ناشناس
احساس میکنم شوهرم دوسم نداره، چیکار کنم دوباره دوسم داشته باشه و بهم محبت کنه؟
سلام خسته نباشین من دختری هستم که یک سالی هست که عقد هستیم شوهرم اولا بیشتر بهم محبت میکرد الان خیلی کم شده اصلا احساس میکنم که دوسم نداره چند باری سر مسائل الکی بحثمون شده میشه بخاطر این باشه لطفا کمکم کنید چیکار کنم دوباره دوسم داشته باشه و بهم محبت کنه
مشاور: علی محمد صالحی
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما.
نکته اول، توجه کنید که اصل وجود تفاوت، اختلاف نظر و بحث بین زن و شوهر طبیعی است؛ زیرا به هرحال آنها از دو جنس مختلفند و از نظر احساس، عواطف و ویژگیهای دیگر با هم تفاوتهایی دارند. پس باید از ابتدای زندگی مشترک این پیشبینی را داشته باشیم که در جریان زندگی مسائلی پیش میآید که نظر ما یکی نخواهد بود و دچار تنشهایی خواهیم شد که با صبر و گذشت میتوانیم از آنها عبور کنیم.
در برخی از نشستها، وقتی همسران متوجه میشوند که وجود اختلاف نظر میان آنها طبیعی است و تا چه حد، زوجهای دیگر نیز با چنین مسائلی روبهرو هستند، دچار شگفتی شده و تا اندازهای آسوده خاطر میشوند.
نکته بعدی اینکه بسیاری از زوجها، به اشتباه تصور میکنند که چون نمیتوانند به شکلی محبت آمیز و موفق با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، پس آنها به اندازه کافی یکدیگر را دوست ندارند. شکی نیست که عشق و دوست داشتن، نقش مهمی در زندگی ایفا میکند. اما از این موضوع مهمتر، مهارت برقراری ارتباط با همسر است که توجه بیشتری را میطلبد. بدین معنا که میبایست همسران جوان این مهارت را یاد بگیرند و با تمرین بهبود بخشند.
نخستین قدم برای آموختن مهارت برقراری ارتباط با همسر، این است که همسران توجه داشته باشند که زن و مرد به دو صورت متفاوت میاندیشند و اطلاعات را تعبیر و تفسیر میکنند. زنان، افکار و اندیشههای خود را با صدایی بلند و آزادانه بر زبان جاری میسازند و همین کار، موجب افزایش سطح بینش آنها میشود. این روند کاملاً طبیعی است و گاهی هم بسیار ضروری به نظر میآید.
اما مرد به روشی بسیار متفاوت اطلاعات و حقایق را پردازش و تفسیر میکند. آنها پیش از آنکه صحبت کنند یا پاسخ دهند، ابتدا سکوت کرده، میاندیشند یا درباره آنچه شنیده یا تجربه کردهاند، به تفکر میپردازند. آنها در باطن خویش و در سکوت، به درستترین و مفیدترین پاسخ دست مییابند. زن باید به این نکته پی ببرد که وقتی مرد ساکت است، در واقع میگوید: «هنوز در مورد آن چیزی نمیدانم، اما دارم درباره آن فکر میکنم».
اما آنچه زن از سکوت مرد دریافت میکند، این است: «من به تو جواب نمیدهم؛ چون حواسم به تو نیست و به آنچه میگویی توجه نمیکنم. آنچه گفتی مهم نیست و به همین دلیل، به آن پاسخ نمیدهم».
رو بر رَهش نهادم و بر من گذر نکرد صد لطف، چَشم داشتم و یک نظر نکرد[1]
زن از سکوت مرد برداشت درستی نمیکند. او با توجه به احساسی که در آن روز دارد، بدترین حالت را برای خود تصور میکند و در دل میگوید شوهرم از من متنفر است، به همین دلیل، به من توجه نمیکند. این برداشت اشتباه زن، ممکن است ترس عمیقی در او ایجاد کند؛ به این معنا که نگرانم از اینکه او مرا طرد کند و هرگز به من علاقهای پیدا نکند و لیاقت ابراز محبت او را نداشته باشم. بیشتر اوقات مرد به ناگاه از گفتوگو خودداری کرده، سکوت اختیار میکند. ابتدا زن فکر میکند که شاید همسرش صدای او را نمیشنود و به همین دلیل، پاسخ او را نمیدهد.
وقتی مرد سکوت میکند، برای زن بسیار آسان است که بدترین حالت را پیش خود تصور کند؛ زیرا زن در دو صورت سکوت میکند: یا آنچه میخواهد بگوید، رنجآور و ناراحت کننده است و یا زمانی است که او دیگر نمیخواهد با کسی صحبت کند؛ زیرا نمیتواند به طرف مقابل اعتماد داشته باشد و یا نمیخواهد مسائلش را با او در میان گذارد. پس جای هیچ شگفتی نیست که وقتی مرد ناگهان ساکت و خاموش میشود، زن احساس ناامنی میکند.
زنان اگر بخواهند روابط زناشویی رضایتبخشی را در زندگی خود تجربه کنند، باید نکتههای بسیاری را درباره مردان بدانند. باید بیاموزند که وقتی مرد ناراحت و زیر فشار روحی است، ناخودآگاه سکوت اختیار میکند، حرفی نمیزند و به درون گلدان تنهایی خویش میرود تا راه حلی پیدا کند. زن باید بداند که هیچ کس مُجاز نیست در چنین مواقعی، به حریم ذهن مرد پا گذارد. حتی بهترین دوستان مرد نیز اجازه چنین کاری را ندارند. زن نباید نگران باشد و تصور کند که به حتم کار ناپسند و ناشایستی از او سرزده است. وی باید به تدریج دریابد که اگر مرد گاهی فاصله میگیرد و تنهایی را برمیگزیند، پس از مدت کوتاهی دوباره باز میگردد و همه چیز مانند گذشته عادی میشود و روال خوب خود را طی میکند.
زن و مرد هر دو باید از انجام چنین شیوهای بپرهیزند و بیاموزند که هرکدام به طریقی متفاوت میاندیشند، احساس میکنند و مورد حمایت و آرامش قرار میگیرند. آنها نباید انتظار داشته باشند همان روشی که خود آنها ترجیح میدهند، همسرشان هم آن را برگزیند و از آن طریق، مسائلش برطرف شود.
موفق و شاد و پیروز باشید
[1] . «صورت بر خاک راهش نهادم، با اینهمه از کنار من نگذشت. انتظار صد گونه لطف و کرم داشتم، ولى یک نگاه هم به سوى من نینداخت». شرح جلالى بر حافظ، ج2، ص 771.