ناشناس

احساس ناتوانی میکنم و دچار استرس شدم

سلام من مشکلی پیدا کردم که شدیدا آشفته ام کرده. احساس‌میکنم حافظه ام مثل ماهی شده و در درک و تجزیه و تحلیل مطالب دچار مشکل شدم برای فهمسدن یه مطلب باید درباره اش زیادفکر کنم و اگه کسی باهام حتی درباره...
Monday, February 26, 2018
الوقت المقدر للدراسة:
مؤلف: محمد دهقان
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

احساس ناتوانی میکنم و دچار استرس شدم

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 24 ساله )

سلام من مشکلی پیدا کردم که شدیدا آشفته ام کرده. احساس‌میکنم حافظه ام مثل ماهی شده و در درک و تجزیه و تحلیل مطالب دچار مشکل شدم برای فهمسدن یه مطلب باید درباره اش زیادفکر کنم و اگه کسی باهام حتی درباره...


مشاور: علی محمد صالحی

با عرض سلام و احترام خدمت شما.
این مسئله شما میتونه دلایل متعددی داشته باشه، مثلا یکی اینکه ممکنه شما کمال گرا باشید و همیشه نسبت به هر چیز حد عالی و کامل اون رو طلب میکنید، و دوست دارید که در هر چیزی حد بالا و ممتاز باشید، همانطور که در گذشته در دبیرستان و دانشگاه ممتاز بودید، و هر جایی که احساس کنید نمیتونید اون حد بالا و ممتاز رو داشته باشید دچار اضطراب میشید، در حالی که هیچ کس نیست که در همه چیز ممتاز و عالی باشه.
و دلایل دیگه ای که فعلا نمیخوام در موردش صحبت کنم، اما چیزی که الان مهمه اینه که اصلِ مشکل شما بیشتر ذهنی و شناختیه، یعنی منظور من اینه که اولا اینکه شما فکر میکنید در درک و تجزیه و تحلیل دچار مشکل شدید و برای فهمیدن یه مطلب باید زیاد فکر کنید، بیشتر تلقین منفی به خودتونه، و کسی که در دبیرستان شاگرد اول بوده و تو دانشگاه ممتاز، حتما فرد باهوشیه، و کسی که باهوشه یک دفعه بلانسبت شما خنگ نمیشه، اما ممکنه بخاطر شرایط محیطی که در اون قرار میگیره دچار اضطراب بشه و بخاطر اضطراب ذهن و تفکر اون دچار کمی آشفتگی بشه و نتونه از تمام توانش استفاده کنه.
نکته بعد اینکه این مسله برای خیلی ها ممکنه پیش بیاد، خصوصا انسانهایی که یک مقدار حساسیت بیشتری هم دارند ممکنه این مسئله براشون بیشتر اتفاق بیفته که وقتی تازه وارد محیط جدیدی میشن تا یک مدتی بخاطر شخصیت خاصی که دارند دچار اضطراب میشن، و بتدریج و آروم آروم اضطراب و پیامدهای اون براشون کم میشه، و شما هم مطمئن باشید که خودبخود این مسئله برطرف میشه و جای هیچ نگرانی نیست، اما در هر حال خود شما هم میتونید کارهایی انجام بدید که در این مدت کمتر اذیت بشید و زودتر بحالت طبیعی برگردید. برای اینکار خوبه شما به چند نکته توجه کنید:
اولا اینکه، یکی از چیزهایی که باعث شده شما نگران و مضطرب بشید اینه که فکر میکنید چون یکسال و نیم بعد از فارغ التحصیلی وارد کار شدید حتما در کار دچار مشکل میشید چون بیشتر مطالب یادتون رفته، من از شما میپرسم چند درصد آدمها درست بعد از اتمام تحصیل وارد عرصه کار میشن؟ درصد خیلی کم، خیلی از فارغ التحصیلان بعد از پنج، شش سال یا کمتر بیشتر وارد عرصه کار میشن، ثانیا خیلی از مطالب و واحدهایی که در دوره تحصیل گذرونده میشه در عمل و بازار کار کاربرد چندانی نداره، و بود و نبودش تاثیری نداره، پس اصلا راجب اینکه یکسال و نیم بعد از فارغ التحصیلی وارد عرصه کار شدید نگرانی نداشته باشید و مطمئن باشید که اصلا مسئله مهم و تاثیر گذاری نیست.
نکته بعد اینکه شما اصلا خودت رو با بقیه مقایسه نکن، چون هرکسی شخصیت و ویژگیهای خاص خودش رو داره، و مقایسه کردن خودتون با هیچ کدوم از همکاران دیگتون کار درستی نیست، چون اولا شخصیت و ویژگیهای شما باهم متفاوته، و علاوه بر این شما هنوز یک ماهه که وارد عرصه کار شدید و مسلما تجربه شما کمتره و نمیتونید خودتون رو با افراد دیگه ای که هم شخصیت اونها متفاوته هم تجربه کاریشون بیشتره مقایسه کنید.
نکته بعد خطای شناختی و فکریه که شما دارید و به اشتباه تصور میکنید و مدام میگید: « فلانی الان با خودش میگه این دختره چقدر گیج و خنگه»، شما از کجا ذهن خوانی میکنید و تصور میکنید که فلانی در مورد شما چی فکر میکنه، شاید اتفاقا برعکس، ممکنه فکر کنه چه فرد دقیقیه که اینقدر سوال میکنه و براش مهمه که کارش رو درست انجام بده، یعنی منظور من اینه که واقعا نه تنها شما بلکه هیچ کس دیگه هم نمیتونه ذهن افراد دیگه رو بخونه و بفهمه درباره او چی فکر میکنن، پس چرا شما بدترین حالت رو تصور میکنید و فکر میکنید در مورد شما فکر منفی میکنن.
نکته بعد اینکه، شما بدترین حالتی که ممکنه پیش بیاد رو برای خودت مجسم کن، بدترین حالت چیه که ممکنه پیش بیاد که بالاتر از اون برای شما نیست، اینکه شما کارتون رو عالی انجام ندید یا مشکلی پیش بیاد و نهایتش اینه که، یا میگن دیگه شما نیا سر کار یا اینکه خود شما دیگه نمیرید سر کار، دیگه بالاتر از این که نیست، دنیا که به آخر نمیرسه، خب نمیرید، کار و شغل که ارزشش بالاتر  از سلامتی شما نیست، اگر نهایت نهایت کار به اونجا هم بکشه چه بسا کار بهتر و مناسبتری پیدا کنید. وقتی شما بدترین حالت رو تصور کردید متوجه میشید که خیلی هم مسئله مهمی نیست.
چیز دیگه ای که به شما کمک میکنه اینه ریلکسیشن رو یاد بگیرید و هر روز قبل از کار یا در صورت امکان در محل کار، هر موقع دچار اضطراب شدید ریلکسشن رو انجام بدید تا آرامش بیشتری پیدا کنید، یا حداقل در محل کار هر موقع دچار اضطراب شدید، نفس عمیق بکشید و هوا رو از بینی خارج کنید.
مثل همیشه موفق و شاد و سربلند باشید

مشاوره مذهبی

بیشتر بخوانید
استرس و مقابله با آن
5 راه اعجاب‌انگیز برای کاهش استرس و حفظ آرامش
کنترل استرس در محل کار



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.