مردان برای حفظ احساس استقلال و خودمختاری خود مدتی فاصله می گیرند.
مردان به طور غریزی در طول زندگی، برای مدتی به همسر خود عشق می ورزند و به او توجه کامل م یکنند و برای مدتی هم از او فاصله می گیرند و به گلدان تنهایی خود می روند و این امر سبب شگفتی همسران آنها می شود.
تعداد کلمات 971 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 971 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
سیر طبیعی
مردان برای رفتن به این کوچ موقت، پافشاری میکنند و این موضوع، هیچ ارتباطی با تصمیم یا انتخاب آنها ندارد و هیچکدام از آنها در این مورد مقصر نیستند؛ زیرا این چرخشِ مدار صمیمیت، سیر طبیعی خود را دنبال میکند و به هر صورت اتفاق میافتد.
جدا شد یار شیرینت، کُنون تنها نشین اى شمع که حکم آسمان این است، اگر سازى و گر سوزى
معمولا وقتی که یک زن، درباره مسایل گوناگون با احساس شروع به صحبت میکند، همسر او بیشتر احساس نیاز به عقب نشینی پیدا میکند. این رفتار ناشی از آن است که احساسها و عواطف، مرد را نزدیکتر میکشاند و موجب صمیمیت میشود و هنگامی که مرد بیش از اندازه به همسرش نزدیک میشود، به خودی خود عقب نشینی میکند تا احساس استقلال و خودمختاری پیدا کند.
جدا شد یار شیرینت، کُنون تنها نشین اى شمع که حکم آسمان این است، اگر سازى و گر سوزى
معمولا وقتی که یک زن، درباره مسایل گوناگون با احساس شروع به صحبت میکند، همسر او بیشتر احساس نیاز به عقب نشینی پیدا میکند. این رفتار ناشی از آن است که احساسها و عواطف، مرد را نزدیکتر میکشاند و موجب صمیمیت میشود و هنگامی که مرد بیش از اندازه به همسرش نزدیک میشود، به خودی خود عقب نشینی میکند تا احساس استقلال و خودمختاری پیدا کند.
نتایج ناخوشایند
عقب نشینی مرد به این مفهوم نیست که او به هیچ وجه نمیخواهد به احساس همسرش توجه کند، بلکه بدین معناست که وی، اکنون نمیتواند این کار را انجام دهد و هرگونه تلاشی از طرف زن برای جلب نظر همسرش، نتایج ناخوشآیندی را در پی خواهد داشت.
اگر رَوم ز پِىاش فتنهها برانگیزد وَر از طلب بنشینم، به کینه برخیزد
وقتی مرد در حال عقب نشینی و خلوت گزیدن در گلدان تنهایی خود است، زمان مناسبی برای گفتوگو یا نزدیک شدن به او نیست. بگذارید او عقب نشینی کند. وقتی عقب نشینی مرد به نهایت خود رسید، شروع به تغییر و تحول میکند. مرد هنگامی که کاملاً تنها میشود، به ناگاه احساس میکند که به عشق و صمیمیت نیاز دارد و خودبهخود انگیزه بیشتری پیدا میکند و میل به بازگشت از کوچ موقت، دوباره در او زنده میشود.
زِهى خجسته زمانى، که یار بازآید به کامِ غمزدگان، غمگسار بازآید
به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم ابلقِ چشم بدان امید، که آن شهسوار بازآید[1]
اگر رَوم ز پِىاش فتنهها برانگیزد وَر از طلب بنشینم، به کینه برخیزد
وقتی مرد در حال عقب نشینی و خلوت گزیدن در گلدان تنهایی خود است، زمان مناسبی برای گفتوگو یا نزدیک شدن به او نیست. بگذارید او عقب نشینی کند. وقتی عقب نشینی مرد به نهایت خود رسید، شروع به تغییر و تحول میکند. مرد هنگامی که کاملاً تنها میشود، به ناگاه احساس میکند که به عشق و صمیمیت نیاز دارد و خودبهخود انگیزه بیشتری پیدا میکند و میل به بازگشت از کوچ موقت، دوباره در او زنده میشود.
زِهى خجسته زمانى، که یار بازآید به کامِ غمزدگان، غمگسار بازآید
به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم ابلقِ چشم بدان امید، که آن شهسوار بازآید[1]
بازگشت دوباره
بنابراین، در چرخش مدار صمیمیت مرد، زمانی پیش میآید که وی احساس میکند باید به همسرش نزدیک شود. در این حالت، احساس و عواطفی که میتوانست موجب فاصله گرفتن مرد شود، این بار موجب نزدیکتر شدن او میشود. ازاینرو پس از مدتی مرد خودبهخود باز میگردد و به گونهایی عمل میکند که گویا هیچ اتفاقی روی نداده است. این لحظه بهترین فرصت برای گفتوگوست.
بىتو در کلبه گدایى خویش رنجهایى کشیدهام که مَپُرس
بىتو در کلبه گدایى خویش رنجهایى کشیدهام که مَپُرس
تحول درونی
مرد پس از آنکه نیاز خود را به داشتن رابطه صمیمی با همسرش تأمین کرد، با وجودیکه این صمیمیت برای وی راضیکننده است و به طور موقت خشنود شده، اما به ناچار در او تحولی درونی صورت میگیرد و به تدریج، ممکن است احساس کند که خیلی وابسته شده و تشنه خودمختاری و استقلال میشود. در این حال، تمایل پیدا میکند که برای خودش باشد و خود را بی نیاز از شریک زندگی میبیند. به همین دلیل، شروع به عقب نشینی میکند.
در این هنگام، زن دچار اضطراب میشود؛ زیرا نمیداند همسرش پس از عقب نشینی و برآوردن حس نیاز به استقلال و توجه به خود، دوباره باز خواهد گشت و روابط صمیمانه خویش را دوباره از سر خواهد گرفت. در واقع، مرد به طور مرتب جای نیاز به صمیمیت و خودمختاری را، با یکدیگر عوض میکند. اما زن بهخاطر ناآگاهی، فکر میکند که بیشک کار اشتباهی انجام داده و سبب دلسردی شوهرش شده است که همسرش اینگونه رفتار میکند. او نگران است مبادا شوهرش برای همیشه از او فاصله بگیرد. از اینرو، به شوهرش اجازه عقب نشینی و رفتن به گلدان تنهایی را نمیدهد.
میل رفتن مکُن اى دوست، دمى با ما باش بر لبِ جُوى، طَرب جُوى و به کف سَاغر گیر[2]
در این هنگام، زن دچار اضطراب میشود؛ زیرا نمیداند همسرش پس از عقب نشینی و برآوردن حس نیاز به استقلال و توجه به خود، دوباره باز خواهد گشت و روابط صمیمانه خویش را دوباره از سر خواهد گرفت. در واقع، مرد به طور مرتب جای نیاز به صمیمیت و خودمختاری را، با یکدیگر عوض میکند. اما زن بهخاطر ناآگاهی، فکر میکند که بیشک کار اشتباهی انجام داده و سبب دلسردی شوهرش شده است که همسرش اینگونه رفتار میکند. او نگران است مبادا شوهرش برای همیشه از او فاصله بگیرد. از اینرو، به شوهرش اجازه عقب نشینی و رفتن به گلدان تنهایی را نمیدهد.
میل رفتن مکُن اى دوست، دمى با ما باش بر لبِ جُوى، طَرب جُوى و به کف سَاغر گیر[2]
پافشاری بر صمیمیت مداوم
چنانچه مرد نتواند عقب نشینی کند، هیچگاه فرصتی جهت نزدیک شدن به همسرش به دست نمیآورد. دانستن این نکته برای زنان ضرورت دارد که اگر بر صمیمیت مداوم پافشاری ورزند و یا به دنبال همسرشان که در حال عقب نشینی است، راه بیفتند، در این حالت، شوهر همواره میکوشد بگریزد و از همسرش فاصله بگیرد. زیرا مرد هیچ گاه مجالی جهت احساس تمایل شدید به عشقورزی را پیدا نمیکند. به بیان دیگر، وقتی محبوب همیشه در کنارت باشد و به محرومیت از وجودش گرفتار نشوی، شیرینی و لذت دوباره یافتنش را نمیچشی.
از دست غیبت تو شکایت نمىکنم تا نیست غیبتى، نبُوَد لذت حضور
همسران تنها در نبود و دوری از یکدیگر احساس دلتنگی میکنند و هنگامی که به هم میرسند، شوق دیدار دوباره در وجودشان شعلهور میشود.
بازار شوق گرم شد آن سَروْقد کجاست تا جانِ خود، بر آتش رویش کُنم سپند[3]
همچنین، زن باهوش میداند در زمانی که همسرش در حال خلوت گزیدن در گلدان تنهایی خویش است، ابراز احساسهای صمیمانه و عاشقانه با او بی فایده است. اما زمانی که مرد در حال بازگشتن و فروریختن دیوارهای سنگی اطرافش است، کاملا آمادگی شنیدن سخنان عاشقانه و صمیمانه همسرش را دارد.
[2] . «اى دوست فکر رفتن را از سر بیرون کن و زمانى با ما باش. در کنار جوى و سبزه به شادمانى بپرداز و پیاله را در دست گیر». شرح جلالى بر حافظ، ج2، ص 1356.
[3] . «جان را در راه دیدار او فدا کنم، آن طور که دانۀ اسفند را روى آتش مىگذارند و مىسوزد». (آتش روى: چهرۀ روشن و با طراوت). درس حافظ، ج1، ص 500 .
از دست غیبت تو شکایت نمىکنم تا نیست غیبتى، نبُوَد لذت حضور
همسران تنها در نبود و دوری از یکدیگر احساس دلتنگی میکنند و هنگامی که به هم میرسند، شوق دیدار دوباره در وجودشان شعلهور میشود.
بازار شوق گرم شد آن سَروْقد کجاست تا جانِ خود، بر آتش رویش کُنم سپند[3]
همچنین، زن باهوش میداند در زمانی که همسرش در حال خلوت گزیدن در گلدان تنهایی خویش است، ابراز احساسهای صمیمانه و عاشقانه با او بی فایده است. اما زمانی که مرد در حال بازگشتن و فروریختن دیوارهای سنگی اطرافش است، کاملا آمادگی شنیدن سخنان عاشقانه و صمیمانه همسرش را دارد.
بیشتر بخوانید :
صمیمیت واقعی همسران
10 نکته برای صمیمیت در زندگی
شش راهکار شکستن سکوت مردان
نویسنده :
علی محمد صالحی: پی نوشت
[1] . بیت اول: «خوشا وقت مبارکى که یار برگشته و غمخوارانه اندوهگینان را به آرزوى خود برساند». بیت دوم: «اسب سیاه و سفید چشم را پیشاپیش لشکر خیالش در انتظار نگه داشتهام، به امید اینکه آن چابک سوار، برگشته و بر آن بنشیند و قدم بر چشم ما نهد». (ابلق: سیاه و سفید، اسب سیاه و سفید). شرح جلالى بر حافظ، ج 2، ص 1250.[2] . «اى دوست فکر رفتن را از سر بیرون کن و زمانى با ما باش. در کنار جوى و سبزه به شادمانى بپرداز و پیاله را در دست گیر». شرح جلالى بر حافظ، ج2، ص 1356.
[3] . «جان را در راه دیدار او فدا کنم، آن طور که دانۀ اسفند را روى آتش مىگذارند و مىسوزد». (آتش روى: چهرۀ روشن و با طراوت). درس حافظ، ج1، ص 500 .