سلام و احترام بر شما همراه گرامی سایت راسخون
گفتید از حسادت نامادری و روابط نامناسب وی با پدرتان ناراحت هستید و سردردهایتان به این مسئله مربوط است.
دوست نوجوان من، بیاد داشته باشید که یکی از ارکان حفظ ارامش، رعایت حریم هاست. ارتباط نامادری و پدرتان، چه خوب باشد و چه بد، نباید خود را وارد ان کنید، حیطه انها از شما جداست و انها خودشان باید در جستجوی راهی برای بهبود ارتباط شان بیابند. در عوض شما، انرژی خود را صرف جلب رضایت نامادری تان کرده و سعی کنید با هنرمندی، خصومت های درونی او را از بین ببرید و با به دست اوردن قلق های او، او را جذب خود نمایید. هر دوی شما از یک جنس هستید، دوست دارید که در مورد توجه باشید. اگر با هنرمندی و زبان محبت که لازمه ان دوست داشتن است این توجه را به او اثبات کنید و به علایقش بها دهید، حتما او نیز فرصت و محبت بیشتری را نثار شما میکند. این کار در ابتدا سخت است اما اگر نگاه تان را تغییر داده و نقش او را از نامادری به یک دوست و همراه تغییر دهید، خواهید دید که کار اسان میشود. به هر دلیلی، خصومتی که از نامادری تان  در دل دارید و احساس میکنید او میخواهد بین شما و پدرتان فاصله بیاندازد، لذا ناخوداگاه، هر رفتار او شما را ازار میدهد و بازناخواسته جواب ازاردهنده به او میدهید او  نیز پاسخ تند شما را با تندی میدهد و... این چرخه  سبب رنج و تلخی لحظات زندگی تان میشود. اگر خود را و زندگی و پدرتان را دوست دارید و می خواهید شادی را تجربه کنید، هم اکنون اشتباهات نامادری خود ببخشید و او را یک دوست ببینید و با محبت کردن، یک دوست واقعی بیابید. در مورد رفتن به مکان دیگر هم ، با توجه به اینکه نمیدانم سرپرستی شما در انجا با چه کسی است، پاسخ من این است که، حضور فرزند در خانواده اصلی در عین سختی ها بهتر از زندگی وی در یک محیط با غیر والدین است. در ضمن مصرف دارو را نیز به پدرتان گزارش دهید.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.