ناشناس
درباره نسناس، جنیان و معجزه توضیح دهید؟
سلام من ی جوان مسلمان شیعه هستم که عاشق خدام هستم ولی ب دلیل وسواس فکری شدیدی که گرفتم دوچاره سوال هاوشبه های زیادی درباره دینم هستم البته تحت درمانم وقرص فلوکستین ۲۰روزی ۳باروفلوکسامین ۵۰ یک باردرروزوگاهی که ناآرامم وازفکرزیاداسترس شدیدی دارم قرص کلردیازپوکساید تبغه تجویزدکترم مصرف میکنم ازبچگی علاقه خیلی زیادی ب خداوائمه داشتم حتی ۶سال توجلسات قرآن واحکام شرکت میکردم ازسن ۱۸ سالگی دچاروسواس فکری شدم افکاروسوالات زیادی دارم که احتیاج دارم جوابشونوبدونم تاآروم بگیرم وب همه هم اعتمادندارم گرچه پدرومادرم وشوهرم منوفردی دهن بین میبینندکه چیزی روفراموش نمیکنه اولین سوالم اینکه قبل ازخلقت انسان قومی ب نام نسناس وجودداشتن که باجنیان ب دعواوخونریزی واعمال ناپسندانجام میدادنن که برخی میگن که خداقوم نسناس رونابودکردوبرخی میگن که خداجنیان ونسناسونابودکردب جزابلیس که اسم اصلیش اعزازیل بوده یاحارث سوال من اینکه وقتی همه جنیان نابودشدن شیطان باچه کسی ازدواج کردوصاحب فرزندشد وسوال دوم اینکه اگه جنیان نابودشدن پس این جن های که الان وجوددارن چی هستن من ازوجودشون کاملامطمئنم حتی یک بارخودم باچشمای خودم دیدم همه فکرمیکردن خیالاتی شدم چون کسی بامن بودکه اون نمیدیدومن میدمش وفرارکردم ازترس وسوال بعداینکه من فکراویاشبه هاتوی ذهنم میادآیاگناه کارب حساب میام وکافرمیشم سوال بعداینکه اونایی که تندیس میپرستن وخرافه پرستنیامسیحین ب دین خودشون مطمئنن بااینکه دینشون درست وکامل نیست ازشون معجزه میبینن بااینکه منم باقرآن وخدای خودم ارتباط برقرارمیکنم ومعجزاتشم دیدم ایاایناهم تلقین خودمونه یان بعض وقتافکرمیکنم نکنه که من اشتباه میکنم ولی ب اینکه کسی این جهان وهستی روب وجودآورده کاملااعتقاددارم ببخشیدطولانی شدالبته ذهنم پرسواله که سعی میکنم جوابشونوپیداکنم ممنون میشم ب همی سوال هام جواب بدید☺
مشاور: محمد علی رضایی
با سلام و احترام
پرسشگر گرامی: اینکه اهل ایمان به خداوند متعال بوده و مانوس با یاد ائمه هستید بسیار ارزش مند و قابل مباهات است، اما در پاسخ اولین سوالتان یعنی چیستی و ماهیت «نسناس» باید گفت:
مخلوقاتی اند که از جهتی شبیه به انسان بودند و از جهت دیگری با آن فرق داشتند، و از نسل بنی آدم نبوده اند. لذا براساس برخی روایات و دیدگاه برخی از مفسّران، پیش از آفرینش آدم (ع)، موجوداتی به نام «نسناس» در زمین زندگی می کرده اند که بسیار مرتکب فساد و قتل و خونریزی می شده اند. به همین جهت، پس از آنکه خداوند فرمود: «من در روى زمین، جانشینى [نمایندهاى] قرار خواهم داد»، فرشتگان گفتند: «پروردگارا! آیا کسى را در آن قرار مىدهى که فساد و خونریزى کند؟!». بنابراین، پرونده سوء پیشینه این مخلوقات، سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به انسان شد، و او را به نسناس قیاس کردند.
گفتنی است که در برخی از روایات درباره نسل پیش از آفرینش آدم (ع)، نام «نسناس» ذکر شده و در برخی دیگر فقط به این گروه از موجودات پیش از خلقت آدم (ع) به صورت کلّی و بدون نام خاصّی اشاره شده است. در این جا، به دو روایت اکتفا می شود: حضرت امام علی (ع) فرمود: «همانا [هنگامی که] خداى تبارک و تعالى دوست داشت تا موجودى را با قدرت بیکرانش بیافریند، در زمانى بود که از آفرینش جنّ و نسناس هفت هزار سال گذشته بود». این حدیث، زمان آفرینش گروهی از موجودات به نام «نسناس» را پیش از آفرینش آدمیان معرفى مى نماید.
اما در مورد سوال دیگرتان یعنی بحث درگیری جنیان و نسناس امری بعید است زیرا جن وجودى در جهان حس، و وجودى در جهان غیب و تمثیل (عالم مثال) است. اما وجودشان در این جهان، همان گونه که بیان شد هیچ جسمى که آن را نوعى از لطافت و اعتدال باشد نیست.
اینکه جن ها در دنیای ما زندگی می کنند الزاما بدین معنا نیست که ما انسانها نیز باید حتما با آنها ارتباط داشته باشیم و به نوعی سر از کار آنها در بیاوریم، زیرا که اگر حکمت خداوند متعال اقتضا می کرد ما بطور معمول آنها را مشاهده می کردیم، اما خداوند جن را از چشم انسان پنهان نگاه داشته است، چنانکه در قرآن کریم نیز به طور صریح به عدم رؤیت جن اشاره شده، طبق ظاهر برخی از آیات، که مقصود از قبیلۀ شیطان در آیۀ «انه یراکم هو و قبیلُه مِن حیثُ لا تَرَونَهم»[اعراف آیه 27] گروهی از جن ها هستند، حداقل بعضی از جنّیان میتوانند ما را ببینند ولی ما آنها را نمیبینیم. جن از نظر قرآن مانند فرشته، موجودی نامرئی است.
اما نکته ای که باید مد نظر داشته باشیم قسمت پایانی آیه فوق است که مىگوید:" ما شیاطین جن را اولیاء و سرپرستان افراد بىایمان قرار دادیم" (إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ)[اعراف آیه 27] یعنى آنها هرگز اجازه ورود به منطقه روح و قلب افرادى که آمادگى خود را براى پذیرش آنان اعلام نداشته اند ندارند، و به تعبیر دیگر گام هاى نخستین از طرف خود انسان برداشته مى شود و اجازه ورود جن به کشور تن از طرف انسان داده مى شود، و تنها پس از موافقت خود انسان است که جن ها و شیطان ها مى توانند از مرزهاى روح انسان بگذرند، بنا بر این کسانى که دریچه هاى روح خود را با ایمان به خدای متعال به روى جن ها و شیاطین ببندند، آنها هرگز قدرت عبور از آن را نخواهند داشت و در آیه 42 سوره حجر مىخوانیم إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوِینَ:" تو بر بندگان من تسلط نخواهى داشت، مگر بر گمراهانى که از تو پیروى مىکنند". به تعبیر دیگر: درست است که ما شیطان و همکاران جن اش را نمى بینیم، ولى به اصطلاح ردپاى آنها را مىتوانیم مشاهده کنیم، هر جا مجلس گناه است، و در هر نقطهاى وسائل معصیت، آماده است، و در هر موقع پاى زرق و برق دنیا و تجمل پرستى به میان مىآید، و به هنگام طغیان غرائز، و در موقع برافروخته شدن آتش خشم و غضب حضور شیطان قطعى است، و گویا در چنین مواردى، انسان صداى وسوسه شیطان های جن را با گوش دل مى شنود و ردپاى آنها را با چشم خود مى بیند. [تفسیر نمونه، ج6، ص: 139]
در بحث اینکه برخی افراد ادعای معجزه می کنند بدانید که اینها همه در حد ادعاست و اگر حقیقت مطلب را جستجو کنید در نهایت با فریب و نیرنگ انها آشنا خواهید شد اما مسلمانان معجزه جاویدی در دست دارند و به خوبی می دانند که معارف بلند موجود در قرآن کریم بشری نیست و بدون شک کلام خداست. چراکه قرآن بیش از 1400 سال است، منکران خود را به همآوردی و مبازه طلبیده است، اما همه منکران به جای تحدی با قرآن و آوردن مثل قرآن از میدان مناظره فرار کردهاند، در اینجا به تعدادی از آیات تحدی اشاره میکنیم:
1. «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً [اسراء/ ۸۸] بگو اگر جن و انس اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد، هرچند یکدیگر را در این کار کمک کنند.»
2. «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ [یونس/ ۸۸ ] آیا آنها میگویند: او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است؟ بگو: اگر راست میگویید، یک سوره همانند آن بیاورید، و غیر از خدا هر کس را میتوانید (به یاری) طلبید!»
3.«وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ [بقره/ ۲۳-۲۴] و اگر درباره آن چه بر بنده خود (پیامبر) نازل کردهایم شک و تردیدی دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید، و گواهان خود را ـ غیر خدا ـ فرا خوانید اگر راست میگویید.» از این آیات به خوبی استفاده میشود که ابعاد اعجاز قرآن بسیار فراگیرتر از فصاحت و بلاغت بوده و از جهات مختلف علمی، اخبار غیبی، زیبایی، معنوی، اصول اندیشه و ... در نهایت اعجاز قرارا دارد.لذا با توجه به بیش از چهارده قرن تحدی یا همان همآورد طلبی قرآن و عجز منکران از آوردن مثل آن، برای هر انسانی اطمینان به وحیانی بودن قرآن حاصل میشود.
موفق و پیروز باشید.