ناشناس
مشکلم عدم ارتباط همسرم با خانوادمه، باید چیکار کنم؟
سلام خسته نباشید، من یک سال ازدواج کردم و در دوران عقد به سر میبرم، و مشکلی که دارم اینه که خانومم به خانواده من اهمیت نمیده و رفت و امد نمیکنه به صورتی که بارها بهشون گفتم چرا با خانواده من مشکل داری...
مشاور: علی محمد صالحی
سلام و عرض ادب.
نکته اولی که قابل توجه هست اینه که، منظور شما از اهمیت ندادن همسرت و رفت و آمد نکردن خانمت با خانوادت چیه؟ چون ممکنه تعریف شما با هم متفاوت باشه، مثلا خانمت معتقد باشه اگر ماهی یکبار هم بیاد اونجا، کافیه و همین اندازه رفت و آمد حساب میشه، و مثلا خودت معتقدی هفته ای دو بار اگر بیاد اونجا رفت و امد حساب میشه، در هر صورت اینکه به صورت کلی شما بگی خانم من به خانوادم اهمیت نمیده یا با اونها رفت و آمد نمیکنه، مسئله دقیقا شفاف نمیشه. نکته بعد اینه که من نمیدونم شما خودت نسبت به خانواده همسرت چطور رفتار میکنی، این هم خیلی مهم هست اگر رفتار مناسبی داری و رفت و آمد داری، میتونی از همسرت توقع احترام و رفت و آمد با خانواده خودت رو داشته باشی، اما اگر اینطور نیست ابتدا میبایست با خانواده همسرت رفتارت رو درست کنی. به هر حال بر فرض اینکه واقعا خانمت هیچ رفت و آمدی با خانوادت نداره، و مثل مورد اول نیست که میاد ولی به نظر تو کم رفت و آمد میکنه، اگر اینطور هست و واقعا خانمت اصلا رفت و آمد نداره، حتما دلیلی داره که نسبت به خانوادت اینطور حسی داره و تمایلی به ارتباط با اونها نداره، که احتمالا این به گذشته برمیگرده و شاید نوع ارتباط و تعامل همسرت و خانوادت در گذشته، باعث این مسئله شده. مثالا احساس کرده به او بی احترامی شده یا حرف نیش داری بهش زدن یا هر چیز دیگری. اما صرفنظر از اینکه علت رفتارهای همسرت چیه، یکی از راه هایی در دسترس و مفید حل مشکلات زناشویی، گفتگو با زبانی مهرورزانه است، در این گفتگو هریک از طرفین میتونه پیشنهاد کنه به نظر او، چه کاری به حل مشکلاتشون کمک میکنه. به چنین گفتگویی، گفتگوی بدون باخت میگن و هر دو طرف برنده محسوب میشن. برای اینکار در یک زمان و فضای مناسب ابتدا از همسرت بخاطر اینکه رفتارهاش با تو خوبه تشکر کن و در ادامه بیان کن: «وقتی به خانواده من اهمیت نمیدی و با اونها رفت و آمد نمیکنی، یا هر بار که میگی میام بعد بهانه میاری و نمیای، احساس ناامیدی و سَرخوردگی میکنم و این کار باعث میشه که بین من و تو فاصله بیفته. تو خودت رو بذار جای من، اگر من با خانواده تو قطع رابطه کنم و به اونا هیچ اهمیتی ندم، تو چه احساس پیدا میکنی؟ طبیعی هست که ناراحت میشی، من هم دوست دارم که به خانوادم اهمیت بدی و با اونها رفت و آمد کنی، و این کار، خیلی من رو خوشحال میکنه و رابطه ما رو عمیق تر میکنه و باعث میشه تو رو بیشتر دوست داشته باشم». و در مورد اینکه تعداد و میزان رفت و آمد شما چقدر باشه، میبایست با هم صحبت کنید و هر دو نفرتون از انتظارات خودتون کوتاه بیاید و در یک حد وسطی به توافق برسید، مثلا اگر خانمت میگه ماهی دو بار، و تو میگی هفته ای دو بار، توافق کنید که هر ده روز یا هفته ای یک بار برید اونجا، و در آینده دوباره میتونید توافق کنید و مثلا این رو زیادتر یا کمتر کنید.
موفق و پیروز باشید.
بیشتر بخوانید:
طرز کنارآمدن عروس با خانواده همسر
نکته اولی که قابل توجه هست اینه که، منظور شما از اهمیت ندادن همسرت و رفت و آمد نکردن خانمت با خانوادت چیه؟ چون ممکنه تعریف شما با هم متفاوت باشه، مثلا خانمت معتقد باشه اگر ماهی یکبار هم بیاد اونجا، کافیه و همین اندازه رفت و آمد حساب میشه، و مثلا خودت معتقدی هفته ای دو بار اگر بیاد اونجا رفت و امد حساب میشه، در هر صورت اینکه به صورت کلی شما بگی خانم من به خانوادم اهمیت نمیده یا با اونها رفت و آمد نمیکنه، مسئله دقیقا شفاف نمیشه. نکته بعد اینه که من نمیدونم شما خودت نسبت به خانواده همسرت چطور رفتار میکنی، این هم خیلی مهم هست اگر رفتار مناسبی داری و رفت و آمد داری، میتونی از همسرت توقع احترام و رفت و آمد با خانواده خودت رو داشته باشی، اما اگر اینطور نیست ابتدا میبایست با خانواده همسرت رفتارت رو درست کنی. به هر حال بر فرض اینکه واقعا خانمت هیچ رفت و آمدی با خانوادت نداره، و مثل مورد اول نیست که میاد ولی به نظر تو کم رفت و آمد میکنه، اگر اینطور هست و واقعا خانمت اصلا رفت و آمد نداره، حتما دلیلی داره که نسبت به خانوادت اینطور حسی داره و تمایلی به ارتباط با اونها نداره، که احتمالا این به گذشته برمیگرده و شاید نوع ارتباط و تعامل همسرت و خانوادت در گذشته، باعث این مسئله شده. مثالا احساس کرده به او بی احترامی شده یا حرف نیش داری بهش زدن یا هر چیز دیگری. اما صرفنظر از اینکه علت رفتارهای همسرت چیه، یکی از راه هایی در دسترس و مفید حل مشکلات زناشویی، گفتگو با زبانی مهرورزانه است، در این گفتگو هریک از طرفین میتونه پیشنهاد کنه به نظر او، چه کاری به حل مشکلاتشون کمک میکنه. به چنین گفتگویی، گفتگوی بدون باخت میگن و هر دو طرف برنده محسوب میشن. برای اینکار در یک زمان و فضای مناسب ابتدا از همسرت بخاطر اینکه رفتارهاش با تو خوبه تشکر کن و در ادامه بیان کن: «وقتی به خانواده من اهمیت نمیدی و با اونها رفت و آمد نمیکنی، یا هر بار که میگی میام بعد بهانه میاری و نمیای، احساس ناامیدی و سَرخوردگی میکنم و این کار باعث میشه که بین من و تو فاصله بیفته. تو خودت رو بذار جای من، اگر من با خانواده تو قطع رابطه کنم و به اونا هیچ اهمیتی ندم، تو چه احساس پیدا میکنی؟ طبیعی هست که ناراحت میشی، من هم دوست دارم که به خانوادم اهمیت بدی و با اونها رفت و آمد کنی، و این کار، خیلی من رو خوشحال میکنه و رابطه ما رو عمیق تر میکنه و باعث میشه تو رو بیشتر دوست داشته باشم». و در مورد اینکه تعداد و میزان رفت و آمد شما چقدر باشه، میبایست با هم صحبت کنید و هر دو نفرتون از انتظارات خودتون کوتاه بیاید و در یک حد وسطی به توافق برسید، مثلا اگر خانمت میگه ماهی دو بار، و تو میگی هفته ای دو بار، توافق کنید که هر ده روز یا هفته ای یک بار برید اونجا، و در آینده دوباره میتونید توافق کنید و مثلا این رو زیادتر یا کمتر کنید.
موفق و پیروز باشید.
بیشتر بخوانید:
طرز کنارآمدن عروس با خانواده همسر