دیدگاه روایات اسلامی در مورد تحریف کتب مقدس
پرسش :
دیدگاه روایات اسلامی در مورد تحریف کتب مقدس چیست؟
پاسخ :
روایات وارد شده به خوبی نشان می دهد که هر دو نوع تحریف یعنی کم و زیاد کردن آیات و تفسیر وارونه ی آنها در کتب آسمانی وارد شده است.
از علی(علیه السلام) نقل شده است که: خداوند داستان تغییر دهندگان کتاب الهی را در قرآن بیان کرده و فرموده است:
«فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً ...»(1)
و نیز فرموده است: «وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَریقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ»(2) و نیز فرموده است: «إذْ یُبَیِّتُونَ ما لا یَرضی مِنَ الْقَوْلِ»(3) یعنی: پس از فقدان پیامبرانشان اقوالی را که پیامبر راضی نبود دسیسه کردند تا مقاصد باطلشان را به آن استوار سازند، چنانچه یهود و نصاری پس از غیبت موسی(علیه السلام) و عیسی(علیه السلام) تورات و انجیل را تغییر دادند و عبارات و کلمه ها را از مواضع واقعی خود تحریف کردند و خداوند در بیان حالشان فرمود: «یُریدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأفْواهِهِمْ وَ یَأبی اللهُ إلّا أنْ یُتِمَّ نُورَهُ»(4) یعنی: اهل کتاب مطالبی را که خداوند نفرموده بود در کتب الهی وارد کردند تا مسئله را بر خلایق واژگون جلوه دهند و خداوند هم دل آنان را کور کرد که به واسطه ی این کوردلی قرائنی که دال بر مطالب اضافی و تحریف بود در کتاب باقی گذاشتند و همین مطلب آنان را در این تهمت بزرگ و واژگون کردن امور و کتمان واقعیات رسوا کرد و بدین دلیل بود که خداوند به آنها فرمود: «لِمَ تَلْبِسوُنَ الْحَقَّ بِالْباطِل»(5) یعنی: چرا حق را به باطل می پوشانید و مَثَل آنها را بیان کرده، فرمود: «فَأمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفاءً وَ أمَّا ما یَنْفَعُ النّاسَ فَیَکْمُثُ فی الأرْضِ»(6) یعنی: باطل چون کف آب به زودی نابود می شود و اما آنچه به خیر و منفعت مردم است در زمین باقی می ماند.(7)
همچنین، علی (علیه السلام) در حدیثی دیگر چنین فرمود: «یهود و نصارا خدا را رها نکردند و موسی(علیه السلام) و عیسی(علیه السلام) را هم منکر نشدند، لکن بر کتاب خداوند افزودند و مواضعی از آن را کاستند و برخی را هم تحریف (تفسیر به رأی) نمودند، پس مورد لعن قرار گرفتند اما توبه نکرده، دست بر نداشتند.»(8)
در ذیل آیه ی «فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ»(9) از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که یهودیان صفات پیامبر را که در تورات ذکر شده بود تحریف کردند تا مسئله را بر مستضعفان یهود مشکل و غیر قابل درک کنند.(10)
در صورت جستجو در منابع روایی، به موارد متعددی از احادیث تحریف شده می توان دست یافت.(11) کتب روایی اهل سنت هم حاوی برخی احادیث مربوط به تحریف است. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلّم) نقل شده است: «یهودیان تورات را تحریف کردند، آنچه را می خواستند به آن افزون و آنچه را نمی خواستند حذف کردند و اسم محمد (صلی الله علیه وآله و سلّم) را از تورات محو کردند.»(12)
پی نوشت:
(1). سوره بقره، آیه ی 79.
(2). سوره آل عمران، آیه ی 78.
(3). سوره نساء، آیه ی 108.
(4). سوره صف، آیه ی 8.
(5). سوره آل عمران، آیه ی 71.
(6). سوره رعد، آیه ی 16.
(7). بحار الانوار، ج 92، ص 43، ح 3.
(8). بحار الانوار، ج 77، ص 276، ح 1.
(9). سوره بقره، آیه ی 79.
(10). بحار، ج 9، ص 65؛ ج 8، ص 181، ح 9 و ص 190، ح 26 و 27 به نقل از علل الشرایع، ص 319، ح 12.
(11). بحار الانوار، ج 10، ص 14، ح 7؛ ج 9، ص 64، ح 65 و ...
(12). کنزالعمال، ج 2، ص 358، ح 4234.
منبع: مسیحیت شناسی مقایسه ای، محمد رضا زیبائی نژاد، انتشارات صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1384، ص 194.
روایات وارد شده به خوبی نشان می دهد که هر دو نوع تحریف یعنی کم و زیاد کردن آیات و تفسیر وارونه ی آنها در کتب آسمانی وارد شده است.
از علی(علیه السلام) نقل شده است که: خداوند داستان تغییر دهندگان کتاب الهی را در قرآن بیان کرده و فرموده است:
«فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً ...»(1)
و نیز فرموده است: «وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَریقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ»(2) و نیز فرموده است: «إذْ یُبَیِّتُونَ ما لا یَرضی مِنَ الْقَوْلِ»(3) یعنی: پس از فقدان پیامبرانشان اقوالی را که پیامبر راضی نبود دسیسه کردند تا مقاصد باطلشان را به آن استوار سازند، چنانچه یهود و نصاری پس از غیبت موسی(علیه السلام) و عیسی(علیه السلام) تورات و انجیل را تغییر دادند و عبارات و کلمه ها را از مواضع واقعی خود تحریف کردند و خداوند در بیان حالشان فرمود: «یُریدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأفْواهِهِمْ وَ یَأبی اللهُ إلّا أنْ یُتِمَّ نُورَهُ»(4) یعنی: اهل کتاب مطالبی را که خداوند نفرموده بود در کتب الهی وارد کردند تا مسئله را بر خلایق واژگون جلوه دهند و خداوند هم دل آنان را کور کرد که به واسطه ی این کوردلی قرائنی که دال بر مطالب اضافی و تحریف بود در کتاب باقی گذاشتند و همین مطلب آنان را در این تهمت بزرگ و واژگون کردن امور و کتمان واقعیات رسوا کرد و بدین دلیل بود که خداوند به آنها فرمود: «لِمَ تَلْبِسوُنَ الْحَقَّ بِالْباطِل»(5) یعنی: چرا حق را به باطل می پوشانید و مَثَل آنها را بیان کرده، فرمود: «فَأمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفاءً وَ أمَّا ما یَنْفَعُ النّاسَ فَیَکْمُثُ فی الأرْضِ»(6) یعنی: باطل چون کف آب به زودی نابود می شود و اما آنچه به خیر و منفعت مردم است در زمین باقی می ماند.(7)
همچنین، علی (علیه السلام) در حدیثی دیگر چنین فرمود: «یهود و نصارا خدا را رها نکردند و موسی(علیه السلام) و عیسی(علیه السلام) را هم منکر نشدند، لکن بر کتاب خداوند افزودند و مواضعی از آن را کاستند و برخی را هم تحریف (تفسیر به رأی) نمودند، پس مورد لعن قرار گرفتند اما توبه نکرده، دست بر نداشتند.»(8)
در ذیل آیه ی «فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ»(9) از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که یهودیان صفات پیامبر را که در تورات ذکر شده بود تحریف کردند تا مسئله را بر مستضعفان یهود مشکل و غیر قابل درک کنند.(10)
در صورت جستجو در منابع روایی، به موارد متعددی از احادیث تحریف شده می توان دست یافت.(11) کتب روایی اهل سنت هم حاوی برخی احادیث مربوط به تحریف است. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلّم) نقل شده است: «یهودیان تورات را تحریف کردند، آنچه را می خواستند به آن افزون و آنچه را نمی خواستند حذف کردند و اسم محمد (صلی الله علیه وآله و سلّم) را از تورات محو کردند.»(12)
پی نوشت:
(1). سوره بقره، آیه ی 79.
(2). سوره آل عمران، آیه ی 78.
(3). سوره نساء، آیه ی 108.
(4). سوره صف، آیه ی 8.
(5). سوره آل عمران، آیه ی 71.
(6). سوره رعد، آیه ی 16.
(7). بحار الانوار، ج 92، ص 43، ح 3.
(8). بحار الانوار، ج 77، ص 276، ح 1.
(9). سوره بقره، آیه ی 79.
(10). بحار، ج 9، ص 65؛ ج 8، ص 181، ح 9 و ص 190، ح 26 و 27 به نقل از علل الشرایع، ص 319، ح 12.
(11). بحار الانوار، ج 10، ص 14، ح 7؛ ج 9، ص 64، ح 65 و ...
(12). کنزالعمال، ج 2، ص 358، ح 4234.
منبع: مسیحیت شناسی مقایسه ای، محمد رضا زیبائی نژاد، انتشارات صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1384، ص 194.