ناشناس
مشاوره خانواده: برای تمام کردن رابطه باید از کجا شروع کرد؟
سلام ، دختری هستم 22ساله ،حدود یک سال و نیم با پسری رابطه داشتم ،ایشون اپل بمن قول ازدواج دادن و مادرشون هم با من صحبت کردن و خیلی بمن محبت کردن،و البته گفتن که بعد سربازی پسرشون میان خاستکاریم،منم به حرف مادرشون اعتماد کردم،تقریبا یک سال بعد رابطمون برام خاستگارای زیادی میومد و پدرمادرم گفتن باید یکیشونو انتخاب کنم،منم ب ایشون گفتم و ایشون گریه کردن وگفتن که مادرشون میان خاستگاری و نشون میارن ،اما چندروز بعد مادرشون تماس گرفتن و گفتن که اصلا خاستگاری من نمیان،و بیخیال پسرشون بشم و اینکه اگر باز ب پسرشون ارتباط داشته باشم به خونوادم میگن و ابرومو تو محل کار میبرن،و الان حدود 6ماه ازون قضیه گذشته و ایشون میگن با خونوادشون قهرن ومنو میخان ولی هیچ اقدامی نمیکنن،از طرفی میگن اگر با کسی دیگه ازدواج کنم اگرطلاق نگیرم ترجیح میدن بمیرم ،الان حدود2ماهی هس رابطمون فقط شاید 3یا4بارتماس بوده که ی بار مادرم گوشیو گرفت باهاشون حرف بزنه ایشون صدای دختر دراورد و گفت همکلاسیمه و دفه ی قبلم حین صحبتمون مامانم گوشیو گرفت و ایشون گوشیو خاموش کرد،با وجود تحدیدهایی که از جانب ایشون شدم میترسم بگم نمیخام ادامه بدم و ایشون یه بلایی سرم بیاره،و از طرفی واقعا خسته شدم ،بنظرتون چطور این رابطه رو تموم کنم؟؟
مشاور: خانم ضیایی
سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی. از اینکه مسأله ی خود را با سایت راسخون در میان گذاشتید سپاسگزارم. نگرانی و دغدغه ی فکری شما را درک می کنم، امیدوارم صحبت هایم راهگشا باشد.
بیان کردین" با پسری یکسال و نیم در ارتباط بودید و خانواده ی ایشان مخالف ازدواجتان هستند و از طرفی این آقا هیچ اقدامی برای خواستگاری نمی کنند و دائم شما را تهدید می کنند، دنبال راه حلی برای اتمام این ارتباط هستید": با توجه به صحبت های شما من چنین برداشت کردم که سبک ارتباطی شما با خواستگار قبلی تان منفعلانه- پرخاشگرانه هست. رفتارمنفعلانه یعنی شما در بیان خواسته ها و نیازهایتان جدیت و قاطعیت لازم را ندارید و همچنین توانایی نه گفتن. و رفتار پرخاشگرانه یعنی آن آقا با تهدید کردن و تضییع حق شما، توهین آمیز برخورد می کند و اصلا به شرایط شما احترام نمی گذارد و فقط پیش بردن اهداف خودش مهم هست. بهترین رفتار پیشنهادی در مقابل تهدیدها و مزاحمت های این آقا، رفتار جرأت مندانه و قاطعانه هست. جرأت مندی توانایی این است که اعتقاد حقیقی، احساسات، دیدگاه ها و حقوق خود را بدون نگرانی و بدون تضییع حقوق دیگران بیان کنید. در واقع جرأت مندی با پرخاشگری متفاوت است و حد وسط میان رفتار قلدرمآبانه و رفتار حقیرانه و از سر ترس است. گاهی اوقات این رفتار منفعلانه باعث می شود دیگران از ما سوء استفاده کنند و هر تهدید و خواسته ای که داشته باشند بر ما تحمیل کنند یعنی به نوعی به نقاط ضعف و ترس هایمان آگاه شدند و از آن برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند. در صورتی که وقتی در کلاممان بسیار محکم و باقاطعیت صحبت کنیم و قدرت نه گفتن داشته باشیم، طرف مقابل از لحن و بیان ما متوجه می شود که چقدر بر موضع خود پافشاری داریم و به خودش اجازه ی تهدید و تحمیل خواسته ی خود را نمی دهد. راه حل هایی را برای تمام کردن این رابطه خدمتتان عرض می کنم:
- اول باید واضح و روشن به آن آقا بگویید که همه چیز بین شما تمام شده است. اگر تا الآن با او دوستانه رفتار می کردید، دیگر زمانش رسیده است که رفتار دوستانه را کنار بگذارید. لازم نیست در برابر او بیرحم و سنگدل رفتار کنید اما باید صادق و روراست باشید. در واقع باید قاطع باشید و این جدیت و اقتدار در کلام شما نمایان باشد. مثلا وقتی ایشان زنگ می زند، از زبان خاصی استفاده کنید، بگویید، “لطفاً دیگه به من زنگ نزن”. اگر متوجه نشد همین جمله را آنقدر تکرار کنید تا متوجه منظورتان شود. پاسخ کوتاه و مفید دهید و جواب سوال هایش را که هزاران بار تا حالا جواب داده اید، ندهید.
-همچنین با لحن بی تفاوت با او حرف بزنید و درمورد مسائل شخصی زندگی خودتان با او حرف نزنید. احتمالاً بیشتر او صحبت خواهد کرد و خیلی زود می فهمد که علاقه ای برای حرف زدن با او ندارید.
- به هیچ وجه خودتان به او زنگ نزنید. این مسئله باعث می شود که امید الکی به او بدهید که انگار دوست دارید با او حرف بزنید یا باز رابطه داشته باشید. بلکه باید توجه داشته باشید، هر چه در این رابطه بیشتر بمانید، احتمال اینکه فرصت های خوب را از دست دهید بیشتر است.
- اگر باز هم تماس ها تمام نشد دیگر به هیچ وجه جواب او را ندهید. حتی اگر روزی چند بار به شما زنگ بزند. با این رفتارها نشان می دهید که واقعا روی حرفتان مصمم هستید و دیگر تمایلی به ادامه ی رابطه ندارید.
- شما اشاره کردین که وقتی مادرتان گوشی را می گیرد ایشان صدای دخترانه در می آورد این نشان می دهد که خودش هم از اینکه خانواده یتان متوجه شود، هراس دارد. بنابراین می توانید به ایشان اخطار دهید، در صورتی که یکبار دیگر زنگ بزند، با برخورد قاطع خانواده یتان رو به رو می شود. و همچنین می توانید در صورت امکان از پدر و مادرتان کمک بگیرید، طبیعتا وقتی متوجه شود که خانواده یتان از تهدیدها و تماس های تلفنی اش اطلاع دارند، کمتر به خود اجازه ی مزاحمت می دهد. و در نهایت در صورتی که واقعا تهدیدهای ایشان جدی باشد و شما احساس کنید از روی باورهای غیرمنطقی و احساس ناکامی، احتمال آسیب رساندن به شما وجود دارد، می توانید از ایشان شکایت کنید. هیچ کسی حق ندارد آرامش و آسایش انسانی را مختل کند. وقتی این آقا برای به دست آوردن شما هیچ تلاشی نمی کند و خانواده اش هم کاملا مخالف این ازدواج هستند، بنابراین نباید به خود اجازه دهد با آینده و سرنوشت شما بازی کند.
به امید لحظاتی سرشار از آرامش برای شما
بیشتر بخوانید:
