ناشناس
روش برخورد با پسر مورد علاقه ام باید چگونه باشد؟
سلام. دختری هستم که در دانشگاه به پسری علاقه مند شدم و دوستم واسطه شد و از این علاقه او را با خبر کرد..من تصمیم گرفتم که خودم با اون پسر به صورت حضوری راجب این موضوع صحبت کنم. من رفتارهایی ازون پسر حس کردم که فکر کردم او هم به من عااقه داره اما اون به دوستم گفت که به من احساسی نداره ولی قبول کرد که با من ملاقات حضوری بزاره...خواستم بپرسم که من در این قرار باید از کجا شروع کنم و چه حرفایی به اون پسر بگم..قصدم از این قرار اینه که اون پسر شخصیت واقعی منو بشناسه و تصور اشتباهی از من پیدا نکنه..خواهش میکنم راهنماییم کنین.ممنون
مشاور: احسان فدایی
با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم. نیاز به ازدواج و برقرار کردن روابط عاشقانه با جنس مخالف با رسیدن به سن بلوغ و جوانی به طور طبیعی در آدمی به وجود می آید. هدف از این احساس پاک و مقدس که خداوند در انسان قرار داده، تشکیل زندگی سالم و تربیت فرزندان صالح و بقای نسل بشر و رسیدن به آرامش و تکمیل انسان است. بسیاری از جوانان، خصوصا دختران، به دلیل نداشتن اطلاع کافی از این احساس انسانی، هنگامی که به این مرحله از زندگی می رسند، دچار سردرگمی می شوند و نمی توانند احساساتشان را کنترل کنند. البته شرایط نامناسب جامعه هم این مشکل را تشدید می کند. جوان در این مرحله از زندگی معمولا دچار تضاد می شود، زیرا از یک طرف فرهنگ جامعه و خانواده و اعتقادات درونی اش او را از ابراز و آشکار کردن این احساسات منع می کند و از طرف دیگر نیاز به ازدواج و تشکیل زندگی او را به کشیده شدن به طرف جنس مخالف سوق می دهد.
از طرفی انتخاب همسر باید بر اساس ملاک ها و معیارهای صحیح و عقل پسند باشد. کسی که می خواهد ازدواج کند ابتدا باید ببیند آمادگی و موقعیت آن را دارد یا نه، سپس در مورد ویژگی های همسر آینده اش فکر کند و معیارهای اصلی را کشف کند؛ در مرحله سوم باید بکوشد تا افرادی را در نظر بگیرد که بهترین و بیشترین معیار همسر خوب را دارا هستند. این سه مرحله از اصول اساسی ازدواج است و باید رعایت شود. اگر می بینیم هر روز آمار طلاق در بین زوج های جوان بالاتر می رود به خاطر این است که اصول فوق رعایت نمی شود و بلکه ازدواج بر پایه احساسات زودگذر جوانی بنا می شود. معلوم است که اگر چنین چیزی پایه زندگی شد با سرد شدن آن زندگی نیز سرد می شود. آیا اکثر کسانی که در زندگی به بن بست می رسند و به ناچار از یکدیگر جدا می شوند از ابتدا با هم سرد بودند؟ اگر درباره زندگی آنها مطالعه کنید خواهید دید که زندگی را با چه عشق سوزانی شروع کردند ولی چون زندگی شان غیر از عشق، پایه و هدف دیگری نداشت، سرد و خاموش شد. زیرا عشق و دوستی اگر قبل از شناخت متقابل بیاید چشم اندیشه را کور می کند و جلوی تصمیم صحیح را می گیرد. در ازدواج همیشه پسران طالبند و دختران مطلوب، این عادت براساس فطرت انسانی آنهاست. به همین جهت پسران به خواستگاری می روند نه دختران، حتی در روایتی که مربوط به ازدواج آدم و حواست، آدم با این که خلیفه خدا و مسجود ملائکه شد ولی مأمور شد که از حوا خواستگاری کند و خداوند اجازه نداد حوا از آدم خواستگاری کند. حال اگر عکس این عادت فطری اتفاق افتد، نتیجه مطلوبی نخواهد داد و بلکه گاهی سبب تحقیر و شکست روحی دختر می شود.
خواهر محترم! توصیه می کنیم چنین دیداری را که خلاف شأن منزلت شماست ترتیب ندهید. زیرا قانون این است که اگر دختر و پسر از تناسب کافی برخوردار باشند و پسر نیز به دختر تمایل داشته باشد خودش اقدام خواهد کرد وگرنه به دنبال فرد مورد نظر دیگری خواهد رفت. به نظر می رسد اگر ابتدا دختر اظهار تمایل کند و با پاسخ منفی پسر روبرو شود به خاطر روحیه ظریف و حساس دختران، معمولا دچار نوعی شکسته گی روحی می شوند و احساس شکست خواهند کرد به عبارت دیگر دختران نمی توانند با پاسخ منفی پسران کنار بیایند و تحمل نه شنیدن پسران را معمولا ندارند و برایشان سنگین است. بنابراین صبر کنید تا او برای ازدواج با شما پیش قدم شود و علاقه تان را در دل نگه دارید. همواره حواستان باشد که قرار است این دیدار به خواست شما انجام شود و ثمره خاصی جز زیر سؤال رفتن شخصیت و علاقه تان ندارد.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
خواستگار زن است یا مرد؟!
از طرفی انتخاب همسر باید بر اساس ملاک ها و معیارهای صحیح و عقل پسند باشد. کسی که می خواهد ازدواج کند ابتدا باید ببیند آمادگی و موقعیت آن را دارد یا نه، سپس در مورد ویژگی های همسر آینده اش فکر کند و معیارهای اصلی را کشف کند؛ در مرحله سوم باید بکوشد تا افرادی را در نظر بگیرد که بهترین و بیشترین معیار همسر خوب را دارا هستند. این سه مرحله از اصول اساسی ازدواج است و باید رعایت شود. اگر می بینیم هر روز آمار طلاق در بین زوج های جوان بالاتر می رود به خاطر این است که اصول فوق رعایت نمی شود و بلکه ازدواج بر پایه احساسات زودگذر جوانی بنا می شود. معلوم است که اگر چنین چیزی پایه زندگی شد با سرد شدن آن زندگی نیز سرد می شود. آیا اکثر کسانی که در زندگی به بن بست می رسند و به ناچار از یکدیگر جدا می شوند از ابتدا با هم سرد بودند؟ اگر درباره زندگی آنها مطالعه کنید خواهید دید که زندگی را با چه عشق سوزانی شروع کردند ولی چون زندگی شان غیر از عشق، پایه و هدف دیگری نداشت، سرد و خاموش شد. زیرا عشق و دوستی اگر قبل از شناخت متقابل بیاید چشم اندیشه را کور می کند و جلوی تصمیم صحیح را می گیرد. در ازدواج همیشه پسران طالبند و دختران مطلوب، این عادت براساس فطرت انسانی آنهاست. به همین جهت پسران به خواستگاری می روند نه دختران، حتی در روایتی که مربوط به ازدواج آدم و حواست، آدم با این که خلیفه خدا و مسجود ملائکه شد ولی مأمور شد که از حوا خواستگاری کند و خداوند اجازه نداد حوا از آدم خواستگاری کند. حال اگر عکس این عادت فطری اتفاق افتد، نتیجه مطلوبی نخواهد داد و بلکه گاهی سبب تحقیر و شکست روحی دختر می شود.
خواهر محترم! توصیه می کنیم چنین دیداری را که خلاف شأن منزلت شماست ترتیب ندهید. زیرا قانون این است که اگر دختر و پسر از تناسب کافی برخوردار باشند و پسر نیز به دختر تمایل داشته باشد خودش اقدام خواهد کرد وگرنه به دنبال فرد مورد نظر دیگری خواهد رفت. به نظر می رسد اگر ابتدا دختر اظهار تمایل کند و با پاسخ منفی پسر روبرو شود به خاطر روحیه ظریف و حساس دختران، معمولا دچار نوعی شکسته گی روحی می شوند و احساس شکست خواهند کرد به عبارت دیگر دختران نمی توانند با پاسخ منفی پسران کنار بیایند و تحمل نه شنیدن پسران را معمولا ندارند و برایشان سنگین است. بنابراین صبر کنید تا او برای ازدواج با شما پیش قدم شود و علاقه تان را در دل نگه دارید. همواره حواستان باشد که قرار است این دیدار به خواست شما انجام شود و ثمره خاصی جز زیر سؤال رفتن شخصیت و علاقه تان ندارد.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
خواستگار زن است یا مرد؟!