حسینی
وقتی دین رو بدون چون و چرا باید بپذریم پس عقلانیت به چکار می آید؟
با سلام من می خواستم ببینم اصلا امکان عقلانیت دینی وجود دارد چون عقلانیت دنبال استدلاله و دین یعنی تعبد و پذیرش بدون چون و چرا.وقتی دین رو بدون چون و چرا باید بپزریم پس عقلانیت به چکار ما می آید؟
مشاور: محمد علی رضایی
با سلام و احترام
پرسشگر گرامی: باید دقت داشته باشید، عقلانیت در حوزه باورهای اعتقادی و دینداری در حوزه رفتارهای انسانی؛ دو مسیر موازی و مکمل یکدیگر به سمت تعالی بشریتند، آموزههای دینی تأکید دارند؛ عقلانیت و آئین انبیا همراستا و هر دو حجت الهیاند؛ چنانکه امام کاظم(علیهاسلام) میفرماید: «خداوند بر مردمان دو حجت دارد، حجتی بیرونی و حجتی درونی؛ حجت بیرونی انبیا و ائمه(علیهمالسلام) هستند و حجت درونی همان عقل است.»[الکافی، ج 1، ص 16] و باز حضرت تأکید میکند: «خداوند تبارک و تعالی حجّت را با خرد، بر مردم تمام کرد و پیامبران را با بیان یاری رساند و با دلایل، آنان را به ربوبیّت خود رهنمون شد.»[الکافی، ج 1، ص 13]
در واقع دین شامل دو قسمت است، اعتقادات و عملکرد؛ ما در حوزه عملکرد متعبد هستیم و هر آنچه دین بگوید با جان و دل میپذیریم، اما در حوزه اعتقادات ابتدا سراغ عقل میرویم، یعنی این عقل است که باید توحید، معاد، نبوت و قرآن(وحی) و در نهایت امامت را ثابت کند تا در مقام عمل تابع آنها بود.
درنتیجه دین داری در تقابل با عقلانیت و اساسا دین ارزشمندترین جایگاه را برای عقلانیت قائل شده چنانکه وقتی ابن سکیّت به امام هادی(علیهالسلام) عرض کرد: «حجّت بر مردم چیست؟ حضرت فرمود: عقل، که بهواسطه آن امام راستین شناخته و تصدیق شود و امام دروغین شناخته و تکذیب شود.»[الکافی، ج 1، ص 25] پس عقلانیت، حجّت درونی انسانها در راه تعالی اعتقادات است و دینداری حجت بیرونی، برای اصلاح رفتار انسان از گرداب آلودگیهاست، لذا حجت ظاهر و باطن با یکدیگر تعارض ندارند، بلکه مکمل یکدیگرند. و از دیگر سو چون حوزه کار عقلانیت محدود است، لذا دست عقل از مسائلی همچون جزئیات معاد و مناطات احکام، کوتاه است و به مکمل دین نیاز دارد پس عقلانیت و دین داری مکمل هم هستند نه در تضاد باهم.
موفق و پیروز باشید.