ناشناس
به همسرم خیلی وابسته ام، این وابستگی رو چطور درمان کنم؟ قسمت دوم
سلام ببخشید برای دوم سوال میپرسم. باتوجه به اینکه شما گفتید شاید از شما رفتاری چیزی دیده که اینجوری شده. خب من میخوام بگم که اوایل عقدمون بهم گفتن که من دوست ندارم تو اینستا نصب کنی ولی من بعد از مدتی...
مشاور: سیده نرجس رضایی
سلام همراه گرامی، سپاس از اعتماد شما به راسخون
با توجه به سن کمی که دارید باز هم لازم بود تفاوت سنی شما و همسرتان را بدانیم. اما با این حال تجربه ی شما کم است و فاصله ی مسافتی شما زیاد. پس ناراحتی ایشان از شما بیشتر جنبه ی بهانه گیری دارد تا ناراحتی، مگر اینکه شما آن اشتباه را تکرار و یا از شما اشتباهات مشابه و دیگر، هر چند کوچک سر زده باشد که توضیحی نداده باشید.
با این حال این فاصله ی راه و دیدار کم، برای هر دوی شما خوشایند نیست، مخصوصا برای همسرتان. اگر در دیگر مسائل، مثل آداب و رسوم، اعتقادات، مسائل فرهنگی و مالی به هم نزدیک باشید، مشکل خاصی با هم ندارید جز دوری راه و مهارت گفتگو. که سعی کنید با درایت خانواده ها در این مورد به مذاکره بنشینید و یا راههای کم کردن این فاصله را بازگو کنید. راحت ترین راه ایجاد تماس بالاخص تماس تصویری، اما نه گاه و بی گاه، آن هم در زمان معینی که یکدیگر بر سر آن به توافق رسیده اید.
سعی کنید به جای پشیمان شدن از رفتاری که در گذشته داشته اید، مهارتها و سیاست های زنانه را یاد بگیرید که بتوانید دل همسرتان را بدست آورید. تا می توانید با دلش راه بیایید و هر کجا بر خلاف میلتان رفتار می کند، صمیمانه و با لحن خوب با هم گفتگو کنید.
ضمنا اینجا که فرمودید "ولی من تحمل کردم و بهش احترام گذاشتم" لازم نیست در این گونه موارد توهین را تحمل کنید، فقط لازم است دلایل خود را صادقانه بیان کنید و ابراز کنید که از سر کنجکاوی بوده و پشیمانید و اینکه بگویید اگر زمانی برای موضوع دیگری کنجکاو شدم حتما با شما در میان می گذارم.
با توجه به تکرار این جمله در متن ارسالی تان "سعی میکنم باهاش بسازم و زندگی کنم" اگر ساختن به معنای سازگاری و رشد باشد کارامد است، اما اگر به اصطلاح عوام سوختن و ساختن باشد، این توصیه را نمی کنیم. چرا که کسی که می سوزد نمی سازد، ویران می کند.
در آخر دوست عزیز با توجه به سوء تفاهم های پیش آمده و عدم مهارت های لازم که هر دوی شما ندارید، توصیه ی اکید ما آموزش و مراجعه ی حضوری است.