ناشناس
ازدواج سادات شیعه با اهل سنت آیا صحیح هست؟
با سلام، من مدتی هست پسری را دوست دارم او پسر خوبی هست نماز میخواند و با وجود اینکه جامعه اروپا از آزادی خاصی برخوردار است اما همیشه تلاش کرده که خودش کار کند و روی پاهای خودش بایستد و پسر نماز خوانی هست، من در آلمان زندگی میکنم و او هم همینطور، او به خواستگاری من آمد اما فامیل من قبول نمیکند چرا که من سادات شیعه هستم و او اهل تسنن ،آیا ازدواج ما از نظر اساس دین اشتباه هست؟ لطفا راهنمایی بفرمائید چون مادرم میگوید من نمیخواهم فردای روز در قیامت جوابگو باشم.
مشاور: احسان فدایی
با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم.
همانطور که میدانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادهای زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد، مضافاٌ بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تاْمین و باعث آرامش روحی انسان میشود بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت، شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است. مهمترین مسئله در ازدواج و انتخاب همسر رعایت ملاکهای اصلی ازدواج است که در روایات نیز بر آن تأکید فراوان شده است. رعایت این معیارها ضامن اصلی سعادت و خوشبختی در ازدواج است و عدم رعایت آن عواقب سنگینی برای زوجین در پی خواهد داشت. از همین لحظه دقت کنید که عاقلانه بیندیشید که آیا او این معیارها را دارد یا خیر؟ این معیارها را میتوان به دو بخش عمده تقسیم کرد:
الف) معیارهای اساسی: ملاکهایی که حتماً آنها را باید در نظر داشته باشیم تا زندگیمان توأم با سعادت باشد. در نظر نگرفتن این معیارها موجب بروز مشکلاتی در زندگی ما خواهد شد. مانند: دین داری، اخلاق نیکو، شرافت خانوادگی (نجابت و پاکی)، عقل.
ب) معیارهایی که موجب کاملتر شدن زندگی ما میشود. این معیارها اگر رعایت شوند زندگی ما بهتر و کاملتر خواهد شد. البته این معیارها به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد و در افراد مختلف، متفاوت میباشد. از جمله این ملاکها میتوان سلامت جسم و روح، زیبایی، علم و سواد و کفو همدیگر بودن را نام برد؛ در نتیجه معیارهای دینی اسلام فقط ایمان و اخلاق نیست و موارد دیگر را نیز شامل میشود. بنابراین در گام اول باید دید خواستگارتان معیارهای کافی را دارا است یا خیر؟ اگر این معیارهای اخلاقی را دارا است میتوانید با او ازدواج نمایید؛ اما از نظر ما گرچه این فرد به لحاظ کاری خوب است ولی مورد مناسبی برای ازدواج با شما نیست. دو دلیل اصلی برای آن وجود وجود دارد. اولا اینکه بین شما کفویت فرهنگی اصلا نیست و از این بابت به مشکلات عدیده ای برخورد خواهید کرد. ثانیا اینکه مذهب او با شما متفاوت است. همانطور که عرض کردیم یکی از معیارهای ضروری برای انتخاب همسر علاوه بر باقی ملاک های ازدواج، کفو بودن و همتایی در اعتقادات می باشد. شخصی که سنّی است، یقینا اعتقاداتی دارد که از نظر شیعه پذیرفتنی نیست و همچنین شیعه بودن لوازمی دارد که او به آنها معتقد نیست و این مسئله ریشه اختلافات زیادی در زندگی زناشویی می گردد. مهم ترین اختلاف نظر شیعه و سنّی که آنها را از یکدیگر تمیز می دهد اعتقاد به امامت و مقام خلافت الهی برای حضرت علی علیه السلام و 11 فرزند از ایشان می باشد. که افراد سنی به این مسئله اعتقاد ندارند در صورتی که از نظر ما شیعه، اعتقاد به این مسئله کلید قبولی هر عبادتی از انسان مسلمان می باشد. این اختلاف در اعتقادات طبیعتاً در زندگی مشترک تنشها و مشاجرههایی به وجود میآورد و زندگی را به کام هر دو طرف تلخ خواهد کرد. اگر هر یک از طرفین بر اعتقادات، باورهای مذهبی و آداب و رسوم خودش پافشاری کند، چه بسا باعث دوری از یکدیگر و خدای ناکرده ایجاد کینه و عداوت به جای محبت و علاقه و عشق خواهد شد و اگر هم نسبت به اعتقادات خودشان پافشاری نکنند و نسبت به آن بی تفاوت شوند، این هم غیر منطقی و غیر مطلوب است؛ زیرا گام برداشتن در مسیری که فرد به سوی بی تفاوتی نسبت به باورهای مذهبی کشیده می شود چه بسا به تدریج به بی تفاوتی نسبت به اصول اعتقادات و اصول دین منجر شود. همانطور که گفته شد اختلاف در مذهب تفاوت بزرگی است. مذهب و اعتقادات مذهبی معمولا برای افراد از اهمیت زیادی برخوردار است و افراد رفتارهای خود را طبق این اعتقادات بنا می کنند. اختلافات مذهبی مانع بزرگی در مسیر درک متقابل هستند و معمولا باعث کشمکش در زندگی مشترک می گردند. این کشمش از سه بعد قابل بررسی است.
1. تفاوت های اعتقادی خود زن و شوهر و تلاش آنها برای تاثیر گذاری بر دیگری و شاید هر از گاهی، از کوره در رفتن و یا توهین به مذهب فرد مقابل.
2. دخالت های خانواده ها و اینکه ممکن است خانواده یک طرف، فرد تازه وارد به فامیل را به سبب بیگانه بودن مذهبش بیگانه و یا مهاجم فرض کرده و رفتار بدی با او داشته باشد و البته این رفتار بد با واکنش فرد مقابل روبرو شده و در نتیجه منجر کشیده شدن درگیری به کانون زندگی مشترک می گردد.
3. در تربیت فرزند نیز هر کدام از زن و شوهر دوست دارند فرزندشان بر طبق مذهب خودشان تربیت شود و این خود اختلافی بزرگ است و باعث سردرگمی فرزند نیز می شود. بنابراین با جدیت از شما می خواهیم در مورد این ازدواج تردید نمایید و آینده خود را تباه نسازید.
موفق باشید