مفهوم واژه «تکلیم» در قرآن کریم
پرسش :
منظور از واژه «تکلیم» در قرآن کریم چیست؟
پاسخ :
در آیه 164 سوره نساء می خوانیم:
«وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَکْلِیماً»؛
(و خداوند با موسى [علیه السلام] سخن گفت).
واژه «تَکْلیِمُ» و «تَکَلَّمُّ» از مادّه «کلم» (بر وزن زخم) در اصل به گفته راغب در مفردات به معناى تأثیر گذاشتن بر چیزى است؛ تأثیرى که با چشم یا گوش احساس شود. آنچه با چشم احساس مى شود مانند زخم و جراحتى است که بر بدن کسى وارد مى شود و آنچه با گوش درک مى شود سخنى است که از دیگرى مى شنویم.
خلیل بن احمد در کتاب «العین» اصل آن را به معناى مجروح ساختن مى داند. بنابراین اطلاق این واژه بر سخن گفتن به خاطر تأثیر عمیقى است که کلام در شنونده مى گذارد بلکه گاهى تأثیر سخن از تأثیر شمشیر و خنجر بیشتر است، چنان که در شعر معروف عرب آمده: «جَراحاتُ السَّنانِ لَها اَلِتیامٌ *** وَلا یَلْتامُ ما جَرحَ اللسانُ!»؛ (زخم هاى نیزه التیام مى پذیرد *** ولى زخم هاى زبان التیام پذیر نیست).
از بعضى تعبیرات استفاده مى شود که «تکلم» و «تکلیم» یک معنا دارد و هر دو به معناى سخن گفتن است و لذا یکى از اوصاف خدا را متکلم مى شمارند با این که اگر بر اساس آیه: «وَکَلَّمَ اللهُ مُوسَى تَکْلِیماً» بخواهیم حساب کنیم باید بگوییم خدا «مکلّم» است.
این احتمال نیز بعید نیست که واژه «تکلّم» در مواردى به کار رود که یک نفر براى دیگرى سخن بگوید امّا «تکلیم» مانند مکالمه سخنى است که میان دو نفر رد و بدل شود و سخن گفتن خداوند با موسى(علیه السلام) در کوه طور نیز از همین قبیل بوده است.
علم عقاید را از این رو علم کلام گفته اند که نخستین بحث آن در اسلام در مورد «کلام الله» (قرآن) به ظهور پیوست که جمعى معتقد بودند کلام الله قدیم است و ازلى و بعضى آن را حادث مى شمردند. جرّ و بحث هاى زیادى در این زمینه در قرون نخستین اسلام رخ داد و نزاع ها و مشاجراتى به وقوع مى پیوست.(1)
ما امروز مى دانیم این نزاع، نزاع بى حاصل و بى اساسى بوده است. اگر منظور از قرآن محتواى آن باشد که مسلّماً در علم خدا از ازل بوده، و اگر منظور الفاظ و کتابت و نزول وحى بوده باشد که بدون شک از زمان بعثت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله) تحقّق یافت. به هر حال هدف بیان علّت نام گذارى علم عقاید به علم کلام است.
پی نوشت:
(1). در دائرة المعارف قرن بیستم این موضوع به عنوان نخستین احتمال در وجه تسمیه علم کلام ذکر شده (دائرة المعارف فرید وجدى، جلد 8، ماده «کلم»).
منبع: کتاب پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1386 هـ.ش، چاپ نهم، ج 1، ص 213.
در آیه 164 سوره نساء می خوانیم:
«وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَکْلِیماً»؛
(و خداوند با موسى [علیه السلام] سخن گفت).
واژه «تَکْلیِمُ» و «تَکَلَّمُّ» از مادّه «کلم» (بر وزن زخم) در اصل به گفته راغب در مفردات به معناى تأثیر گذاشتن بر چیزى است؛ تأثیرى که با چشم یا گوش احساس شود. آنچه با چشم احساس مى شود مانند زخم و جراحتى است که بر بدن کسى وارد مى شود و آنچه با گوش درک مى شود سخنى است که از دیگرى مى شنویم.
خلیل بن احمد در کتاب «العین» اصل آن را به معناى مجروح ساختن مى داند. بنابراین اطلاق این واژه بر سخن گفتن به خاطر تأثیر عمیقى است که کلام در شنونده مى گذارد بلکه گاهى تأثیر سخن از تأثیر شمشیر و خنجر بیشتر است، چنان که در شعر معروف عرب آمده: «جَراحاتُ السَّنانِ لَها اَلِتیامٌ *** وَلا یَلْتامُ ما جَرحَ اللسانُ!»؛ (زخم هاى نیزه التیام مى پذیرد *** ولى زخم هاى زبان التیام پذیر نیست).
از بعضى تعبیرات استفاده مى شود که «تکلم» و «تکلیم» یک معنا دارد و هر دو به معناى سخن گفتن است و لذا یکى از اوصاف خدا را متکلم مى شمارند با این که اگر بر اساس آیه: «وَکَلَّمَ اللهُ مُوسَى تَکْلِیماً» بخواهیم حساب کنیم باید بگوییم خدا «مکلّم» است.
این احتمال نیز بعید نیست که واژه «تکلّم» در مواردى به کار رود که یک نفر براى دیگرى سخن بگوید امّا «تکلیم» مانند مکالمه سخنى است که میان دو نفر رد و بدل شود و سخن گفتن خداوند با موسى(علیه السلام) در کوه طور نیز از همین قبیل بوده است.
علم عقاید را از این رو علم کلام گفته اند که نخستین بحث آن در اسلام در مورد «کلام الله» (قرآن) به ظهور پیوست که جمعى معتقد بودند کلام الله قدیم است و ازلى و بعضى آن را حادث مى شمردند. جرّ و بحث هاى زیادى در این زمینه در قرون نخستین اسلام رخ داد و نزاع ها و مشاجراتى به وقوع مى پیوست.(1)
ما امروز مى دانیم این نزاع، نزاع بى حاصل و بى اساسى بوده است. اگر منظور از قرآن محتواى آن باشد که مسلّماً در علم خدا از ازل بوده، و اگر منظور الفاظ و کتابت و نزول وحى بوده باشد که بدون شک از زمان بعثت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله) تحقّق یافت. به هر حال هدف بیان علّت نام گذارى علم عقاید به علم کلام است.
پی نوشت:
(1). در دائرة المعارف قرن بیستم این موضوع به عنوان نخستین احتمال در وجه تسمیه علم کلام ذکر شده (دائرة المعارف فرید وجدى، جلد 8، ماده «کلم»).
منبع: کتاب پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1386 هـ.ش، چاپ نهم، ج 1، ص 213.