Friday, February 12, 2021
الوقت المقدر للدراسة:
موارد بیشتر برای شما

علت شرها و اختلاف ها در دنیا چیست؟

پرسش :

علت شرها و اختلاف ها در دنیا چیست؟ چرا خدا همه چیز را خوب خلق نکرده؟


پاسخ :
در نگاه صحیح دینی، دنیا به منزله یک گذرگاه برای انسان است و محل زندگی و آسایش او نیست. بلکه جایی است که باید در آن امتحان شده، و خود را مهیای زندگی ابدی کند. کما اینکه در قرآن زندگی حقیقی را زندگی بعد از مرگ معرفی می کند:
«وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ[عنکبوت/۶۴] این زندگى دنیا چیزى جز سرگرمى و بازى نیست و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى‏ دانستند!»

و حضرت علی (ع) می فرمایند: دنیا گذرگاه عبور است، نه جاى ماندن[۱]

با این نگاه روشن می شود که چرا دنیا این گونه است. اگر بنا به امتحان شدن و داشتن اختیار حقیقی است، که در آن زندگی ابدی خود را رقم بزنیم، باید راه بدی نیز مانند راه خوبی باز و مهیا باشد.پس نباید ایمان و کفر، ثمره نزدیک و تعیین کننده ای داشته باشد، به گونه ای که هیچ کس جرات نزدیک شدن به کفر را نکند. در نتیجه ظاهر زندگی مادی مومن و کافر یکسان است. از این روست که خدای متعال می فرماید مردم باید در نظام مادی یکسان باشند! و حتی اگر بنا بود که یکسانی مومن و کافر در دنیا رعایت نشود، دنیا آن چنان بی ارزش بود که خدا  آن را به کفار می داد:

«وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ[زخرف/۳۳] و اگر نه این بود که خواستیم مردم در تحت یک نظام قرار گیرند، براى هر کس که به رحمان کفر بورزد خانه‏ هایى داراى سقفى از نقره قرار مى‏ دادیم، و پله‏ هایى که با آن بالا روند، و خودنمایى کنند.»
همچنان که  نباید راه تجاوزگری کفار بسته باشد. و به همین دلیل آنها می توانند حقوق دیگران را ضایع کرده، و با ستم در حق دیگران، شرارت و خباثت خود را به تصویر بکشند در نتیجه می توانند رزق دیگران را غصب کرده و با محروم کردن عده ای از رزق شان آنها را گرسنه نگاه دارند تا آنجا که از گرسنگی بمیرند.  یا آن که با زیاده طلبی حرم سراها ایجاد نموده و عده ای را از داشتن همسر محروم کنند. یا ...

امتحان ناس، رمز اصلی وضعیت دنیا و جولان دادن بدی در آن است. هر چند وضعیت همیشه به یک منوال نیست و انسان ها در وضعیت های مختلفی به امتحان گرفته می شوند. یک روز مانند زمان اصحاب کهف، کفر سیطره و غلبه می یابد و یک روز نیز مانند زمان حکومت حضرت مهدی (عج)  ایمان سیطره و غلبه می یابد:
«وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ[آل عمران/۱۴۰] این روزگار را به اختلاف احوال (گاهى فتح و غلبه و گاه شکست و مغلوبیت) میان خلایق مى‏ گردانیم که مقام اهل ایمان به امتحان معلوم شود- تا از شما مؤمنان آن را که ثابت در دین است گواه دیگران کند.»
 
این امتحان حتی ایجاب می کند، که اختلاف هایی وجود داشته باشد و وضعیت همه مردم یکسان نباشد، گروهی برخوردار و گروهی محروم که هر دو در حال امتحان شدن هستند:
در حدیثی حضرت آدم (ع) از این گونه اختلاف ها از خداوند سوال نمود:
آدم عرض کرد: خداوندا، اگر آنها را یک جور خلق مى ‏کردى و به همه آنها یک طبیعت و ذات، و روزى و عمر یکسان مى‏ دادى بهتر نبود؟ چون در آن صورت آنها نسبت به هم تعدى نمى‏ کردند و میان آنها حسد و کینه و بغض پدید نمى ‏آمد. خلاصه هیچ گونه اختلاف با هم نداشتند؟

خداوند عز و جل فرمود: اى آدم، تو بوسیله روحى که از من دارى حرف مى ‏زنى و درک مى ‏کنى. ولى بواسطه نقصى که جسمت دارد مطالبى را مى ‏گویى که عالم به حقیقت آنها نیستى. در حالى که مى ‏دانى من خداوند عالم و حکیم هستم و من بواسطه همان علم و حکمتى که دارم میان مخلوقاتم اختلاف به وجود آوردم و با مشیت خودم امور آنها را اداره مى ‏کنم ...  بعضى را کور و بعضى را بینا، بعضى را کوتاه قد و برخى را بلند قد، بعضى را زیبا و بعضى را زشت، بعضى را عالم و برخى را جاهل، بعضى را فقیر و بعضى را غنى کردم، بعضى را مطیع و برخى را عاصى، برخى را بیمار و عده‏اى را سالم، بعضى را زمین ‏گیر و برخى بدون عیب هستند.

همه این کارها لازمه خلقت بود. براى این که آن شخص سالم و بى ‏عیب به آن شخص معیوب نگاه کند و به خاطر سلامتى‌‏اش به من شکر و حمد بگوید. و یا آن که عیب‏دار است به شخص سالم نگاه کند به من متوسل شود تا به او هم سلامتى بدهم. و همچنین به بلاى من صبر کند تا به او پاداش خوب بدهم. یا این که شخص غنى به فقیر نگاه کند به خاطر ثروتى که به وى داده‏ام به من حمد نماید، و یا شخص فقیر با دیدن شخص غنى از من ثروت بخواهد و یا این که مؤمن به کافر نگاه کند به خاطر هدایتى که داده‌‏ام به من حمد و سپاس گوید.[۲]

پی‌نوشت‌ها:
[۱]. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۳۳.
[۲]. الجواهر السنیة-کلیات حدیث قدسى  ص ۱۸.

منبع: www.soalcity.ir


ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ ذات صلة