کمیل
با سلام بنده فردی با استعداد فوق العاد در تمام زمینه ها هستم. اما وقتی وارد میدانی می شوم که شاید حتی...
با سلام
بنده فردی با استعداد فوق العاد در تمام زمینه ها هستم.
اما وقتی وارد میدانی می شوم که شاید حتی بهتر از من در آن میدان وجود نداشته باشد ، نمی توانم استعداد خود را نمایان کنم(عدم اعتماد به نفس و خود باوری و...)
مشاور: hasan najafi
اعتماد به نفس به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی موفقیت انسان است. اعتماد به نفس کلید سلامت روان هر شخصی است و افرادی که اعتماد به نفس بالا دارند از زندگی خود رضایت داشته و با تعیین هدف برای زندگی خویش با مشکلات کنار می آیند. هم چنین از رابطه سالم و قوی با دیگران برخوردار هستند بطور کلی موفقیت انسان در تمامی عرصه های زندگی در گرو داشتن اعتماد به نفس قوی می باشد. اعتماد به نفس یعنی اعتماد و اطمینان به توانمندی های خودمان و هم چنین بکارگیری این توانایی ها در عرصه های مختلف زندگی. برای کسب اعتماد به نفس نمی توان از یک زاویه نگاه کرد، عوامل متعدد در شرایط مشخصی دست به دست هم می دهند تا انسان موفق به کسب اعتماد به نفس شود. بدین معنا شناخت عوامل مؤثر در کسب اعتماد به نفس ما را بر آن می دارد تا در این مسیر حرکت کنیم قطعاً همه انسان های فهیم و آگاه مجدانه تلاش می کنند تا هر روز نسبت به روز قبل در مسیر رشد حرکت کنند و تلاش می کنند که اعتماد به نفس قوی داشته باشند اما برای کسب اعتماد به نفس لازم است به موارد ذیل توجه داشته باشید: 1. سلامت جسمی: تغذیه سالم، استراحت، نظافت، بهداشت، ورزش و تفریح، تنفس عمیق و در نهایت سلامت جسمی باعث بوجود آمدن اعتماد به نفس می شود. 2. سلامت روحی: ویژگی های مثبت خود را در نظر آورید و یا حتی روی یک برگه کاغذ یادداشت نمایید و برای هر کار مثبتی که انجام می دهید خود را تشویق کنید و بطور کلی ذهن مثبت داشته باشید. مسئولیت پذیر باشید و خود را به دیگران وابسته نکنید و سعی کنید اضطراب و نگرانی را از خود دور کنید. 3. سلامت معنوی: ارتباط با خداوند، حفظ ارزشهای معنوی، توجه به نعمت هایی که خداوند به شما داده است و توکل به خداوند. 4. سلامت اخلاقی: همیشه لبخند بر لب داشته باشید، کسی را تحقیر نکنید، به دیگران عشق بورزید، و کینه کسی را در دل نداشته باشید، احساس شایستگی کنید، به موقع به دوستان و آشنایان تبریک و تسلیت بگویید و با خانواده خود مهربان باشید. 5. سلامت اجرایی: دارای هدف و برنامه در زندگی خود باشید و اهداف زندگی روزانه خود را تقسیم بندی کنید. برای انجام آن زمان مشخصی را قرار دهید و با گام های کوچک و برنامه ریزی شده بسوی هدف حرکت کنید. رسیدن به اهداف کوچک و کسب موفقیت در زندگی موجب احساس تسلط به زندگی و اعتماد به نفس شما می شود. 6. کسب اعتماد به نفس مستلزم تمرین است مثلاً باید تمرین کنید که اگر با حرفی مخالف هستید نظر خود را اعلام کنید. می توانید از قبل در خودتان به تنهایی تمرین کنید مثلاً فکر کنید می خواهید در برابر دوست یا همسایه و هر فرد دیگری نظر خود را اعلام کنید می توانید جلوی آینه بروید و تمرین کنید و بعد در حضور دیگران نظر بدهید، اجازه ندهید دیگران حق شما را زائل کنند مثلاً در صف جلوی شما بایستند و غیره (البته همانگونه که ذکر شد این کار به تمرین نیاز دارد) پس قاطعانه نظر خود را بگویید. در هنگام نشستن یا راه رفتن و یا حضور در مجالس حالت خوبی به خودتان بگیرید. به سر و وضع ظاهری خود اهمیت بدهید. همیشه در کیف خودتان پول داشته باشید. سعی کنید اطلاعات عمومی و تخصصی خود را بالا ببرید. در پی کسب هنر مورد علاقه خود باشید. کتاب مطالعه کنید. طبق برنامه رفتار کنید مثلاً برای هر روز خود برنامه داشته باشید و خود را ملزم به اجرای برنامه کنید. ثبات در فکر و تصمیم داشته باشید. در زندگی خود نظم قاطعانه داشته باشید و مطمئن باشید با رعایت این موارد و با تمرین و تکرار در جهت تقویت اعتماد به نفس خود گام مؤثری برداشته اید. هم چنین مطالعه کتابهای زیر توصیه می شود: 1. اعتماد به نفس در 10 روز، نوشته ی م.حورایی. 2. راز شاد زیستن، مترجم وحید افضلی زاده. 3. کلیدهای طلایی موفقیت، حسین پور آقایی. و در مورد قسمت آخر سوالتان باید بگوییم که: هر کدام از ما دچار حواس پرتی می شویم که موجب می شود از انجام دادن کارهایی، باز بمانیم. تمرکز را می توان به ۳ سطح متفاوت تقسیم کرد. اولین سطح، کاری را که باید انجام دهیم، تصدیق می کند. می توانیم کار را شروع کنیم، اما ما زخم خورده ی حواس پرتی هستیم و آن بهتر از ما می تواند کار را انجام دهد. در این مرحله، برخی اوقات این طور به نظر می رسد که دنبال بهانه ای هستیم تا کار را انجام ندهیم. افکارمان به راحتی به سمت موارد دیگر سرگردان است و اغلب درباره ی این که چیزی در جای دیگری اتفاق می افتد، فکر می کنیم. در همین حال ۵ دقیقه یا بیش تر را از دست می دهیم و فکر می کنیم که اشکالی ایجاد نمی شود! اگر کاملاً مراقب آن چه باعث حواس پرتی مان می شود، باشیم و با برنامه آن ها را برطرف کنیم، می توانیم با تمرکز کافی به انجام دادن کاری، مشغول شویم. سطح دوم، یک مقداری عمیق تر است. از آن جایی که در حال درک فعالیت هستیم و افکارمان در حال درک این موضوع است که چه کاری باید انجام شود، پس در این مرحله، برخی حواس پرتی ها کم تر می شود. در این مرحله، درگیری مان برای انجام کار بیش تر است و موارد کم تری می تواند تمرکزمان را از بین ببرد. اگر در این مرحله تماس تلفنی را پاسخ دهیم، مسلماً بعد از پاسخ گویی تلفن، راه مان را به سمت راهی که هدف ما نیست کج می کنیم و کسی که زنگ زده است را مقصر حواس پرتی خود می دانیم! آخرین مرحله ی تمرکز زمانی است که غوطه ور در کار هستیم، ۱۰۰ درصد مشغول کار هستیم. در این مرحله، در مقابل حواس پرتی، هوشیارتر عمل می کنیم. ما همگی بهترین کار را زمانی که کاملاً برای انجام دادن آن، تمرکز داریم، انجام می دهیم و در این مرحله است که مفیدترین قسمت کار انجام می شود. رسیدن به مرحله ی نهایی تمرکز همیشه خیلی آسان نیست و اجتناب از حواس پرتی در ابتدا می تواند طاقت فرسا باشد، اما اگر ما بنشینیم و فقط در مورد حواس پرتی فکر کنیم، معمولاً به حد کافی برطرف کردن این مشکل (حواس پرتی) راحت خواهد بود. اگر کاملاً مراقب آن چه باعث حواس پرتی مان می شود، باشیم و با برنامه آن ها را برطرف کنیم، می توانیم با تمرکز کافی به انجام دادن کاری، مشغول شویم. نکته ی مهم این است که قبل از این که کاری را شروع کنیم، مطمئن شویم که از شر حواس پرتی، رها شده ایم، والا با گیجی از خواب بیدار می شویم و متوجه می شویم که کار دیگری را برای زمان دیگری انجام داده ایم! جلوگیری از حواس پرتی قبل از این که هر کاری را شروع کنیم، این اجازه را به ما می دهد که بر روی کاری که در دست داریم تمرکز بیش تری داشته باشیم.