عوامل بروز رفتار جنسی در کودکان

داشتن جامعه‌ای عاری از خطاهای جنسی، آرمانی است که تمامی جوامع انسانی به دنبال آن هستند و این امر پدید نمی‌آید مگر با تربیت جنسی درست فرزندان در سنین کودکی. در این مقاله به بسترهای بُروز رفتار جنسی فرزندان،...
Saturday, July 21, 2018
الوقت المقدر للدراسة:
مؤلف: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
عوامل بروز رفتار جنسی در کودکان
قوۀ بینایی، نقش زیادی در تحریک شهوات به ویژه شهوت جنسی دارد.
 
چکیده : داشتن جامعه‌ای عاری از خطاهای جنسی، آرمانی است که تمامی جوامع انسانی به دنبال آن هستند و این امر پدید نمی‌آید مگر با تربیت جنسی درست فرزندان در سنین کودکی. در این مقاله به بسترهای بُروز رفتار جنسی فرزندان، که والدین باید نسیت به آن آگاهی و شناخت کافی داشته باشند، اشاره می­­ کنیم.

تعداد کلمات 1453 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه

عوامل بروز رفتار جنسی در کودکان
مقدمه

آنچه از روایات معصومین (علیهم‌السلام) به دست می‌آید، آن است که تربیت جنسی کودکان همچون گونه‌های دیگر تربیت در اسلام، بسیار مورد توجه است؛ به‌گونه‌ای که عدم توجه به این موضوع آسیب‌های رفتاری را برای کودک به همراه خواهد داشت که این آسیب‌ها دوره‌های دیگر زندگی انسان، همچون نوجوانی و جوانی را نیز در برمی‌گیرد. بنابراین آگاهی از اصول تربیت جنسی کودکان در اسلام از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ یکی از مهمترین این اصول شناسایی بسترهای بروز رفتار جنسی در کودکان است.

بسترهای بُروز رفتار جنسی در کودکان چگونه پدید می­ آید؟

یک. دنیا و دنیاخواهی

آن‌گاه که انسان همه چیز را در زندگی دنیایی ببیند، از امکانات موجود برای خوش‌گذرانی و راحتی در این دنیا استفاده کند و به اصطلاح دم را غنیمت شِمُرد، در مورد مسئلۀ جنسی هم، همین گونه رفتار می‌کند و از آن جا که یکی از شدیدترین لذت‌ها در این دنیا لذت جنسی است، انسان ناخواسته به سوی آن‌ها کشیده خواهد شد و اگر به این مسئله، قدرت مالی و رفاه اجتماعی فرد نیز افزوده شود، عمق آن زیادتر می‌شود؛
بنابراین در تربیت فرزندان باید به گونه‌ای برخورد نمود که گرایش آن‌ها به دنیا و دنیاگرایی شدید نگردد بلکه به عنوان وسیله به دنیا نگاه کنند. از جمله روش‌ها در نگهداری فرزندان از این آفت، بزرگ نکردنِ بیش از اندازۀ نعمت‌های مادی نسبت به نعمت‌های معنوی است. خداوند در قرآن می‌فرماید: (بدانید که زندگی دنیا در حقیقت، بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشیِ شما به یکدیگر و فزون‌خواهی در مال‌ها و فرزندان است. [مَثَل آن‌ها] چون مَثَل بارانی است که کشاورزان را از گیاهانی که به وسیلۀ آن [باران] می‌رویند، به شگفتی اندازد، سپس [آن کشت] خشک شود و آن را زرد می‌بینی، آن گاه خاشاک شود. و در آخرت [دنیاپرستان را] عذابی سخت است و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودی است، و زندگانی دنیا جز کالای فریبنده نیست).[1]
 

دو. نقش دیدنی‌ها در برانگیختن غریزۀ جنسی

قوۀ بینایی، نقش زیادی در تحریک شهوات به ویژه شهوت جنسی دارد و راهی برای ارضای این غریزه نیز می‌باشد. از این‌رو، اگر انسان چشم خود را کنترل کند و هر منظره‌ای را نبیند، بهتر می تواند قوۀ شهوت خود را کنترل نماید و در نتیجه از به وجود آمدن بسیاری از انحراف‌های جنسی جلوگیری کند؛ از این‌رو امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) نگاه را ابزاری برای برانگیختن شهوت بیان کرده و می‌فرمایند: «یعنی چه بسا نگاهی که گرایشی را به وجود آورد و چه بسا گرایشی که حزن و اندوهی همیشگی ایجاد کند».[2]
با توجه به اثر زیادِ دیدنی‌ها در بالا رفتن شهوات، جهت کنترل آن می‌فرمایند: «بهترین کار، روی‌گردانی از خواهش‌ها و فروبستن چشم‌هاست».[3] با توجه به این که در زمان بلوغ جنسی، گرایش زن و مرد به یکدیگر زیاد می‌شود و از سوی دیگر، زن برای مرد از کشش بیش‌تری برخوردار است. امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) نگاه مرد به زن حتی لباس او را سرزنش کرده و از آن نهی نموده است: «به آن‌چه برای تو حلال نیست نگاه تیز و تند نداشته باش زیرا تا وقتی که چشم خود را حفظ نمایی زنا نمی‌کنی و اگر بتوانی به لباس زنی که برای تو حلال نیست نگاه نکنی چنین کن و هرگز قدرت به این کار پیدا نمی‌کنی مگر به اذن خدا».[4]
 

سه. فراهم بودن زمینۀ تماس

بستر خواب افراد باید از هم جدا باشد و دو فرد نباید در کنار هم در یک بستر و زیر یک روانداز بخوابند؛ گرچه هم‌جنس بوده، با هم مَحرَم و از یک خانواده باشند. این ممنوعیت شامل کودکان هم می‌شود. امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) در حالی که به مرحله‌هایی از رشد انسان اشاره می‌کند، می‌فرمایند: «در هفت سالگی دندان شیری کودک می‌ریزد و در نُه سالگی به نماز امر می‌شود و در ده سالگی بستر کودکان جدا می‌گردد و در چهارده سالگی جُنُب می‌شود و نهایت قد کشیدن در بیست و یک سالگی و نهایت عقل در بیست و هشت سالگی است؛ مگر تجربه‌ها که ادامه دارد».[5]
و در جای دیگر لزوم جدایی بستر دختربچه‌ها را از هم یادآور می‌شود و می‌فرمایند: «از ده سالگی بستر خواب دختران از هم جدا می‌شود». ایشان در مورد عموم نوجوانان (دختر و پسر) نیز، سن شش سالگی را زمان جدایی بستر می‌داند و می‌فرمایند: «به درستی که بستر کودکان شش ساله از هم جدا می‌شود».[6] پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره جدایی بستر خواب پسربچه‌ها می‌فرمودند: «بستر خواب پسر بچه‌ و پسر بچه با دختر بچه با دختر بچه در سن ده سالگی باید از هم جدا شود».[7] همچنین امام باقر (علیه السّلام) می‌فرمودند: «بایستی بستر خواب پسر بچۀ ده ساله را از زن‌ها جدا کنید».[8]

بیشتر بخوانید: چه عواملی موجب بلوغ زودرس کودکان می شود؟ (بخش دوم)


چهار. معاشرت (هم‌نشینی) با نامحرمان

معاشرت و هم‌نشینی زن و مرد با هم (اختلاط)، زمینۀ هم‌صبحتی را فراهم می‌کند و موجب کم شدن حیا و شرم می‌شود. این کار اگر ادامه یابد، با مزاح و شوخی هر دو خواهد بود و از آن جا که در هم‌نشینی‌ها از هر دو قوۀ بینایی و شنوایی استفاده می‌شود، برانگیختن غریزۀ جنسی برای زن و مرد اتفاق می‌افتد و زمینۀ لغزش و انحراف جنسی را فراهم می‌کند. امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) این گونه هم‌نشینی را سرزنش نموده و فرموده‌اند: «مردان را چه شده است که پیوسته یکی از آن‌ها نزد زنی که شوهرش به جنگ رفته می‌نشیند و با هم صحبت می‌کنند. بر شما باد به این که از پشت پرده با آن‌ها صحبت کنید؛ همانا این کار عفت است».[9]

منابع : منبع: رسم زندگی (درسنامۀ مهارت های زندگی)، رضا پارچه باف (مهدی زاده)
 

بیشتر بخوانید:
اهمیت تربیت جنسی در کودکان
تربیت جنسی کودکان از منظر اسلام
تربیت جنسی کودک در روایات اهل بیت (علیهم السلام)
چه عواملی موجب بلوغ زودرس کودکان می شود؟ (بخش اول

 
پی نوشت :
[1] . «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً وَ فِی الْ‏آخِرَةِ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ». حدید، آیه 20.
[2] . «رب نظره زرعت شهوه و رب شهوه اورثت حزنا دائما». شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 12، باب 223، ص 117.
[3] . «نعم صارف الشهوات غض الابصار». تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 260؛ در جای دیگر وظیفۀ انسان نسبت به حقوق اعضا و جوارح خود و وظیفه‌اش در مورد غریزۀ جنسی می‌فرمایند: «اما حق فرجک فحفظه مما لا یحل لک و الاستعانة علیه بغض البصر فانه من اعون الاعوان و کثره ذکر الله و التهدد لنفسک بالله و التخفیف لها و بالله العصمه و التأئید». اما حقّ فرج تو آن است که از آن‌چه برای تو حلال نیست آن را حفظ نمایی و از چشم‌پوشی برای کنترل آن کمک بگیری؛ زیرا که فروبستن چشم، زیاد یاد خدا بودن و نفس را به خدا (عذاب خدا) تهدید نمودن و ترساندن نفس، بهترین کمک‌کننده (در این راه) است و به وسیلۀ خدا انسان پاک می‌ماند و کمک می‌شود». بحارالانوار، ج 71، ص 12.
[4] . «لا تکونن حدید النظر إلی ما لیس لک فإنه لا یزنی فرجک ما حفظت عینیک و إن استطعت ألا تنظر إلی ثوب المرأة التی لا تحل لک فافعل و لن تستطیع ذلک إلا بإذن الله». شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 20، ص 237. از این‌رو وقتی حضرت (علیه السّلام) در جمع اصحاب نشسته بودند و زن زیبایی از کنار آن‌ها گذشت و عده‌ای با چشم او را برانداز کردند، فرمود: «ان ابصار هذه الفحول طوامح و ان ذلک سبب هبالها فاذا نظر احدکم الی امرأ تعجبه فلیلامس اهله فانما هی امرأة کامرأته» به درستی که چشمان این مردان نظرباز است و همین سبب برانگیختن و هیجان است به همین خاطر هر گاه یکی از شما به زنی نظر انداخت که او را به تعجب واداشت با همسرش نزدیکی نماید؛ زیرا آن زن هم مانند همسر خودش می‌باشد». همان، ج 20، ص 63. امام علی (علیه السّلام) در ادامۀ سفارش به امام حسن (علیه السّلام) می‌فرمایند: «و ان استطعت ان لا یعرفن غیرک فافعل؛ اگر بتوانی کاری کنی که زن‌هایت غیر خودت را نشناسند این کار را بکن». اعلام الدین، ص 288. حضرت علی (علیه السّلام) قلب را که مرکز ادراکات و تصمیم‌گیری‌هاست، کتاب و نامۀ چشم می‌دانند و می‌فرمایند: «القلب مصحف البصر». نهج‌البلاغه، حکمت 409.
[5] . مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 2، ص 231.
[6] . «رُوِیَ أَنَّهُ یُفَرَّقُ بَیْنَ اَلصِّبْیَانِ فِی اَلْمَضَاجِعِ لِسِتِّ سِنِینَ». من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 436.
[7] . «اَلصَّبِیُّ وَ اَلصَّبِیُّ وَ اَلصَّبِیُّ وَ اَلصَّبِیَّةُ وَ اَلصَّبِیَّةُ وَ اَلصَّبِیَّةُ یُفَرَّقُ بَیْنَهُمْ فِی اَلْمَضَاجِعِ لِعَشْرِ سِنِینَ». وسائل الشیعة، ج 5، ص 28.
[8] . «یفرّق بین الغلمان و النّساء فی المضاجع اذا بلغوا عشر سنین». مکارم الاخلاق، ص 115.
[9] . شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 12، باب 223، ص 147.


ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی ذات صلة