عرض سلام و احترام.
من درکت میکنم که بخاطر حرفها و رفتارهای خانوادت ناراحت باشی، چون تمام امید و پشتیبان آدم خانوادشه که اگر از اونها هم کم لطفی ببینه، یا براش ارزش قائل نباشن، خیلی ناراحت کننده است و آدم غمگین میشه.
در هر صورت، من احساس میکنم اصلیترین ناراحتی خانوادت اینه که چرا بعد از ازدواج، به خانمت اینقدر اهمیت میدی، یعنی به نوعی اونا همسرت رو، رقیب خودشون میدونن و از اینکه میبنن تو به خانمت اهمیت میدی و بهش توجه میکنی، ناراحت میشن، لذا بخاطر این قضیه با هر دوی شما بد شدن و به تو میگن بی محبت شدی، تا قبل از اینکه تو ازدواج کنی، با توجه به اینکه تک پسر هستی، هم تو تمام توجه و محبتت رو معطوف به خانوادت میکردی، هم اونا به تو اهمیت میدادن و توجه میکردن، اما بعد از ازدواج حتی اگه محبت و توجه تو به اونا کم هم نشده باشه، همین که تو به یک شخص دیگه ای (یعنی خانمت) هم محبت میکنی، براشون سنگینه و دوست ندارن که تو بجز اونا به شخص دیگه ای توجه کنی. البته ممکنه مسائل دیگه ای هم باشه که من متوجه نمیشم. نکته دیگه اینکه، اضافه بر مطالبی که دفعه قبل بصورت مفصل بهت گفتم چیزی به ذهنم نمیرسه که بگم، اگه حوصله داری میتونی مطالب قبلی رو یکدفعه دیگه بخونی شاید کمکی بکنه.
موفق و سربلند باشی.

بیشتر بخوانید:
زندگی زناشویی و حریم آن