ناشناس
با مادرم مشکل دارم" چه کنم؟
سلام و خسته نباشید. من نمیدونم چه احساسی به مادرم دارم و این من رو اذیت می کنه من توی خانواده ای بودم که پدر و مادرم حتی یک دقیقه بدون دعوا نبودن و از اومدن به خونه متنفر بودم همیشه بیرون رو به درون خونه...
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما، از این که ما را امین خود دانستید کمال تشکر و قدردانی را داریم. ما قدر ارتباط با شما را می دانیم.
در ابتدا به این نکته دقت داشته باشید که از منظر اسلام، اساس و شالوده زندگی خانوادگی بر محبت استوار است. بر همین اساس می توان ادعا کرد که نیرومندترین عامل دوام و رشد خانواده، عاطفه و محبت و برانگیختن عواطف متقابل افراد خانواده به یکدیگر است. همچنین مطمئنا شما هم می دانید که اسلام حساب ویژه اى براى پدر و مادر باز کرده و لذا در روایات آمده که اگر پدر و مادرى از فرزندانشان راضى باشند موجب خیر و برکت و سعادت فرزند مىشود و اگر در حق فرزندان خود دعا کنند خداوند به این دعا توجه خاصى مى نماید. مطمئنا شما هم خوب میدانید که محبت و مهربانی با پدر و مادر، امری است که عقل و شرع به ضرورت آن اقرار میکنند. اگر شخصی کوچکترین نیکی و احسانی در حق انسان به جای آورد، عقل تشکر و قدردانی از او را لازم میداند، حال با توجه به این که پدر و مادر سمبل نیکی و احسان به فرزند هستند و از جان خود برای پرورش او مایه میگذارند، سزاوارترین انسانها برای احترام و قدردانی اند. خداوند مهربان در قرآن مجید میفرماید: «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ؛ (اسراء، 24) از روی محبت و مهربانی، بال فروتنی را برای پدر و مادرت فرود آور». حتی اگر پدر و مادر در حق فرزند کوتاهی کنند و چه بسا ظلمی انجام دهند، این سبب نمی شود که فرزند هم درباره آنان به وظیفه اش عمل نکند. از این رو امام باقر علیه السلام فرمود: «خداوند در چند چیز رخصت و ترک را روا ندانسته است از جمله: نیکی به پدر و مادر، چه خوب باشند آن دو و چه بد» (اصول کافی، ج 2، ص 129، ح 15). در مورد مادر شما به نظر می رسد رفتارهای سلطه گرانه ایشان از کودکی بر سر شما حاکم بوده است و به نوعی اعتماد به نفس شما را به شدت تحقیر نموده است. در راستای افزایش این احساس که نباید بعد از زندگی مشترک گوش به فرمان مادرتان باشید باید بیشتر تلاش کنید و جرأت خود را بالا ببرید. بی احترامی ممنوع است ولی تأیید جویی از ایشان نیز ممنوع است. کاملا جلوی خودتان را بگیرید که در هیچ مسئله ای ایشان را مطلع نکنید و مشورت ننمایید. محترمانه اجازه دخالت و نظر دادن ندهید و نگذارید او برای زندگی شما تصمیمی بگیرد. ممکن است حتی همسرتان نیز نسبت به این موضوع اعتراض کند. پس سعی کنید خودتان باشید بدون مادرتان ولی احترامش را حفظ کنید. اکنون توجه شما را به نکات و راهکارهای زیر جلب می کنم:
1. قبل از هر چیز ابتدا سعی کنید ریشه مشکل را پیدا کنید و ببینید کدام کارهای شما بیشتر حساسیت مادرتان را برمی انگیزد. از انجام آن کارها با اطلاع مادرتان جدا خودداری کنید.
2. به خاطر داشته باشید که پاداش زیاد در قبال احسان به والدین بیشتر شامل مواردی است که انسان از نیکی کردن کراهت دارد یا خوش رفتاری برای او هزینه بردار است.
3. سعی کنید بیشتر با همسرتان مشورت کنید و خودتان تصمیم بگیرید.
4. در مقابل مسخره کردن های مادرتان بی توجه شوید و کار خودتان را انجام دهید.
5. حساسیت بر سر حرف ها یا رفتارهای نادرست والدین کار بیهوده ای است و شما می توانید با متانت و با احترام از کنار این گونه مسایل بگذرید و زندگی مشترکتان را مدیریت کنید.
6. به یاد داشته باشید حتی زمانی که فکر می کنیم حق با ما است، اجازه توهین به والدین خود را نداریم.
خواهر محترم! هرگونه واکنش شدید در برابر مادرتان تنها کارها را بغرنج تر و وخیم تر می کند؛ بنابراین برخی از واقعیّت ها را در زندگی با وی پذیرفته و با آن کنار بیایید تا انرژی روانی شما بیهوده به هدر نرفته و دلسردتان نکند. به عنوان مثال هرگز سعی در ایجاد تغییر ناگهانی و برخوردهای تند و عجولانه نداشته باشید که این شکل رفتار نه تنها وی را به سوی مخالفت می کشاند، بلکه ناسازگاری را به صورت لجاجت آمیز در ایشان تشدید می نماید. بی توجه شوید و گذر کنید.
موفق و پیروز باشید.