طلاق یعنی خبری دردناک برای زن، شوهر، فرزندان، دوستان، خویشاوندان، یعنی تحویل بیوه به اجتماع، یعنی بریدن از کانون خانواده، بی سرپرست کردن فرزندان.
مقدمه
یکی از فلسفه های مهم ازدواج، آرامش و صمیمیت است که سبب میشود تا زوجین در کنار هم با گرمی و نشاط زندگی کنند و مشکلات شان را حل کنند. اگر آرامش جای خودش را به دعوا و نزاع دهد، دیگر آن زندگی رنگ آرامش را نخواهد دید و دوامی نخواهد داشت و بعد از مدتی این زندگی با یک احضاریه از دادگاه و حکم طلاق به پایان خواهد رسید. یکی از شیرینترین بخشهای زندگی، ازدواج است اما متاسفانه برای بسیاری از جوانان این شیرینی به تلخی طلاق میانجامد. متاسفانه یکی از مسائلی که امروزه در جامعه ما پررنگتر از قبل شده، پدیده طلاق است. ما می خواهیم در این نوشتار درباره طلاق بیشتر از قبل بدانیم.
قطع شدن کانون خانواده
طلاق یعنی جدا شدن، پاره شدن و قطع شدن یک رابطه و چه سخت است زمانی که پیوند خانواده ای از هم گسیخته میگردد و کانون گرم خانواده به یک جایگاه تاریک و از هم گسیخته تبدیل میشود. هر یک از زوجین به فکر این هستند تا خودشان را از این زندان تاریک نجات دهند و فکری نمیکنند به حال آن جوانه های که تازه دارند از این کانون گرم سر بیرون میآورند.
طلاق چیست؟
طلاق در لغت:
واژه طلاق در لغت به معنى بیزارى و جدایى کامل است.[1] و در لغت عرب، واژه تطلیق بیشتر براى گسست پیوند زناشویى به کار می رود.[2]
طلاق در اصطلاح:
طلاق یعنی خبری دردناک برای زن، شوهر، فرزندان، دوستان، خویشاوندان، یعنی تحویل بیوه به اجتماع، یعنی بریدن از کانون خانواده، بی سرپرست کردن فرزندان. انحلال رابطه همسری در ازدواج دائمی را که بعد از آن از نظر رعایت حقوق و تکالیف مربوط به زناشویی مسئولیتی برای دو همسر نخواهد بود را طلاق میگویند. [3]
فرهنگ غرب و اسلام در مورد طلاق
چه بلای بر سر ما آمده است که پیروی کردن از فرهنگ منحط غربی برای ما شده یک افتخار و متاسفانه یکی از آن فرهنگ های غلطی که به صورت وحشتناکی در جامعه ما در حال پیشروی کردن است، موضوع طلاق است که برخی از افراد افتخار میکنند و برای طلاق گرفتن، جشن هم میگیرند. در کشورهای غربی برای کوچکترین مسئله ای از یکدیگر جدا میشوند و ارزشی برای ازدواج قائل نیستند. در حالی که اسلام شدیدا طلاق را رد کرده و آن را منفور میدارد.
امام صادق( علیه السلام) فرمود: خدا خانهای را که در آن عروسی برپا شود دوست دارد و خانهای را که در آن طلاق واقع شود مبغوض دارد. نزد خدا چیزی مبغوضتر از طلاق نیست. [4] اسلام سفارش کرده در مواجه شدن با سختی ها، زود تسلیم نشوید و چاره کار را طلاق ندانیم و حتی در بعضی از احادیث آمده است افرادی که همیشه چاره کار را طلاق میدانند این ها دشمنان خدا هستند. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: هیچ چیز حلالی مانند طلاق، مبغوض و منفور پیشگاه الهی نیست. خداوند مردمان بسیار طلاق دهنده را دشمن میدارد. [5] بجای اینکه صورت مسئله را با طلاق دادن پاک کنید، بیایید مشکلات خودتان را حل کنید و بجای رنگ نفرت، رنگ شادی و نشاط را بر در و دیوار خانه خود بزنید.
امام صادق( علیه السلام) فرمود: خدا خانهای را که در آن عروسی برپا شود دوست دارد و خانهای را که در آن طلاق واقع شود مبغوض دارد. نزد خدا چیزی مبغوضتر از طلاق نیست. [4] اسلام سفارش کرده در مواجه شدن با سختی ها، زود تسلیم نشوید و چاره کار را طلاق ندانیم و حتی در بعضی از احادیث آمده است افرادی که همیشه چاره کار را طلاق میدانند این ها دشمنان خدا هستند. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: هیچ چیز حلالی مانند طلاق، مبغوض و منفور پیشگاه الهی نیست. خداوند مردمان بسیار طلاق دهنده را دشمن میدارد. [5] بجای اینکه صورت مسئله را با طلاق دادن پاک کنید، بیایید مشکلات خودتان را حل کنید و بجای رنگ نفرت، رنگ شادی و نشاط را بر در و دیوار خانه خود بزنید.
بروید با هم بسازید
از توصیههای مشترک امام خمینی(ره) و رهبر معظّم انقلاب «سازگاری» زوجین در زندگی مشترک است: «اینکه می گویند شما سازگار باشید، یعنی شما با هر وضعیتی که هست و پیش آمده بسازید. معنای سازگاری این است. یعنی چیزهایی در زندگی پیش می آید. خب دو نفرند باهم تا حالا آشنایی نداشتند، زندگی نکردند، ممکن است فرهنگ شان دو تا باشد. ممکن است عاداتشان دو تا باشد. اوّل ممکن است یک ناسازگاریهایی ببینند، حالا اوّل ازدواج که نه آدم هیچ متوجّه نیست. بعد از خرده که گذشت، ممکن است یک ناسازگاریهایی حس کند، آیا باید اینجا از هم سرد شوند و بگویند: این مرد یا این زن دیگر به درد من نمیخورد؟! نه! شما باید خودتان را با این مسأله تطبیق دهید. اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید و اگر دیدید نه، کاریاش نمیشود کرد، خب با او بسازید»[6]
طلاق نیکو
طلاق دادن همیشه منفور نیست، گاهی اوقات طلاق دادن تنها راه ممکن است که میتواند از منجلاب شما را نجات دهد. خطاب بن مسلمه می گوید:. خدمت امام کاظم(ع) رفتم و می خواستم از بدخلقی زنم شکایت کنم. حضرت فرمود: پدرم زنی برایم گرفته بود که بدخلق بود و من پیش او شکوه بردم. فرمود: ما یَمْنَعُکَ مِنْ فِراقِها قَدْ جَعَلَ اللّهُ ذلِکَ إلَیْکَ؛. چه چیز مانع تو می شود که از او جدا شوی این کار را خداوند به دست تو گذاشته است. پیش خودم گفتم: گره از مشکل من گشودی.[7]
نویسنده : سجاد رستمی چورتی
پی نوشت :
[1] على اکبر دهخدا، لغتنامه، واژه طلاق.
[2]ابن منظور، لسان العرب، ماده طلاق.
[3] محمدجواد باهنر و محمدحسین بهشتی، شناخت اسلام، تهران: روزنه، سال چاپ: 1391، چاپ اول، صفحه 322.
[4] وسائل الشیعه، جلد 22، صفحه 7: عن أبی عبداللَّه علیه السلام قال:« إنّ اللَّه عز و جل یحبّ البیت الذی فیه العرس، و یبغض البیت الذی فیه الطلاق، و ما من شىء أبغض من الطلاق»
[5] مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، قم: انتشارات صدرا، سال چاپ: 1381، چاپ 33، صفحه 305.
[6]حضرت امام خامنه ای، خطبه عقد، مورخه 16/فروردین/79
[7] وسائل الشیعه، جلد 16، صفحه 270.