والدین با برقراری تعادل در اجابت خواستههای کودک، می توانند فرزندانی قانع در خانواده تربیت کنند.
چکیده : برای پرورش انسان قانع، در مسیر تربیت دینی کودک، عدم سرکوب تمام خواستههای کودک و برقراری تعادل در اجابت خواستههایش موجب قناعت کردن او به داشتههایش میشود. خصلتی که در زندگی آیندهاش کاربرد فراوانی دارد و با آموزش آن میتوان از مشکلات روحی او مثل طمع پیدا کردن و حریص شدن جلوگیری کرد.
تعداد کلمات 1011 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1011 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
قناعت چیست؟
قناعت همان اکتفا کردن انسان به آنچه که دارد و نگاه نکردن به بالاتر از خود است. در شیوۀ زندگی امامان معصوم علیهم السّلام قناعت کردن، پرهیز از طمع و عزّت نفس به خوبی مشاهده میشود که نتیجۀ آن حفظ آبرو و شخصیت انسان و عدم کرنش، چاپلوسی، سازش و خودباختگی در برابر صاحبان قدرت است. چنین موفقیتی را در پرتو ارتباط محکم داشتن با صاحب عزّت مطلق، پروردگار عزیز، میتواند به دست آورد.[1]
امام باقر علیه السّلام در این باره میفرمایند: حاجت خواستن از مردم، موجب سلب عزّت خواهد شد و قطع امید از آنچه در دست مردم است، مایۀ عزّت مؤمن در دینش میشود.[2] چه بسا نعمتی که انسان به دنبال آن میرود و او را گرفتار عذاب کند و چه بسا فقری که او در آن دست و پا میزند و موجب ساخته شدن روح اوست.[3]
لذا باید راضی به رضای پروردگار باشد و به حیات طیّبهای که حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام آن را زندگی با قناعت میداند[4] پایبند گردد. این سخن بدان معنا نیست که در مسیر تربیت دینی کودک، برای پرورش انسان قانع، تمام خواستههای کودک را سرکوب کنیم؛ زیرا این امر موجب حریص شدن او میگردد؛ ولیکن مقصود، برقراری تعادل در اجابت خواستههای کودک است. تهیه نکردن تنها برخی از درخواستها و بیتوجهی به بعضی دیگر، موجب قناعت کردن به داشتهها میشود. خصلتی که در زندگی آیندهاش کاربرد فراوانی دارد و با آموزش آن میتوان از مشکلات روحی او مثل طمع پیدا کردن و حریص شدن جلوگیری کرد.
امام باقر علیه السّلام در این باره میفرمایند: حاجت خواستن از مردم، موجب سلب عزّت خواهد شد و قطع امید از آنچه در دست مردم است، مایۀ عزّت مؤمن در دینش میشود.[2] چه بسا نعمتی که انسان به دنبال آن میرود و او را گرفتار عذاب کند و چه بسا فقری که او در آن دست و پا میزند و موجب ساخته شدن روح اوست.[3]
لذا باید راضی به رضای پروردگار باشد و به حیات طیّبهای که حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام آن را زندگی با قناعت میداند[4] پایبند گردد. این سخن بدان معنا نیست که در مسیر تربیت دینی کودک، برای پرورش انسان قانع، تمام خواستههای کودک را سرکوب کنیم؛ زیرا این امر موجب حریص شدن او میگردد؛ ولیکن مقصود، برقراری تعادل در اجابت خواستههای کودک است. تهیه نکردن تنها برخی از درخواستها و بیتوجهی به بعضی دیگر، موجب قناعت کردن به داشتهها میشود. خصلتی که در زندگی آیندهاش کاربرد فراوانی دارد و با آموزش آن میتوان از مشکلات روحی او مثل طمع پیدا کردن و حریص شدن جلوگیری کرد.
روشهای آموزش قناعت
برای رسیدن به این هدف، باز هم الگو قرار گرفتن والدین برای فرزند، میتواند بسیار مؤثر باشد. آنها در صورتی میتوانند به نتیجۀ مطلوب برسند که تمام اوقاتشان را در کسب مال دنیا، صرف نکنند، بیش از نیاز، خود را به زحمت و رنج نیندازند و در عین حال به فرزند خود توصیه کنند، قناعت را سرلوحۀ زندگی قرار دهد. اگر مادر، لباسی را که پاره شده، بدوزد و بپوشد، کودک هم یاد میگیرد که هنگام پاره شدن لباس، به جای دور انداختن، باید آن را دوخت، روزی فراخواهد رسید که اگر جوراب کودک، کهنه و پاره شد و مادر میخواهد برای او جوراب جدیدی تهیه کند، طفل مانع شده و میگوید: اگر بدوزیم میتوانیم استفاده کنیم.
برای آموزش این اصل باید در نظر داشت که «کودک زیر هفت سال در مرحله پیش عملیاتی قرار دارد و مفاهیم انتزاعی را متوجه نمیشود، پس بهترین روش برای آموزش این اصول، بازی، تشویق، الگوگیری، تقلید و تکرار میباشد».[5]
با به کارگیری موارد ذیل، میتوان قناعت را آموزش داد:
1. اگر هنگام کشیدن غذا سهم مشخصی برای او تعیین شده باید برای او توضیح داد که «طمع کردن و درخواست غذا بیشتر از نیاز، موجب اسراف گردیده و خدا مسرفان را دوست ندارد».[6] در اینجا، طفل با مفهوم «به اندازه خوردن» آشنا میشود.
2. اگر مادر یا پدر هنگام خرید، این نکته را بگویند که: «همین یک عدد کافی است» کودک متوجه خواهد شد که در حد نیاز باید خرید کند؛ مثلاً هنگام تهیۀ هنگام تهیۀ لباس، به او یادآوری کنیم که «تو دو لباس بیشتر نیاز نداری» تأکید بر «تعداد»، قناعت داشتن را به او یاد میدهد.
3. اگر والدین در تهیۀ اسباب و لوازم منزل، اسراف نورزند و بر طبق مُد روز آنها را عوض نکنند، هم چنین برای خرید اسباببازی حد و اندازه نگه دارند، کودک نیز آموزش میبیند، اسباببازیهای او کافی هستند و نیازی به خریدهای مکرّر نیست. او باید یاد بگیرد که خرید آنچه که دوست دارد، زمان مخصوص به خود را میطلبد؛ مثل هنگام انجام دادنِ کار مهم و مثبت یا به مناسبت اعیاد مذهبی یا تولد.
4. اگر در برنامهریزی روزانۀ کودک چند فیلم کارتون قرار دهید و او نیز همان مقدار تعیین شده را ببیند، این عمل گامی در مسیر آشنایی وی با مفهوم قناعت است.
در کنار این گونه مثالها، آنچه که باید دانست و به آن اهمیّت داد، محیط کلامی است که کودک در آن رشد میکند. این محیط، نقش فوقالعاده ارزشمندی در رشد روحیۀ قناعتپذیری او دارد. میزان گفتوگوی بزرگسالان با او، محتوای گفتار، نحوۀ سخن گفتن و گوش دادن به صحبتهای کودک، در تقویت یا تضعیف امنیت روحی یا محبت و دوستی نقش دارد. هر چه محیط کلامی مثبت باشد، والدین به کودک ابراز علاقه کنند و برخورد محبتآمیز در رفتار آنها وجود داشته باشد، این عملکرد موجب میشود طفل، خانواده را مایۀ آرامش و حمایت خود تلقی کند؛ تداوم این احساس در جهت تقویت حرفشنوی، عزّت نفس و قناعت او بسیار مهم است.[7]
منابع: آقا میری؛ فاطمه سادات (1395)، عطیه الهی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
برای آموزش این اصل باید در نظر داشت که «کودک زیر هفت سال در مرحله پیش عملیاتی قرار دارد و مفاهیم انتزاعی را متوجه نمیشود، پس بهترین روش برای آموزش این اصول، بازی، تشویق، الگوگیری، تقلید و تکرار میباشد».[5]
با به کارگیری موارد ذیل، میتوان قناعت را آموزش داد:
1. اگر هنگام کشیدن غذا سهم مشخصی برای او تعیین شده باید برای او توضیح داد که «طمع کردن و درخواست غذا بیشتر از نیاز، موجب اسراف گردیده و خدا مسرفان را دوست ندارد».[6] در اینجا، طفل با مفهوم «به اندازه خوردن» آشنا میشود.
2. اگر مادر یا پدر هنگام خرید، این نکته را بگویند که: «همین یک عدد کافی است» کودک متوجه خواهد شد که در حد نیاز باید خرید کند؛ مثلاً هنگام تهیۀ هنگام تهیۀ لباس، به او یادآوری کنیم که «تو دو لباس بیشتر نیاز نداری» تأکید بر «تعداد»، قناعت داشتن را به او یاد میدهد.
3. اگر والدین در تهیۀ اسباب و لوازم منزل، اسراف نورزند و بر طبق مُد روز آنها را عوض نکنند، هم چنین برای خرید اسباببازی حد و اندازه نگه دارند، کودک نیز آموزش میبیند، اسباببازیهای او کافی هستند و نیازی به خریدهای مکرّر نیست. او باید یاد بگیرد که خرید آنچه که دوست دارد، زمان مخصوص به خود را میطلبد؛ مثل هنگام انجام دادنِ کار مهم و مثبت یا به مناسبت اعیاد مذهبی یا تولد.
4. اگر در برنامهریزی روزانۀ کودک چند فیلم کارتون قرار دهید و او نیز همان مقدار تعیین شده را ببیند، این عمل گامی در مسیر آشنایی وی با مفهوم قناعت است.
در کنار این گونه مثالها، آنچه که باید دانست و به آن اهمیّت داد، محیط کلامی است که کودک در آن رشد میکند. این محیط، نقش فوقالعاده ارزشمندی در رشد روحیۀ قناعتپذیری او دارد. میزان گفتوگوی بزرگسالان با او، محتوای گفتار، نحوۀ سخن گفتن و گوش دادن به صحبتهای کودک، در تقویت یا تضعیف امنیت روحی یا محبت و دوستی نقش دارد. هر چه محیط کلامی مثبت باشد، والدین به کودک ابراز علاقه کنند و برخورد محبتآمیز در رفتار آنها وجود داشته باشد، این عملکرد موجب میشود طفل، خانواده را مایۀ آرامش و حمایت خود تلقی کند؛ تداوم این احساس در جهت تقویت حرفشنوی، عزّت نفس و قناعت او بسیار مهم است.[7]
منابع: آقا میری؛ فاطمه سادات (1395)، عطیه الهی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
بیشتر بخوانید:
آموزش صفات حسنه به کودکان؛ چرا و چگونه؟
راهکارهایی برای پرورش فرزندان صبور
والدین، کودکان و آموزش توکل به خداوند
والدین، کودکان و تقویت روحیۀ شکرگزاری
والدین و راهکارهایی برای تقویت حس کنجکاوی کودک
پی نوشت :
[1] . محمدتقی عبدوس و محمد اشتهاردی، بیست و پنج اصل از اصول اخلاقی امامان علیهم السّلام، ص 188.
[2] . طَلَبُ الْحَوَائِجِ إِلَی النَّاسِ اسْتِلَابٌ لِلْعِزِّ... وَ الْیَأسُ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ عِزٌّ لِلْمُؤْمِنِ فِی دِینِه (الکافی، ص 149 ـ 148).
[3] . نهجالبلاغه، دشتی، حکمت 273.
[4] . همان، حکمت 229.
[5] . تحقیق میدانی: رحیمی نداف.
[6] . کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید؛ زیرا خدا اسرافکنندگان را دوست ندارد (اعراف، آیه 31).
[7] . مارتی وایت، کلیدهای رفتار با کودک پنج ساله، ترجمۀ اکرم اکرامی، ص 80 ـ 81.