعریف کنه،خیلی مغروره این غرورش منو آزار میده یه تکیه گاه نیاز دارم ولی اون نیست چکار کنم کمکم کنید ازطرفی هم نمیتونم ترکش کنم عاشقانه میخوامش،ولی این سرد بودنش این بی عاطفه بودنش منو نابود کرده الان من افسرده شدم حتی گاهی به خودکشی فکر میکنم اینو به خودشم گفتم ولی باز همون طوره،حتی توی رابطه زناشویی هم قد ومغروره من باید بهش پیشنهاد بدم یا پیش قدم بشم اصلا اون شروع کننده رابطمون نیست
Thursday, August 3, 2017
الوقت المقدر للدراسة:
مؤلف: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ه

تنهایی

ه ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 26 ساله )

سلام ووقت بخیر،من 26سالمه وهمسرم30ساله هستن الان هفت ساله که بتهم ازدواج کردیم اوایل ازدواج یک سال اول همسرم خیلی بهم محبت میکرد خیلی منو میفهمید درکم میکرد ولی کم کم خیلی آدم سرد وبی احساسی شد،ناگفته نماند مابعدازسه سال فهمیدیم که به صورت طبیعی نمیتونیم بچه داربشیم ومشکل هم از شوهرم هستش ولی من بخاطر علاقه ی زیادی که به شوهرم دارم اصلا حتی یکبار مشکلش رو به روش نیاوردم نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی من زن خوبی برای ایشون هستم ولی شوهرم هیچ وقت خوبی منو نمیبینه هیچ وقت حتی یک بارم نشده از چهره یا تیپ وکارهای من تعریف کنه،خیلی مغروره این غرورش منو آزار میده یه تکیه گاه نیاز دارم ولی اون نیست چکار کنم کمکم کنید ازطرفی هم نمیتونم ترکش کنم عاشقانه میخوامش،ولی این سرد بودنش این بی عاطفه بودنش منو نابود کرده الان من افسرده شدم حتی گاهی به خودکشی فکر میکنم اینو به خودشم گفتم ولی باز همون طوره،حتی توی رابطه زناشویی هم قد ومغروره من باید بهش پیشنهاد بدم یا پیش قدم بشم اصلا اون شروع کننده رابطمون نیست


مشاور: خانم مولوی زاده

با سلام خواهر گرامی؛ از آنجایی که شما در گفته های خود اظهار داشتید همسر شما اساساً فرد سرد و بی احساسی نبوده تا مدتی پس از ازدواج و تشکیل زندگی مشترک گرم و پرشور نیز بوده اند. همچنین مسئله بچه دار نشدن شما نیز بعد از 3 سال مشخص گردید و دلیل سردی ایشان در روابط عاطفی و احساسی را نمی توان به این مسئله نسبت داد. از طرفی شما خود را با عواطف پرشور عنوان کرده و البته به نظر می رسد که تا حدودی زیاده روی شما در این مسئله باعث سردی همسرشما گردیده باشد. چرا که مردان اساساً نسبت به همسرانی که به راحتی قابل دسترس نبوده و البته تا حدودی دارای ناز و عشوه باشند کشش داشته و متمایل می گردند. زنانی که در روابط زناشویی چسبنده بوده و بسهولت خود را در دسترس قرار می دهند احساس خوبی برای مردان ایجاد نکرده و در روابط عاطفی و جنسی آنها را دچار ملال و سردی می نماید. بنابراین به شما دوست عزیز توصیه می گردد که از اینکه همیشه در دسترس همسر عزیزتان بوده و شخصیتی انفعالی داشته باشید پرهیز کرده و با اعمال زنانه (آرایش مناسب، پوشش مناسب، ناز و عشوه های زنانه و ...) سعی در جذب همسر خود داشته و صبورانه اجازه دهید ایشان نیز به سمت شما آمده و در امر نوازش و محبت پیش قدم باشند. داشتن کمی غرور در ابتدای روابط زناشویی از جانب زن ضروری بوده و برای پرشور کردن رابطه زناشویی توصیه می گردد. البته این مسئله یک امر کلی بوده و در روابط شما علت سردی همسرتان بایستی به درستی و دقت بررسی گردد. ممکن است علل دیگری نیز در این امر نقش داشته باشد که در اینجا به شما دوست عزیز توصیه می گردد پس از راهکار ارائه شده در صورت عدم تغییر در روابط شما و رفتار همسرتان، بصورت حضوری نزد مشاوری باتجربه مراجعه نموده تا با بررسی همه جانبه از زندگی مشترک شما و رفتارهای همسرتان، علت این سردی در رابطه شما با دقت و بدرستی مورد بررسی قرار گیرد. با آرزوی خوشبختی و سلامتی برای شما دوست عزیز



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.