ناشناس
مشاوره خانواده: به خاطر دوست پسر،خانوادم بهم بی اعتماد شدن،چطوری این اعتماد رو برگردونم؟
سلام من دختر 17 ساله ام.تا الان سه تا دوست پسر داشتم که هر سه تا رو خانواده فهمیدن و ابروم رفت.الان خانواده ام به من شک دارن حرفای بدی بهم زدن و هر روز منو کنترل میکنن.من این وضع رو نمیتونم تحمل کنم میدونم...
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما، از این که ما را امین خود دانستید کمال تشکر وقدردانی را داریم. ما قدر ارتباط با شما را می دانیم. خواهر محترم! خوشحالیم که راه صحیح را تشخیص داده و از ادامة مسیر غلط زندگی انصراف داده اید. پاسخ هر یک از سؤالاتتان را به صورت تفکیک شده تقدیم می نماییم:
الف) چگونگی جذب اعتماد مجدد والدین
اولین و مهمترین نکته ای که باید در برون رفت از موقعیت فعلی مد نظر داشته باشید این است که شما تنها فردی نیستید که با چنین مسأله و یا مسایلی شبیه به آن رو به رو شده اید و فرزندان بسیاری هستند که وضعیتی مشابه شما داشته اند ولی توانستند با درایت، چنین مسأله ای را به درستی حل نمایند. افراد بسیاری را می شناسیم که توانسته اند با هدایت درست شرایط مشابه شما، از موقعیتشان بهترین استفاده را کرده و بالاخره با یک تصمیم درست مسیر زندگی جدیدی را برای خود ترسیم نمایند. اما در واقع شما تنها کسی هستید که می توانید و باید بهترین کمک را با استفاده از توانایی ها و مهارت های فردی و ... به خود بکنید.
به نظر میرسد قدم اول در برون رفت از چنین وضعیتی که بدان دچار شده اید، موضوع ارتباط با والدین و ایجاد صمیمیت با ایشان است. لذا سعی کنید تا می توانید به ایشان محبت کنید تا آنها نیز به شما اعتماد کنند.
همچنین راهکارهایی که می توانید برای جلب اعتماد والدین بکار بگیرید عبارتند از:
1) به گذشت زمان پناه ببرید. گذشت زمان خیلی از کارها را اصلاح می کند. گذر زمان باعث می شود حساسیت اطرافیان نسبت به مسئله ای که رُخ داده کم شود. سپری شدن زمان باعث می شود شما نیز با وضع موجود تا حدودی کنار بیاید. زمان لازم برای جلب اعتماد اطرافیان، بستگی به مسئله ای است که برای شما اتفاق افتاده است.
2) اشتباه خود را بپذیرید، زیرا این عمل شما احساس ندامتتان را منتقل می کند و صادق تر به نظر می رسید. تلاش نماید آنها پشیمانی شما را احساس کنند. در این رابطه می توانید از اعمالی که مخالف رفتار گذشته تان بوده استفاده نماید.
3) منصف باشید, یعنی تا جایی که ممکن است برای کارهای خود دلیل منطقی داشته باشید ولی اشتباه خود را نیز بپذیرید.
4) سعى کنید نقطه نظرات و دیدگاههاى خویش را بر آنها تحمیل نکنید زیرا انسان سخن کسى را که بخواهد عقیدهاش را بر ایشان تحمیل کند نمىپذیرند و با کسى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند دوستى نمىورزند و به او اعتماد نمى کنند.
5)عنصری که در اعتمادسازی نقش مؤثری دارد عنصر شناخت است؛ یعنی سطح شناختی و درک افراد باید نسبت به ما بالا رورد. برای رسیدن به این عنصر کلیدی لازم است تا ارتباط با آنها بالا رود هرچه ارتباط شما با اطرافیان بیشتر شود ایشان بهتر شما را می شناسند و تغییر را بیشتر احساس می کنند. البته در مراحل اولیه ممکن است چنین اعتمادى ایجاد نشود ولى اگر این ارتباط شما استمرار یابد به تدریج دیدگاه آنان نسبت به شما تغییر یافته و راه ایجاد ارتباط دوستانه گشوده مىشود.
6) با پدر و مادر خود خلوت کنید و در این جلسه به اشتباهات خود اعتراف کنید. به والدین خود بگویید که من اشتباه کردم، اما حالا پشیمان هستم و واقعا میخواهم جبران کنم.
7) بینش شما در ایجاد چنین اعتمادی نقش اساسی دارد؛ به این فکر کنید که در این دنیا چه کسی برای شما دلسوزتر از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده تان است.
8) در همه حال قدر خوبی پدر ومادر و دیگر اعضای خانواده خود را بدانید و به آنها حسن ظن داشته باشید.
مطمئن باشید اگر رضایت والدین را به دست آورید، خداوند بسیارى از گناهان شما را مى بخشد و به زندگى شما خیر و برکت مى دهد و دعاى والدین را بدرقه راه پُر فراز و نشیب زندگى شما قرار مى دهد.
ب) نگرانی از عکس ها
در مورد عکس ها باید عرض کنیم این اجازة داشتن عکس را شما به او داده اید. پس حق الناسی نیست ولی اگر ناراضی باشید باید آنها را از بین ببرد. منتها برقرار کردن هر رابطه ای با این پسران کار را به تهدید و فهمیدن والدین می کشاند. بنابراین توصیه می کنیم تحت هیچ شرایطی ارتباطی با این افراد برقرار نکنید. حتی به بهانه ی گرفتن عکس ها یا تقاضای از بین بردن آن. فقط و فقط از خداوند طلب مغفرت و کمک کنید.
ج)دعوت دوست پسر به خواستگاری
در مورد دعوت به خواستگاری نیز باید مدتی از این موضوع بگذرد و بعدا از او بخواهید تا رسما به خواستگاری بیاید. اگر هم اعتراضی به داشتن رابطه ی شما شد با اطمینان و جرئت به خواهرتان بگوید که رابطه نداشته اید و او خودش به خواستگاری آمده است ولی نباید واقعا هم رابطه ای برقرار کنید و در نهایت از او بخواهید موضوع ازدواج را از طریق والدینش پیگیر باشد.
موفق و پیروز باشید
بیشتر بخوانید:
رفتار ماهرانه در موقعیت های دشوار
الف) چگونگی جذب اعتماد مجدد والدین
اولین و مهمترین نکته ای که باید در برون رفت از موقعیت فعلی مد نظر داشته باشید این است که شما تنها فردی نیستید که با چنین مسأله و یا مسایلی شبیه به آن رو به رو شده اید و فرزندان بسیاری هستند که وضعیتی مشابه شما داشته اند ولی توانستند با درایت، چنین مسأله ای را به درستی حل نمایند. افراد بسیاری را می شناسیم که توانسته اند با هدایت درست شرایط مشابه شما، از موقعیتشان بهترین استفاده را کرده و بالاخره با یک تصمیم درست مسیر زندگی جدیدی را برای خود ترسیم نمایند. اما در واقع شما تنها کسی هستید که می توانید و باید بهترین کمک را با استفاده از توانایی ها و مهارت های فردی و ... به خود بکنید.
به نظر میرسد قدم اول در برون رفت از چنین وضعیتی که بدان دچار شده اید، موضوع ارتباط با والدین و ایجاد صمیمیت با ایشان است. لذا سعی کنید تا می توانید به ایشان محبت کنید تا آنها نیز به شما اعتماد کنند.
همچنین راهکارهایی که می توانید برای جلب اعتماد والدین بکار بگیرید عبارتند از:
1) به گذشت زمان پناه ببرید. گذشت زمان خیلی از کارها را اصلاح می کند. گذر زمان باعث می شود حساسیت اطرافیان نسبت به مسئله ای که رُخ داده کم شود. سپری شدن زمان باعث می شود شما نیز با وضع موجود تا حدودی کنار بیاید. زمان لازم برای جلب اعتماد اطرافیان، بستگی به مسئله ای است که برای شما اتفاق افتاده است.
2) اشتباه خود را بپذیرید، زیرا این عمل شما احساس ندامتتان را منتقل می کند و صادق تر به نظر می رسید. تلاش نماید آنها پشیمانی شما را احساس کنند. در این رابطه می توانید از اعمالی که مخالف رفتار گذشته تان بوده استفاده نماید.
3) منصف باشید, یعنی تا جایی که ممکن است برای کارهای خود دلیل منطقی داشته باشید ولی اشتباه خود را نیز بپذیرید.
4) سعى کنید نقطه نظرات و دیدگاههاى خویش را بر آنها تحمیل نکنید زیرا انسان سخن کسى را که بخواهد عقیدهاش را بر ایشان تحمیل کند نمىپذیرند و با کسى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند دوستى نمىورزند و به او اعتماد نمى کنند.
5)عنصری که در اعتمادسازی نقش مؤثری دارد عنصر شناخت است؛ یعنی سطح شناختی و درک افراد باید نسبت به ما بالا رورد. برای رسیدن به این عنصر کلیدی لازم است تا ارتباط با آنها بالا رود هرچه ارتباط شما با اطرافیان بیشتر شود ایشان بهتر شما را می شناسند و تغییر را بیشتر احساس می کنند. البته در مراحل اولیه ممکن است چنین اعتمادى ایجاد نشود ولى اگر این ارتباط شما استمرار یابد به تدریج دیدگاه آنان نسبت به شما تغییر یافته و راه ایجاد ارتباط دوستانه گشوده مىشود.
6) با پدر و مادر خود خلوت کنید و در این جلسه به اشتباهات خود اعتراف کنید. به والدین خود بگویید که من اشتباه کردم، اما حالا پشیمان هستم و واقعا میخواهم جبران کنم.
7) بینش شما در ایجاد چنین اعتمادی نقش اساسی دارد؛ به این فکر کنید که در این دنیا چه کسی برای شما دلسوزتر از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده تان است.
8) در همه حال قدر خوبی پدر ومادر و دیگر اعضای خانواده خود را بدانید و به آنها حسن ظن داشته باشید.
مطمئن باشید اگر رضایت والدین را به دست آورید، خداوند بسیارى از گناهان شما را مى بخشد و به زندگى شما خیر و برکت مى دهد و دعاى والدین را بدرقه راه پُر فراز و نشیب زندگى شما قرار مى دهد.
ب) نگرانی از عکس ها
در مورد عکس ها باید عرض کنیم این اجازة داشتن عکس را شما به او داده اید. پس حق الناسی نیست ولی اگر ناراضی باشید باید آنها را از بین ببرد. منتها برقرار کردن هر رابطه ای با این پسران کار را به تهدید و فهمیدن والدین می کشاند. بنابراین توصیه می کنیم تحت هیچ شرایطی ارتباطی با این افراد برقرار نکنید. حتی به بهانه ی گرفتن عکس ها یا تقاضای از بین بردن آن. فقط و فقط از خداوند طلب مغفرت و کمک کنید.
ج)دعوت دوست پسر به خواستگاری
در مورد دعوت به خواستگاری نیز باید مدتی از این موضوع بگذرد و بعدا از او بخواهید تا رسما به خواستگاری بیاید. اگر هم اعتراضی به داشتن رابطه ی شما شد با اطمینان و جرئت به خواهرتان بگوید که رابطه نداشته اید و او خودش به خواستگاری آمده است ولی نباید واقعا هم رابطه ای برقرار کنید و در نهایت از او بخواهید موضوع ازدواج را از طریق والدینش پیگیر باشد.
موفق و پیروز باشید
بیشتر بخوانید:
رفتار ماهرانه در موقعیت های دشوار