فاطیما

فوریییییییییییییییییی سلام و خسته نباشید تو رو خدا اگه میشه به سوالم خیلی فوری جواب بدید 25ساله هستم...

فوریییییییییییییییییی سلام و خسته نباشید تو رو خدا اگه میشه به سوالم خیلی فوری جواب بدید 25ساله هستم دانشجوی رشته مهندسی و جایی هم مشغول به کار.... 4ماهه با پسری آشنا شدم و رابطه ای ساده داریم خیلی همدیگه رو دوست داریم به شدتی که برا هم می میریم اگه یه روز همو نبینیم دیوونه میشیم ... ایشون25سالشون هست یعنی همسن هستیم... مهندس هستند ولی مشکلشون اینه که فعلا بیکار هستن چون تازه فارغ التحصیل شدن و دنبال کار می گردن... یه برادر از خودشون بزرگتر دارن ولی وضع مالیشون خوبه....واسم خواستگار اومده که نمیدونم باید چکار کنم... کلافه ام سر درگمم... باهاش حرف زدم میگه تا 4 ساله دیگه شرایط ازدواج واسش پیش نمیاد.... میگه تا 4 ساله دیگه هم نمیتونم از الان قول ازدواج بهت بدم چون ممکنه خیلی اتفاقا بیفته ... منم میگم چهار سال دیگه اگه منتظرش بمونم اونوقت اون که نمیاد یه دختره 29 ساله رو بگیره هر جا بره یه دختره 14 ساله میدنش... موندم ... تو رو خدا بگید چه کار کنم؟؟؟ الان از نظر شرایط روحی هر دوتامون داغونیم و فقط گریه می کنیم... چه کار کنم... هیچ کیو ندارم که بهش بگم!!!! من بدون اون نمیتونم به خدا نمیتونم..... میگم من حاضرم 4 سال صب کنم میگه من نمیتونم قول بدمو با آینده تو بازی کنم.... چه کار کنم خداااااااا
Tuesday, April 5, 2011
الوقت المقدر للدراسة:
موارد بیشتر برای شما

فاطیما

فوریییییییییییییییییی سلام و خسته نباشید تو رو خدا اگه میشه به سوالم خیلی فوری جواب بدید 25ساله هستم...

فاطیما ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

فوریییییییییییییییییی سلام و خسته نباشید
تو رو خدا اگه میشه به سوالم خیلی فوری جواب بدید
25ساله هستم دانشجوی رشته مهندسی و جایی هم مشغول به کار.... 4ماهه با پسری آشنا شدم و رابطه ای ساده داریم خیلی همدیگه رو دوست داریم به شدتی که برا هم می میریم اگه یه روز همو نبینیم دیوونه میشیم ... ایشون25سالشون هست یعنی همسن هستیم... مهندس هستند ولی مشکلشون اینه که فعلا بیکار هستن چون تازه فارغ التحصیل شدن و دنبال کار می گردن... یه برادر از خودشون بزرگتر دارن ولی وضع مالیشون خوبه....واسم خواستگار اومده که نمیدونم باید چکار کنم... کلافه ام سر درگمم... باهاش حرف زدم میگه تا 4 ساله دیگه شرایط ازدواج واسش پیش نمیاد.... میگه تا 4 ساله دیگه هم نمیتونم از الان قول ازدواج بهت بدم چون ممکنه خیلی اتفاقا بیفته ... منم میگم چهار سال دیگه اگه منتظرش بمونم اونوقت اون که نمیاد یه دختره 29 ساله رو بگیره هر جا بره یه دختره 14 ساله میدنش... موندم ... تو رو خدا بگید چه کار کنم؟؟؟ الان از نظر شرایط روحی هر دوتامون داغونیم و فقط گریه می کنیم... چه کار کنم... هیچ کیو ندارم که بهش بگم!!!! من بدون اون نمیتونم به خدا نمیتونم..... میگم من حاضرم 4 سال صب کنم میگه من نمیتونم قول بدمو با آینده تو بازی کنم.... چه کار کنم خداااااااا


مشاور: hassan najafi

خواهر گرامی چرا شما این رابطه را به انجا رساندید که عواطف و احساسات بر شما غلبه کند و نتواند آزادانه تصمیم بگیرید . یقینا این ارتباط شما مبنای اجتماعی و عقلی نداشته و خلاف احکام اسلامی خانواده بوده است . اتفاقا او درست میگوید شما در سنی نیستید که بتوانید 4 سال منتظر بمانید و تازه تضمینی هم وجود ندارد . به هر حال سعی کنید با خودتان کنار بیایید کاری نکنید که زندگی آینده خود را دچار چالش کنید . اگر او شرایط اولیه را دارد خب به او بگویید بیاید خواستگاری و در صورت توافق عقد کنید و مدت را در عقد بمانید تا ان شاء الله شرایط فراهم گردد . این بهترین راه است اما اگر واقعا او قصد ندارد به خواستگاری بیاید باید او را برای همیشه فراموش کنید و به زندگی خود فکر کنید . موفق باشید. .



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.