فلسفه جزیه گرفتن از اهل کتاب
پرسش :
چرا از اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و مجوسیان) باید جزیه گرفت؟
پاسخ :
اهل کتاب مىتوانند طبق ضوابط و شرایطى در محدودۀ جغرافیایى حکومت اسلامى زندگى کنند. یکى از این شرایط پرداخت جزیه1 است.
قرآن کریم در این باره مىفرماید:«قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِاللّٰهِ و لا بِالیَومِ الأخِرِ ولا یُحَرِّمونَ ما حَرَّمَ اللّٰهُ ورَسولُهُ ولا یَدینونَ دینَ الحَقِّ مِنَ الَّذینَ اوتوا الکِتابَ حَتّىٰ یُعطوا الجِزیَةَ عَن یَدٍ و هُم صاغِرون؛2 با کسانى از اهل کتاب که به خدا و روز جزا ایمان نمىآورند و آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده است حرام مىشمرند و آیین حق را نمىپذیرند، پیکار کنید، تا زمانى که جزیه را به دست خود با خضوع و تسلیم بپردازند.»
هنگامى که اهل کتاب در کشور اسلامى زندگى کنند، بهطور طبیعى از امکانات کشور اسلامى برخوردار مىشوند و حکومت اسلامى حفاظت از جان و مال آنان را بر عهده مىگیرد و آنان از پرداخت برخى حقوق مالى مانند خمس و زکات و... معاف هستند و نیز بر آنان شرکت در جهاد لازم نیست. این همه در حالى است که مسلمانان هم در جهاد و دفاع از کشور و حکومت اسلامى شرکت مىکنند و هم حقوق مالى متعددى پرداخت مىکنند و هم حکومت اسلامى از اموال عمومى مربوط به مسلمانان براى تأمین امنیت جانى و مالى اهل کتاب و ایجاد زمینۀ آسایش و رفاه آنان هزینه مىکند. در برابر ارائه این خدمات و هزینهها، دین اسلام پرداخت جزیه را براهل کتاب مقرر کرده است. بنابراین، قانون پرداخت جزیه، یک امر کاملاً عقلایى است و فلسفۀ آن کاملاً روشن است. از اینجا روشن مىشود که مسئولیت اهل کتاب در برابر حکومت اسلامى به مراتب از مسلمانان کمتر است؛ یعنى آنها با پرداخت مبلغ ناچیزى در سال از تمام مزایاى حکومت اسلامى استفاده مىکنند، در حالى که در متن حوادث و در برابر خطرات قرار ندارند.13
از جمله دلایل روشنى که این فلسفه را تایید مىکند، این است که در عهدنامههایى که در دوران حکومت اسلامى میان مسلمانان و اهل کتاب در زمینه جزیه منعقد مىشد، به این موضوع تصریح گردیده است که اهل کتاب موظفند جزیه بپردازند و در برابر، مسلمانان موظفند امنیت آنها را تامین کنند و حتى اگر دشمنانى از خارج به مقابله و آزار آنها برخیزند، حکومت اسلامى از آنها دفاع خواهد کرد.
این عهدنامهها فراوان است که براى نمونه یکى را مىآوریم و آن عهدنامهاى است که خالد بن ولید با مسیحیان اطراف فرات منعقد کرد.
متن عهدنامه چنین است: این برنامهاى است از خالدبن ولید به صلوبا (بزرگ مسیحیان) و جمعیتش، من با شما پیمان مىبندم بر جزیه و دفاع و در برابر آن، شما در حمایت ما قرار دارید و ما دام که ما از شما حمایت مىکنیم، حق گرفتن جزیه داریم و گرنه حقى نخواهیم داشت...4
جالب اینکه مىخوانیم هر گاه در حمایت از آنها کوتاهى مىشد، جزیه را به آنها باز مىگرداندند و یا اصلاً از آنها نمىگرفتند.
این نکته هم شایان توجه است که تعیین مقدار جزیه بر عهدۀ حکومت اسلامى است.5
پینوشتها:
(1). جزیه را به خاطر آن که در حفظ جان اهل کتاب، به گرفتن آن اکتفا کرده و آن را مجزى مىدانند، جزیهمىگویند. (مفردات، راغب اصفهانى، مادۀ جزى؛ المیزان، ج 9، ص 242)
(2). توبه/ 29
(3). مفردات، ص 93؛ المیزان، ج 9، ص 242
(4). تاریخ طبرى، ج 2، ص 551؛ الثقات، ابنحیان، ج 2، ص 183
(5). ر. ک: تفسیر نمونه، ج 7، ص 350-357؛ تفسیر جامع آیات الاحکام، زینالعابدین قربانى لاهیجى، ج 6، ص 211-214؛ من وحى القرآن، ج 11، ص 75-86؛ احسن الحدیث، ج 4، ص 228
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.
اهل کتاب مىتوانند طبق ضوابط و شرایطى در محدودۀ جغرافیایى حکومت اسلامى زندگى کنند. یکى از این شرایط پرداخت جزیه1 است.
قرآن کریم در این باره مىفرماید:«قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِاللّٰهِ و لا بِالیَومِ الأخِرِ ولا یُحَرِّمونَ ما حَرَّمَ اللّٰهُ ورَسولُهُ ولا یَدینونَ دینَ الحَقِّ مِنَ الَّذینَ اوتوا الکِتابَ حَتّىٰ یُعطوا الجِزیَةَ عَن یَدٍ و هُم صاغِرون؛2 با کسانى از اهل کتاب که به خدا و روز جزا ایمان نمىآورند و آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده است حرام مىشمرند و آیین حق را نمىپذیرند، پیکار کنید، تا زمانى که جزیه را به دست خود با خضوع و تسلیم بپردازند.»
هنگامى که اهل کتاب در کشور اسلامى زندگى کنند، بهطور طبیعى از امکانات کشور اسلامى برخوردار مىشوند و حکومت اسلامى حفاظت از جان و مال آنان را بر عهده مىگیرد و آنان از پرداخت برخى حقوق مالى مانند خمس و زکات و... معاف هستند و نیز بر آنان شرکت در جهاد لازم نیست. این همه در حالى است که مسلمانان هم در جهاد و دفاع از کشور و حکومت اسلامى شرکت مىکنند و هم حقوق مالى متعددى پرداخت مىکنند و هم حکومت اسلامى از اموال عمومى مربوط به مسلمانان براى تأمین امنیت جانى و مالى اهل کتاب و ایجاد زمینۀ آسایش و رفاه آنان هزینه مىکند. در برابر ارائه این خدمات و هزینهها، دین اسلام پرداخت جزیه را براهل کتاب مقرر کرده است. بنابراین، قانون پرداخت جزیه، یک امر کاملاً عقلایى است و فلسفۀ آن کاملاً روشن است. از اینجا روشن مىشود که مسئولیت اهل کتاب در برابر حکومت اسلامى به مراتب از مسلمانان کمتر است؛ یعنى آنها با پرداخت مبلغ ناچیزى در سال از تمام مزایاى حکومت اسلامى استفاده مىکنند، در حالى که در متن حوادث و در برابر خطرات قرار ندارند.13
از جمله دلایل روشنى که این فلسفه را تایید مىکند، این است که در عهدنامههایى که در دوران حکومت اسلامى میان مسلمانان و اهل کتاب در زمینه جزیه منعقد مىشد، به این موضوع تصریح گردیده است که اهل کتاب موظفند جزیه بپردازند و در برابر، مسلمانان موظفند امنیت آنها را تامین کنند و حتى اگر دشمنانى از خارج به مقابله و آزار آنها برخیزند، حکومت اسلامى از آنها دفاع خواهد کرد.
این عهدنامهها فراوان است که براى نمونه یکى را مىآوریم و آن عهدنامهاى است که خالد بن ولید با مسیحیان اطراف فرات منعقد کرد.
متن عهدنامه چنین است: این برنامهاى است از خالدبن ولید به صلوبا (بزرگ مسیحیان) و جمعیتش، من با شما پیمان مىبندم بر جزیه و دفاع و در برابر آن، شما در حمایت ما قرار دارید و ما دام که ما از شما حمایت مىکنیم، حق گرفتن جزیه داریم و گرنه حقى نخواهیم داشت...4
جالب اینکه مىخوانیم هر گاه در حمایت از آنها کوتاهى مىشد، جزیه را به آنها باز مىگرداندند و یا اصلاً از آنها نمىگرفتند.
این نکته هم شایان توجه است که تعیین مقدار جزیه بر عهدۀ حکومت اسلامى است.5
پینوشتها:
(1). جزیه را به خاطر آن که در حفظ جان اهل کتاب، به گرفتن آن اکتفا کرده و آن را مجزى مىدانند، جزیهمىگویند. (مفردات، راغب اصفهانى، مادۀ جزى؛ المیزان، ج 9، ص 242)
(2). توبه/ 29
(3). مفردات، ص 93؛ المیزان، ج 9، ص 242
(4). تاریخ طبرى، ج 2، ص 551؛ الثقات، ابنحیان، ج 2، ص 183
(5). ر. ک: تفسیر نمونه، ج 7، ص 350-357؛ تفسیر جامع آیات الاحکام، زینالعابدین قربانى لاهیجى، ج 6، ص 211-214؛ من وحى القرآن، ج 11، ص 75-86؛ احسن الحدیث، ج 4، ص 228
منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.