ناشناس
نگرانی
با سلام و تشکر فراوان از اینکه به سوالم پاسخ دادید.عذر می خوام من خانم هستم.خواستم مشکلم رو روشنتر بیان کنم.خواستم ببینم چه کنم که این نگرانی بیمار گونه رو نسبت به زندگی برادرم نداشته باشم.همیشه با خودم قکر می کنم الان چه می کنه با مشکلاتش چطور مواجه می شه .گاهی اوقات شدیدا از همسرش متنفر می شم .احساس افسوس می کنم از اینکه برادرم به هیچ جا نرسیده و اخلاق بد همسرش هم مشکل مضاعف شده.گاهی هم سعی می کنم صمیمیتم رو با همسرش بیشتر کنم ولی می ترسم کار خرابتر بشه.دائما ذهنم درگیر مشکلات برادرمه.شما رو به خدا راهکاری در اختیارم بگذارید که فکزم راحت بشه.واقعا از لطفتون ممنونم
مشاور: خانم دکتر طیبه قاسمی
با عرض سلام و احترام به شما خواهر گرامی؛
خواهر عزیز ،امیدواریم پاسخ قبلی برای کمک به شما و برادرتان راهگشا باشد. البته بایستی به راهکارهای ارائه شده عمل نمایید وقتی آنچه که در توان شماست و تکلیف خود می دانید را انجام دهید، دیگر جایی برای نگرانی و اضطراب وجود نخواهد داشت. البته به اندازه ای که برادرتان برای شما عزیز است ، انتظار داشتن نگرانی برای او از سوی شما وجود دارد. البته شما باید مواردی را مد نظر قرار دهید و بتوانید این اضطراب و نگرانی خود را کنترل کرده و بر خود تسلط پیدا کنید. عوامل گوناگونی می تواند موجب اضطراب و نگرانی افراد شود و هر کس با توجه به شخصیت خود و شرایط زمانی و مکانی و شغلی و نیز میزان آسیب پذیری و قوت و ضعف سیستم ایمنی، دچار اضطراب و نگرانی می شود؛ در حالی که ممکن است همین شرایط، برای فرد دیگری اضطراب زا نباشد. لذا برای مدیریت و کاهش اضطراب ضرورت دارد تا؛1- کیفیت و کمیت خواب خود را مورد توجه قرار دهید. هرچند افراد مضطرب معمولا خواب عمیق را کمتر تجربه می کنند و خواب آنها بسیار سبک است و همین امر سبب تشدید فشار عصبی می شود لذا برای ارتقاء کیفیت خواب پیشنهاد می شود، سر شب (قبل از نیمه شب شرعی) بخوابید و فضای اتاق را پیش از خواب با قدری گلاب معطر نمایید. بهتر است محل خواب تاریک باشد و از چراغ خواب استفاده نشود. سعی کنید صبحها زودتر از خواب بیدار شوید و بین الطلوعین را نخوابید. 2- تغذیه شما سالم و مناسب با طبع باشد. ضمن اینکه لازم است ساعات غذا خوردن شما از نظم خاصی بهره ببرد، از کم خوری و پرخوری اجتناب شود، از خوردن آب پیش از غذا و در بین غذا خوردن پرهیز شود، شام در ساعات ابتدایی شب میل شود، از خوردن غذاهای سودا زا مانند گوشت گوساله، مرغ و ماست و...کمتر استفاده شود و... . وسواس و صرع چیزی نیست جز ضعف اعصاب بخاطر استفاده از غذاهای سرد و جمع شدن رطوبت در مغز ، سریعترین راه را استفاده از چای میخک بمدت حداقل یک هفته دو بار در روز نه بیشتر توصیه میکنم برای تهیهی چای یا دمکردهی میخک، مقدار 10 گرم میخک را با یک لیتر آب جوش مخلوط و به مدت 5 دقیقه دم کنید. البته توجه داشته باشید اگه گرم مزاج بودید چای رقیق تر استفاده کنید چون میخک طبع گرم قوی دارد و همچنین از عسل و بادام به صورت روزانه بهره ببرید و تا قطع کامل وسواس فکری خود به شدت از ماست پرهیز کنید 3- ورزش منظم را دنبال کنید. اینکه چه ورزشی باشد، به علاقه و استعداد شما بستگی دارد. هر چند که ورزشهایی مثل شنا و کوهنوردی نشاط و آرامش بیشتری را به دنبال دارد. در کنار ورزش منظم از نرمش صبحگاهی به مدت ۵ الی ۱۰ دقیقه غفلت نکنید.4- هرچند که برای یک وسواسی مسافرت مشقت زیادی دارد، اما سعی کنید گردش و تفریح را در برنامه هفتگی و ...خود بگنجانید.5- روزانه ۳۰ مرتبه نفس عمیق بکشید ( در محیطی آرام به صورت درازکش در حالیکه عضلات رها و بدون انقباض هستند و چشمها بسته، شروع به کشیدن نفس عمیق کنید، برای مدتی مثلا ۷ ثانیه نفس را نگه دارید و پس از آن طی ۵ ثانیه نفس را بیرون دهید)
در قسمت دوم پاسخ به مسئله شما؛ باید این نکته را بیان کرد و شما به این نکته توجه داشته باشید که سختی ها و مشکلات در زندگی همه افراد وجود دارد و همه افراد به نحوی با مشکلات مختلف در زندگی مواجه می شوند و مشکلاتی از قبیل آنچه در زندگی برادر شما وجود دارد، مختص به او نیست و هستند افرادی که مشکلاتی به مراتب بدتر از برادر شما دارند و به راحتی هم با این مشکلات کنار می آیند.
براساس آنچه از احادیث استفاده مى شود، خداوند گاهى مؤمنان را در دنیا به بلاها و رنج ها مبتلا مى کند تا این گرفتارى ها کفاره گناهان آنان شود و در روز قیامت دیگر چیزى که به خاطر آن عقوبت و کیفر شوند در کار نباشد و آنان را از نعمت خود برخوردار سازد، ولى افرادى که کافر و مشرک هستند چنانچه برخى کارهاى نیک داشته باشند، پاداش آنان را در همین جهان به آنان مى دهد; در نتیجه، در آن جهان با دست خالى حاضر خواهند شد.
جهان بینى دینى، دنیا و رنج هایش را بد نمى داند، بلکه به عکس رنج ها را عاملى براى تحّرک بشمار مى آورد; زیرا رنج ها وابستگى انسان را به دنیا کم مى کنند و او را به راه مى اندازند. این ذات دنیاست که با تغییر احوال و فصول و مرگ حتمى، به انسان آگاهى مى دهد که اینجا جاى ماندن و قرار نیست. بنابراین برخوردارى ها و بلاها، معیار سعادت نیستند و از همین جاست که نقش بلاها در سیر و سلوک معنوى و شکوفایى قابلیت هاى درونى مؤمن آنقدر اهمیت پیدا مى کند که در حدیث آمده است: « کسانى که ایمان بیشترى دارند، رنجشان بیشتر است».( اصول کافى، باب بلا و امتحان.)
خواهرعزیز؛ بلا برای مؤمنین واقعی، نعمت است. چرا که آنها را نسبت به دنیایی که فانی و زودگذر است، بی میل می کند. و آنها را متوجه خداوند و آخرت می نماید. به این خاطر بیشتر مواظب اعمال خود هستند و برای آخرت خود کار می کنند. و در نتیجه اهل بهشت می شوند. همچنین چون بر این مصائب صبر می کنند و در هر صورت شکرگذارند این صبر بر بلایا، موجب ارتقاء درجه ی آنان می شود. با این دید، این مصائب و بلایا؛ خیر محض و نعمت بزرگ خداوند بر بندگانش می باشد. پس نباید اسم این ابتلائات را بدبختی گذاشت. بدبخت کسی است که از چشم خدا افتاده باشد. و وقتی از چشم خدا افتاد ، او را در این دنیا متنعم می سازد و مال و منال و دارایی های زیادی به او می دهد و او نیز، مشغول آن نعمتهای مادیِ ظاهری می شود و از یادخدا و آخرت غافل می گردد. خواهر گرامی؛ در پایان به شما عرض می کنیم که شما تا جایی که امکان دارد به برادرو اطرافیانتان کمک و راهنمایی کنید ولی نگرانی های بی مورد و اضطراب مداوم شما نه تنها کمکی به آنها نمی کند که باعث می شود زندگی خود شما نیز به مخاطره افتاده و مشکلی به مشکلات دیگر افزوده گردد. لذا اگر کمی در وجود خود به انچه در اطراف شما می گذرد و انچه که شما در مواجه با مشکلات انجام می دهید، بیاندیشید، خواهید یافت که اغلب رفتارهای ما در مقابل مشکلات دیگران، شتابزده و به دور از عقلانیت و منطق است. لذا می توان با پرورش فکر و غلبه منطق بر احساسات رفتارهای و عواطف خود را کنترل کرده و با آرامش و امید به دیگران کمک کنید.
برای مطالعۀ بیشتر در این زمینه می توانید به منابع زیر رجوع کنید:
1- راه غلبه بر نگرانی ها و ناامیدی ها، تألیف محمد جعفر امامی
2- چگونه بر نگرانی و اضطراب پیروز شویم ، تألیف دیل کارنگی
با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما