ناشناس
مشاوره خانواده: با همسرم رابطم خراب شده و اصلا حسی بهش ندارم. لطفا راهنمایی کنید.
فورییییی
الان چندوقته با همسرم رابطم خراب شده و اصلا حس و احساسی بهشون ندارم .
وتمایلم کشش پیدا کرده به اقایون دیگه و این خیلی تو زندگی من تاثیر گذاشته به حدی از زندگی لذت نمیبرم و دچار افسردگی شدم
ایشون...
مشاور: علی محمد صالحی
عرض سلام و احترام.
نکته اول بر میگرده به علت اصلی که باعث شده رابطه شما خراب بشه، یعنی مهمه که دو سال پیش چه اتفاقی افتاد که رابطه شما خراب شد؟ آیا اینکه اصلا حس و احساسی به همسرت نداری، بخاطر همون موضوعه یا مسائل دیگه ای هم در میونه؟ در هر حال بنظر میاد که دچار دلزدگی زناشویی شدی، دلزدگی زناشویی به علت مجموعه ای از فراز و نشیب های زندگی بروز میکنه. و یکسری علایمی و نشانه هایی داره، از جمله نشانه ها و علایم دلزدگی زناشویی موارد زیره:
1- نشانه های جسمی: نوعی احساس دلزدگی و کسالت، سردردهای مزمن، بی اشتهایی یا پرخوری،…
2- نشانه های عاطفی: احساس آزردگی، این افراد قبل از هر چیز احساس آزردگی می کنند. آنها حس می کنند در زندگی مشترک اذیت میشن. تمایلی به حل مشکل نشان نمیدن، و امیدی هم ندارند مشکلاتشان حل شود. حس می کنند کسی را ندارند که از آنها حمایت عاطفی کنه.
3- نشانه های روانی: دلزده ها خودشان را باور ندارند، حس می کنند شکست خورده اند و خودشان را دوست ندارند. آنها دیگر نه همسرشان را قبول دارند و نه می توانند او را دوست داشته باشند.
به هر صورت، مسائل و علتهایی هست که باعث میشه گاهی زن یا شوهر در زندگی مشترک دچار دلزدگی زناشویی بشن، مانند توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه؛ گاهی توقعات ما آنقدر بالا و غیر واقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمیتونه آن توقع ها را برآورده کنه. مثلا زنی که توقع داره شوهرش یکساله خونه و ماشین ... بخره، وقتی با واقعیت مواجه میشه و میبینه امکان نداره که همسرش بتونه چنین کاری بکنه دچار دلزدگی زناشویی میشه. علت دیگه این مسئله میتونه گذشتن از فاز هیجانی اول ازدواج باشه، وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اول پس از ازدواج، بیرون میان، هر حادثه کوچکی را بهانه می کنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند و دیگه از زندگی مشترک لذت نمیبرن. علت دیگه دلزدگی زناشویی میتونه بخاطر نگفتن احساسات به یکدیگه باشه. اگر همسران، نیازهای خود را مطرح نکنند یا در رابطه با همدیگه، پی به نیازهای یکدیگر نبرند و به راه حل مثبتی برای برآورده کردن نیازهایشان نرسند، خطر دلزدگی دوچندان میشود. البته ممکنه علتهای دیگه ای هم باعث دلزدگی زناشویی بشه. در هر صورت باید اول علت اصلی این مسئله شناخته بشه و سپس با توجه به علت اون، این دلزدگی زناشویی برطرف بشه. نکته دیگه با توجه به اینکه بیان کردی «ایشون آقای خوب و مهربونی هستن ولی من، الان اصلا بهشون حس ندارم»، نشون میده که مسئله و مشکل به همسرت بر نمیگرده و این مسئله به خودت مربوط میشه و از جهت ذهنی، درگیریهایی داری که نمیتونی با همسرت ارتباط عاطفی قبل رو داشته باشی، بنابراین برای حل این مسئله هم، باید درگیریهای ذهنیت حتی الامکان برطرف بشه و راهی برای خلاصی از اونها پیدا کنی تا دوباره بتونی به همسرت علاقه پیدا کنی.
موفق و پیروز باشید.نکته اول بر میگرده به علت اصلی که باعث شده رابطه شما خراب بشه، یعنی مهمه که دو سال پیش چه اتفاقی افتاد که رابطه شما خراب شد؟ آیا اینکه اصلا حس و احساسی به همسرت نداری، بخاطر همون موضوعه یا مسائل دیگه ای هم در میونه؟ در هر حال بنظر میاد که دچار دلزدگی زناشویی شدی، دلزدگی زناشویی به علت مجموعه ای از فراز و نشیب های زندگی بروز میکنه. و یکسری علایمی و نشانه هایی داره، از جمله نشانه ها و علایم دلزدگی زناشویی موارد زیره:
1- نشانه های جسمی: نوعی احساس دلزدگی و کسالت، سردردهای مزمن، بی اشتهایی یا پرخوری،…
2- نشانه های عاطفی: احساس آزردگی، این افراد قبل از هر چیز احساس آزردگی می کنند. آنها حس می کنند در زندگی مشترک اذیت میشن. تمایلی به حل مشکل نشان نمیدن، و امیدی هم ندارند مشکلاتشان حل شود. حس می کنند کسی را ندارند که از آنها حمایت عاطفی کنه.
3- نشانه های روانی: دلزده ها خودشان را باور ندارند، حس می کنند شکست خورده اند و خودشان را دوست ندارند. آنها دیگر نه همسرشان را قبول دارند و نه می توانند او را دوست داشته باشند.
به هر صورت، مسائل و علتهایی هست که باعث میشه گاهی زن یا شوهر در زندگی مشترک دچار دلزدگی زناشویی بشن، مانند توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه؛ گاهی توقعات ما آنقدر بالا و غیر واقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمیتونه آن توقع ها را برآورده کنه. مثلا زنی که توقع داره شوهرش یکساله خونه و ماشین ... بخره، وقتی با واقعیت مواجه میشه و میبینه امکان نداره که همسرش بتونه چنین کاری بکنه دچار دلزدگی زناشویی میشه. علت دیگه این مسئله میتونه گذشتن از فاز هیجانی اول ازدواج باشه، وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اول پس از ازدواج، بیرون میان، هر حادثه کوچکی را بهانه می کنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند و دیگه از زندگی مشترک لذت نمیبرن. علت دیگه دلزدگی زناشویی میتونه بخاطر نگفتن احساسات به یکدیگه باشه. اگر همسران، نیازهای خود را مطرح نکنند یا در رابطه با همدیگه، پی به نیازهای یکدیگر نبرند و به راه حل مثبتی برای برآورده کردن نیازهایشان نرسند، خطر دلزدگی دوچندان میشود. البته ممکنه علتهای دیگه ای هم باعث دلزدگی زناشویی بشه. در هر صورت باید اول علت اصلی این مسئله شناخته بشه و سپس با توجه به علت اون، این دلزدگی زناشویی برطرف بشه. نکته دیگه با توجه به اینکه بیان کردی «ایشون آقای خوب و مهربونی هستن ولی من، الان اصلا بهشون حس ندارم»، نشون میده که مسئله و مشکل به همسرت بر نمیگرده و این مسئله به خودت مربوط میشه و از جهت ذهنی، درگیریهایی داری که نمیتونی با همسرت ارتباط عاطفی قبل رو داشته باشی، بنابراین برای حل این مسئله هم، باید درگیریهای ذهنیت حتی الامکان برطرف بشه و راهی برای خلاصی از اونها پیدا کنی تا دوباره بتونی به همسرت علاقه پیدا کنی.
بیشتر بخوانید: