منوچهر احمدی
خط کوفی که نقطه نداره چطور حضرت علی نقطه زیر باء بسمالله بوده؟!
شب جمعه آقا برای بیان فضائل امیرالمومنین(علیهالسلام) به این روایت استناد کردکه هرچی توعالمه تو قران امده و هرچی تو قرآنه تو سوره حمد اومده و هرچی تو سوره حمده تو بسم الله اومده و همش تو بای بسم الله اومده و حضرت علی نقطه با بسم الله است،وقتی که حضرت علی با خط کوفی می نوشته خط کوفی هم نقطه نداره چطوری قبول کنیم یه همچین حرفی رو . واقعا یه همچین حدیثی بی معنا و مفهوم نیست.
مشاور: محمد علی رضایی
با سلام و احترام پرسشگر گرامی: احتمالا روحانی که فرمودید برای بیان فضائل امیرالمومنین (علیهالسلام) به این روایت استناد کرده: «ان كل ما في العالم في القرآن و كل ما في القرآن بأجمعه في فاتحة الكتاب، و كل ما في الفاتحة في البسملة، و كل ما في البسملة في الباء، و أنا النقطة تحت الباء»[شرح توحيد الصدوق، ص 32] و این دو اشکالی که فرمودید1- نبودن نقطه در خط کوفی مربوط به زمان حضرت. 2. بی معنا بودن مفهوم حدیث. که هر دو اشکال بیاساس و نادرسته چون: 1. هرچند حروف در رسمالخط کوفی نقطه نداشتهاند، ولی علاماتی وجود داشته كه نشانه نقطه امروزی بوده و به عنوان نقطه بوده و این علامات از هر اشتباهی جلوگیری میکرد. در اصل نقطه وظیفه تمایز بین حروف را دارد که در رسمالخط کوفی این تمایز بین حروف با علائم حل میشد. 2. روایت مذکور علمای شیعه در ذیل تفسیر سوره حمد آن را ذکر کرده اند. در اینجا به جهت حفظ امانت عین مطالب مفسرین را می آوریم و پیشاپیش به جهت تخصصی و سنگین بودن مفاهیم مطالب از شما پوزش میطلبیم. از جمله حضرت امام خمینی رحمه الله در مفهوم والای این حدیث فرمودند: «تمام دایره ی وجود و تجلّیات غیب و شهود که قرآن شریف ترجمان آن است ... و همین معنی جمعاً در بسم الله که اسم اعظم است، موجود است؛ و در (( باء)) که مقام سببیّت می باشد و نقطه، که سرّ سببیّت است، موجود است؛ و علی(علیهالسلام) سرّ ولایت و سببیّت است، پس اوست نقطه ی تحت الباء ؛ یعنی نقطه ی تحت الباء ، ترجمان سرّ ولایت است ...»[تفسیر سوره حمد، 55 و 56] همچنین در يك برداشت عرفانی بیان شده: «اشاره حضرت امير(علیهالسلام) به نقطه تحت«با»، از آنجاست كه: فاتحة الكتاب شالوده قرآن و بسم الله شالوده فاتحة الكتاب است و حضرت قرآن ناطق و شالوده هردو است، زیرا انسان كامل قرآن تكويني و ناطق است، لذا اين معناي روایت آن حضرت را میتوان اين گونه بيان كرد كه: منم آن انسان كامل كه قلب من آينه نقطه وحدت حقيقيه خداوند و مركز قرآن تكويني است. چرا كه آن حضرت نقطه باء در بسم الله الرحمن الرحيم هستند و بسم الله الرحمن الرحيم در بر دارنده كل قرآن است. اما در مورد تحت الباء بودن نقطه بايد گفت كه تحت الباء اشاره به تنزل نقطه (كه در اصطلاحي ديگر از آن تعبير به حقيقت محمديه مي شود) در قوس نزول دارد»[القطرة، ج 1، ص 177] لذا معنا و مفهوم بسیار بلند این حديث میتونه قرينهای بر صحت آن باشد، حديثی كه مضمون بسيارعالی دارد و بعیده از غيرمعصوم صادر شود، خود قرینهای بر صحت روایته. موفق وپیروز باشید.